آزمون "سمپاد" به دنبال شناسایی تیزهوشها نیست!/ هیجان تیزهوش شدن در سایه نبود حداقلها در مدارس
یکی از نقدها به مدارس سمپاد، شیوه شناسایی دانشآموزان تیزهوش است که به اذعان کارشناسان نمیتوان با نتایج یک تست، یک یا دو درصد جمعیت تیزهوش جامعه را شناسایی کرد و هماکنون موسسات بسیاری فعال شدند که با زور پول و آزمون، تیزهوش تحویل میدهند!
آموزش دانشآموزان تیزهوش در قالب مدارس ویژه استعدادهای درخشان با آموزشهای تکمیلی ریشه در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دارد و پس از آن در دهه 60 با تلاش "حجتالاسلام جواد اژهای" مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان شکل گرفت، مدارس سمپاد حالا پس از چند دهه فعالیت، معیار نخبهپروری در ایران هستند و فارغ التحصیلان برجستهای از دل این مدارس بیرون آمدهاند افرادی همچون مریم میرزاخانی ریاضیدان مطرح در سطح جهانی.
اما به نظر میرسد، مدارس سمپاد در طول سالها فعالیت از مسیر اصلی خود منحرف شدهاند و حالا انتقاداتی به آنها مطرح است، در یک نگاه کلی میتوان انتقادات کارشناسان درباره جداسازی دانشآموزان در مدارس سمپاد را در چهار دسته شیوه شناسایی دانشآموزان تیزهوش، تمرکز سمپاد بر شهرهای برخوردار و مراکز استانها، -تمرکز سمپاد بر روی قشر برخوردار و روش کاری این مدارس (تفکیک دانشآموزان تیزهوش از سایرین) تقسیم کرد.
طبق آمار سالنامه آماری وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی 97-98، بیشترین مقدار درصد دانشآموزان مدارس استعدادهای درخشان از کل در آموزش و پرورش سمنان با 1.6 درصد و کمترین در آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان با 0.3 درصد بوده است و استان سمنان با داشتن بیشترین درصد پوشش و پایینترین تراکم کلاس، همزمان در دو مقطع متوسطه اول و دوم بهترین وضعیت را دارد.
با در نظر گرفتن درصد پوشش استانها (نسبت جمعیت سمپاد به جمعیت دانشآموزی استان) و اینکه 50 درصد دانشآموزان سمپاد در استانهای تهران، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، کرمان، مازندران، اصفهان، فارس و شهرستانهای تهران مشغول به تحصیل هستند، میتوان نتیجه گرفت مدارس سمپاد بدون ملاک قرار دادن جمعیت دانشآموزی استانها، به صورت نامتوازن در سطح کشور توسعه یافتهاند.
در همین رابطه با رضا گلشن مهرجردی؛ مدیر سابق امور پژوهش مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان که هماکنون مدیرکل بنیاد ملی نخبگان است، گفتوگویی داشتیم تا به وضعیت مدارس سمپاد از زوایای مختلف همچون تمرکز بر مراکز استانها و نقاط برخوردار شهری، محروم ماندن استانهای ضعیفتر همچون سیستان و بلوچستان از مدارس سمپاد، شیوههای نادرست شناسایی تیزهوشان و در نهایت این موضوع که آیا میزان مهاجرت در میان فارغالتحصیلان این مدارس بالاتر است و بحث برنامههای تربیتی و پرورشی در این مدارس، پاسخ دهیم.
مشروح بخش نخست این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
تسنیم: مرحوم اژهای در بخشی از مطالب خود در نقد شیوههای شناسایی دانشآموزان تیزهوش در دوران پیش از انقلاب عنوان کرده بود " شیوه گزینش در مدارس سمپاد غلط، ظالمانه و بر ضد کودکان فقیر بود.طبق آمار و نمودار که در این سازمان وجود دارد تا 80 درصد از دانشآموزان برگزیده شده در این سازمان از طبقه مرفه و ثروتمند هستند و از این 80 درصد عدهای هم به رژیم وابسته بودند این را میگویند شناسایی و گزینش انسانی و خوب، این را میگویند کوشش در راه پرورش استعدادها!" چرا سالها پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان همین اشکالات و نقدها به شیوه گزینش مدارس سمپاد مطرح است؟
نکتۀ مهمی که دربارۀ مدارس سمپاد قبل از انقلاب مطرح میشود، این است که تعداد مدارس سمپاد بسیار محدود و منحصر به یک یا دو شهر بود. در تهران مرکزی به نام الوند وجود داشت که هنوز هم حکایتهایی که از وضعیت ادارۀ این مدرسه و کیفیت آن میشنویم شبیه به فضای دانشگاههای فعلی کشور است.
