زندگی در کلاف دلهره

ساده‌لوحی باعث شده تا طی تمامی این سال‌ها وعده‌های محیط زیستی را از مدیران کلان آن‌ که کوچکترین اطلاعی از زیرساخت‌ها و پیامدهای آن ندارند باور داشته باشیم.

زندگی در کلاف دلهره


شکر گذاری به درگاه احدیت از ارکان دین است و تحت هر شرایطی نباید فراموش شود. زیرا خداوند متعال آنچه را که در کمال مطلوب آفریده است تنها به خاطر رفاه موجودات زنده و ازجمله اشرف مخلوقات یعنی انسان است. همین موجودی که امروز طاقتش طاق می‌شود و ناشکری و ناسپاسی از الطاف خفیه الهی را زیر لب زمزمه می‌کند تا به‌مرورزمان به فریاد برسد. درحالی‌که آنچه به سرش آمده و در آینده می‌آید حاصل زیاده‌طلبی‌هایی است که داشته و دارد و بالتبع هزینه‌های آن را نیز باید پرداخت کند که نمونه آن بحران‌های آلودگی هوا، بی‌آبی، فقر و گرسنگی، بیماری‌های ویروسی و نوظهور، قطع صله‌رحم با نزدیکان و حتی خانواده، ستیزهای بی‌امان و پیاپی، دزدی، خیانت و جنایت که همگی حاصل تجاوز به حقوق دیگرانی است که شب سر گرسنه بر زمین می‌گذارند درحالی‌که گروهی معدود با هزینه یک وعده خوراکشان می‌توانند به مدت یکماه خانواده‌ای را اطعام نمایند. فاصله طبقاتی را در یک جامعه می‌توان میان کودکان و اطفال آن شاهد بود که در چه شرایطی عازم پیش‌دبستانی و دبستان می‌شوند. محتوای کیف هرکدام حتی در یک مدرسه و یک کلاس با یکدیگر تفاوت فاحش دارد. زیرا درحالی‌که دانش‌آموزی میان وعده میوه استوایی به همراه آورده همکلاسی او اگر همت کند هویجی را صرف تغذیه خود می‌کند و اگر بهای کاپشن یکی پشیزی نمی‌ارزد بالاپوش دیگری معادل هزینه یکماه مخارج خانواده همکلاسی اوست! دیدن این اوصاف و شنیدن شرح آن از دیگران در کنار همه شرایط نامناسب اکوسیستمی و جوی موجود همراه با فشارهای اقتصادی و بیماری‌های عجیب و باورنکردنی به‌تنهایی کافیست تا زندگی در کلافی از دلهره طی شود. وضعیت آلودگی هوا در این روزها آنچنان نابسامان شده که حتی روند زندگی سالم‌ترین افراد جامعه را به چالش کشیده است تا ناچار باشند برای تأمین معاش و ادامه حیات با گرسنگی کشیدن و افزایش بدهی‌ها یک راه را انتخاب کنند که چیزی نیست جز در خانه ماندن یا به بیرونی خزیدن!

زیرا ساده‌لوحی باعث شده تا طی تمامی این سال‌ها وعده‌های محیط زیستی را از مدیران کلان آن‌ که کوچکترین اطلاعی از زیرساخت‌ها و پیامدهای آن ندارند باور داشته باشیم. اگر به فرافکنی متهممان نمی‌کنید به‌صراحت می‌گوییم که بسیاری از شهرهای آلوده جهان در دهه‌های هفتاد و هشتاد قرن بیستم، امروز هوای پاک دارند زیرا از همان روی با یک برنامه‌ریزی دقیق و عملی و علمی و فارغ از مسئولیت گریزی و سیاست زدگی دستگاه‌ها و مدیران به جنگ این دشمن تادندان‌مسلح بهداشت جامعه رفتند؛ اما در کشور ما هنر مدیران در این بوده و هست که هر زمان شاخص آلودگی‌ها به بالای ۱۵۰ می‌رسد، کرکره‌های تعطیلی بخصوص در مدارس را پایین می‌کشند و پس از بهتر شدن اوضاع دوباره همه‌چیز را به بوته فراموشی سپرده تا نوبت اقدام بدهی فرا رسد. عابد ملکی، معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری تهران پیرامون این ضایعه اخیر در پایتخت پانزده‌میلیونی کشور اینگونه گفته که «به وزارت کشور پیشنهاد داده می‌شود تا ساعات کاری ادارات دو ساعت کاهش پیدا کند که در صورت تأیید این موضوع ابلاغ می‌شود، این کار باهدف کاهش بار ترافیکی شهر انجام می‌شود.» آیا فکر نمی‌کنند تعطیلی مدارس، بیکار شدن کارگران کارخانه‌های تولید شن و ماسه و امثالهم تنها پاک کردن صورت‌مسئله است نه حل آن‌ که سال‌هاست تکرار می‌شود؟ آلودگی هوا و افزایش مرگ‌ومیرهای و بیمارهای آشکار و پنهان مبتلابه، ضایعه امسال و سال‌های قبل نیست که پیش از آن نگرانی‌های مربوط به دو فصل پاییز و زمستان بود درحالی‌که طی سال ۱۴۰۱ تاکنون کلان‌شهر اصفهان تنها یک روز هوای پاک داشته است که ثابت شود حالا دیگر آلودگی هوا مردی برای تمام فصول است! مسئولان مطمئن باشند با این جلسات پی‌درپی که طی سه دهه اخیر برای دفع معضل آلودگی هوا گذاشته‌اند به‌جایی نمی‌رسند بلکه خود را اقناع می‌کنند و هرگز به محاکمه درونی نپرداخته‌اند که چرا تمامی این سال‌ها قانون حذف خودروهای فرسوده از محل بیست درصد تولید اتومبیل اجرا نشده است تا حداقل درصدی از آن رفع گردد؟ پول را به‌تنهایی نمی‌توان وسیله‌ای برای حل این معضل فرض کرد که نیازمند اراده و تفکر است تا اگر دستگاه و نهادهای متولی خودشان را ناتوان می‌بینند. همین ارقام به‌ظاهر محدود بودجه را در اختیار شهرک‌های علمی کاربردی و شرکت‌های دانش‌بنیان بگذارند و کنار بایستند و ببیند چگونه یک‌شبه ره صدساله را طی می‌کنند. این‌ها همان متولیانی هستند که طی چند دهه اخیر علی‌رغم عدم مدیریت و کارایی لازم اما همچون مهره‌های شطرنج جایشان را عوض کرده‌اند که این همان تکرار تکراری است که عاقبتی شوم دارد مگر با تعطیل شدن مدارس می‌توان سطح آلودگی هوا را پایین آورد که اگر چنین است چرا ادارات بی‌خاصیت و مسببان اصلی را تعطیل نمی‌کنید تا شاید آزمونی بدون خطا باشد؟ حالا که حرف حرف خودتان است وقتی مدارس را تعطیل می‌کنید، طرح ممنوعیت تردد خودروهای شخصی را درب خانه همگانی کنید تا تعطیلی مدارس باعث سفرهای دور دور نشود.
ادامه دارد

ارسال نظر