سازمانی که سال 55 مرکز الوند را در میدان آرژانتین فعلی راهاندازی کرد و قشر شمال شهر تهران را پوشش میداد، یک سال بعد مرکز بریانک و تهرانپارس را راه اندازی کرد اما خاطراتی که از دانشآموزان مدارس تیزهوشان بریانک و تهرانپارس میشنویم، در معنا تفاوت زیادی با یک مدرسۀ عادی آن زمان نداشت یعنی وقتی آن سازمان فقط سه مدرسه در تهران در نخستین سالهای فعالیت ایجاد میکند و بیشترین امکانات هم برایش فراهم بوده است، بین سه مدرسه در تهران نتوانسته است شرایط عادلانه برقرار کند.
نقد مرحوم اژهای به نظام اداره مدارس سمپاد بود
نقد مرحوم آقای دکتر اژهای ناظر بر این است که نظام ادارۀ مدارس در آن زمان مشکل داشت. یعنی به نظر میرسد گلایه از برخی رفتارهای ظالمانه، بیشتر از آنچه که متوجه گزینش دانشآموزان باشد، گلایه از فرهنگ ادارۀ آن مجموعه و سیستم حاکم بود.
پذیرش مدارس سمپاد در سالهای 58 تا 62 متوقف شد و سال 62 که میخواستند پذیرش جدیدی انجام دهند، مطالعهای دربارۀ نحوۀ پذیرش دانشآموزان در سالهای 55 تا 57 انجام شد. بنده این گزارش را یک بار مطالعه کردهام و آنقدری که از آن گزارش به خاطر دارم، این است که دربارۀ حدود 13 آیتم، اطلاعاتی را راجع به دانشآموز جمعآوری کرده بودند. یعنی به جز اینکه یک آزمون گرفته میشد، مثلاً نمرات سه یا چهار درس دانشآموزان را داشتند، ارزیابی معلم از دانشآموز، ارزیابی همکلاسیها از یکدیگر و... را داشتند ولی در مدت زمانی که تا پذیرش فرصت داشتند ــ و ظاهراً مدرسه هم دیرتر از اول مهر و در آبان شروع به فعالیت میکند ــ نتوانستند تمام این فاکتورها را در محاسبات خودشان اعمال کنند.
نقد به روش ارائه خدمات ویژه به برخی دانشآموزان براساس یک آزمون
آنچه آقای اژهای به آن توجه داشت این است که اطلاق دانشآموز مستعد و برتر و ارائۀ خدمات ویژه به دانشآموزان صرفاً براساس یک آزمون در سطح کشور کار ظالمانهای است و میگوید باید بچههای هر شهر و محله را با خودشان مقایسه و از بین آنها انتخاب کنیم.
تسنیم: یکی از نقدهای جدی به مدارس سمپاد شیوه شناسایی دانشآموزان تیزهوش است که به اذعان کارشناسان نمیتوان با نتایج یک تست که در بیشتر مواقع هم دقت کافی ندارد، یک یا دو درصد جمعیت تیزهوش جامعه را شناسایی کرد و هماکنون موسسات بسیاری فعال شدند که با زور پول و آزمون، تیزهوش تحویل میدهند!
ما دو مسئله داریم؛ نخست شناسایی دانشآموزان مستعد و بحث دوم پذیرش دانشآموز مستعد که این دو موضوع در ذهن افراد یکی شده است. وقتی برای ما مقالهای را شاهد میآورند و میگویند روشهای شناسایی در دنیا چیست و بر استفاده از منابع چندگانه و... تأکید دارتد، ما نیز آن را میپذیریم و این حرف درستی است اما تذکری که من دارم این است اگر قرار باشد این روشهای شناسایی مستعدان، مبنای مجوز ورود به مدارس سمپاد باشد ــ که به هر دلیلی اکنون متقاضیان بسیاری دارند ــ معلوم است که این سیستمها کار نمیکنند!
مطلوب این است که واقعیت دربارۀ آزمونشونده کشف شود ولی اگر ارادۀ آزمونشونده این باشد که در مورد خودش فراتر از آنچه که هست به آزمونگیرنده نشان دهد، خوب این ابزار کار نمیکند.
نظام آموزشی حداقلها را فراهم کند هیجان تیزهوش شدن کم میشود
اکنون دعوا سر این است که ما دربارۀ نظام شناسایی صحبت میکنیم یا نظام پذیرش؛ اگر در کشور شرایط و امکانات آموزشی در حدی وجود داشته باشد که بتواند رضایت خانوادهها دربارۀ حداقلهای آموزشی مورد نیاز برای فرزندشان را فراهم کند، مانند شرایطی که در برخی کشورهای دیگر کم و بیش فراهم است، خانوادهها هیجان ندارند که فرزندشان را به اجبار به عنوان تیزهوش به ما معرفی کنند.
بار اصلی آزمون مدارس سمپاد پذیرش است نه شناسایی تیزهوش
دربارۀ شناسایی تیزهوش، واقعیت میدانی کشور ما در حال حاضر اینگونه نیست. چرا نمیخواهیم بپذیریم و دائم بر سر سیستم میزنیم که باید ابزار استاندارد بیاورد. فرض کنید در دنیا 10 ابزار استاندارد برای سنجش هوش ساخته شده است. خُب، دانشآموز آن را حفظ میکند! ظرفیت پذیرش استاندارد مدارس سمپاد ناچیزتر از هیجان و علاقهای است که برای ورود به آن وجود دارد بنابراین بار اصلی که امروز بر روی آزمون مدارس سمپاد است، نه بار شناسایی، بلکه بار پذیرش است.
فعلاً روش شناسایی تیزهوشان در ایران بدیل دیگری ندارد
مستقل از اینکه این روش پذیرش چقدر عادلانه است یا ظالمانه، باید گفت که کم و بیش بدیل ندارد. هر فردی مدعی است که به جز یک آزمون رقابتی که براساس نمره به دانشآموز بگوید تو مجوز ورود به این مدرسه را داری، میتواند روش دیگری برای پذیرش تیزهوش ارائه کند، متاع خود را عرضه کند. ما در این 30 سال هرچه شنیدیم ادعای توخالی و نشدنی بود.
البته که آزمون مدارس تیزهوشان باید اعتبار علمی خود را برای شناسایی دانشآموزان مستعد و تیزهوش حفظ و تقویت کند اما همزمان با آن باید بتواند پاسخگوی معترضان خود هم باشد و در واقع بنیۀ اجرایی و اداری هم داشته باشد و قابل تقلب نباشد. با تمام این موارد، باید بگویم هماکنون روش دیگری برای پذیرش استعدادهای درخشان در کشور عملی نیست.
در برخی کشورها، نظام آموزش و پرورش دانشآموزان را بررسی و تیزهوشان را شناسایی میکند. در پایان دورۀ ابتدایی خانواده را فراخوانده و به آنها میگویند با بررسیهایی که ما انجام دادیم، متوجه شدیم فرزندتان تیزهوش است و پیشنهادمان این است به جای مدرسه عادی کنار خانه، به مدرسۀ تیزهوشان برود که البته از خانۀ شما دورتر است. اما خانواده میگوید چرا باید هزینه رفتوآمد را بدهم؟ ترجیح میدهم فرزندم در مدرسۀ نزدیک خانه که از امکانات و کیفیت آن راضی هستم تحصیل کند؛ علت این موضوع این است که حداقلهای مورد انتظار خانواده و دانشآموز در مدارس عادی فراهم شده است.
علت استقبال از مدارس سمپاد ارائه جنس با کیفیت و ارزان
اگر ما حداقلها را در مدارس عادی فراهم کنیم، خیلی از خانوادههایی که مشتری مدارس استعدادهای درخشان هستند، به مدارس عادی رضایت میدهند. علت استقبال آنها از مدارس سمپاد این است که این مدرسه کیفیت مناسب و محیط تربیتی سالم دارد و نصف مدرسه غیردولتی هزینه میگیرد. خانواده به دنبال جنس باکیفیت و ارزان است!
گمان نمیکنم روش کنونی مدارس سمپاد ظالمانه باشد و بدیل فوری و آسانی برای آن سراغ ندارم.
اینکه علت اعتراضات سالهای اخیر چه بوده است، خیلی از آن را به نابسامانی اجرایی و عملیاتی مرتبط میدانم. ساختاری که میتوانست تا حدود سال 90 آزمونهای مناسبی طراحی و اجرا کند را از بین بردند و در برخی سالها، افراد غیرمتخصص برای طراحی آزمون اقدام کردند. در حقیقت آشفتگی و نابسامانی وزارتخانه در حوزۀ سیاستگذاری برای سمپاد را شاهد بودیم که با احیای سازمان سمپاد، مشکلات به تدریج حل خواهد شد.