جوامع در سراشیبی انزوای مطلق!
نگاهی به تاریخ شهرنشینی شرق و غرب نشان میدهد تا قبل از چهارصد سال پیش اگرچه امکانات ارتباطی محدود به اطلاعرسانی پیکها و ارسال اسناد و مکاتبات اداری از طریق چاپارهایی انجام میشد
نگاهی به تاریخ شهرنشینی شرق و غرب نشان میدهد تا قبل از چهارصد سال پیش اگرچه امکانات ارتباطی محدود به اطلاعرسانی پیکها و ارسال اسناد و مکاتبات اداری از طریق چاپارهایی انجام میشد که تنها وسیله تردد آنها حیوانات اهلی و درنهایت دلیجانهایی بود که توسط همین ابزار به حرکت درمیآمد و مسافرتها نیز توسط قافله داران انجام میگرفت تا با قطار کردن این و وسایل نقلیه جاندار ازجمله اسب، قاطر و شتر گروهی را از دیاری به دیار دیگر برسانند و خطرات مسیر را نیز همچون حمله راهزنان بپذیرند تا درنهایت به زیارت بروند و یا میهمان آشنایان و اقوام در دیگر نقاط کشور شوند. همه این تلاشها حفظ ارتباطات جوامع با مشقات و صدمات و هزینههای بالایی روبرو بود. ایلات و عشایر محل سکونت خود را به برپا کردن چادری قناعت مینمودند و اهالی روستاها و شهرها نیز خانههای خود را با حیاطها و فضاهای بزرگ همراه با اتاقهایی در یک طبقه با استفاده از چوب و خاک و آهک به کاهگل تبدیل میشد میساختند که بعضی از آنها بهواسطه راهرو و دری همیشه باز به هم ارتباط میگرفت؛ اما پس از شروع تحولات بهظاهر رنسانسی در اروپا از دهههای اول 1600 میلادی و در ادامه
انتقال آن به دیگر نقاط جهان تغییرات عمدهای برای ساختوساز واحدهای مسکونی اتفاق افتاد که عمدهترین آنها افزایش طبقاتی بود و ایران این انتخاب نادرست را ضمن بیتوجهی به ملاحظات دینی و مذهبی و هویتی از دوران صفویه شروع کرد تا اولین گام ارتفاع سازی با کاخ عالیقاپو در شش طبقه برای خاندان سلطنت شروع شود و بهسرعت ادامه یابد و مقلدانی در سلسلههای قاجار و پهلوی آن را ادامه دهند و هیچ نهادی توجه و اشراف نداشته باشد که تبدیل واحدهای مسکونی ویلایی به آپارتمانسازی چه پیامدهای ناهنجاری در نحوه زندگی آحاد جامعه به همراه خواهد داشت تا بسیاری از مسائل مطلوب در نحوه ارتباط مذهبی و مدنی به حاشیه برود که امروز آثار آن ظهور پیدا کند. پیرامون معضلات و نابسامانیهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی مذهبی و آیینی این پدیده نامتعارف بیش ازآنچه که عیان است چه حاجت به بیان است. اما ضربالمثل معروفی هست که میگوید: «جلوی ضرر را از هرکجا گرفتی، نفع است.» مقام معظم رهبری در دیدار رمضانی خود با مسئولان نظام اظهار داشتهاند «این زندگی مادی، بخصوص زندگی ماشینی، روابط ما را، درون ما را، باطن ما را، عملکرد ما را از لطافت میاندازد.» تا
قبل از آن هم مقام رهبری پیرامون الزامات زندگی آپارتماننشینی بهطور ضمنی اینگونه گفتهاند که «آپارتماننشینی چقدر برای ما ضروری است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتی دارد که باید آنها را رعایت کرد؟ و چقدر آن الزامات را رعایت میکنیم؟» آیتالله سبحانی، مرجع عالیقدر شیعیان، اخیرا پیرامون این معضل جامعه دولت را مکلف به احداث مسکن بهصورت ویلایی کرده است. زیرا حداقل این تمدن جدید و سنگ زندگی نوین، نمیتواند دینداری را آنگونه که باید ارتقاء دهد و یا حتی تدین فردی و جمعی را حفظ نماید. همانگونه که تقریبا تمامی کارشناسان شهری و دینی بر این موضوع اجماع دارند، سکونت در منازل حیاط دار، از جنبههای مختلف انسانیتر و بهتر است. آیتالله سبحانی اعتقاد دارند «امکان تربیت دینی در آپارتمان وجود ندارد و ازنظر اخلاقی ساخت آپارتمان صحیح نیست.» امروز این حرکت در دیگر نقاط دنیا هم شروع شده تا در شهر یا روستاهایشان خانههای ویلایی داشته باشند زیرا اگر بخواهند روحیه بهتر به دست آورند باید از آپارتمان خارج شده و خاک و زمین به دست آورند البته زندگی صنعتی و ماشینی شرایط را برای این انتخاب دشوار کرده است. زیرا ساخت شهرهای ویلایی به جای
انبوهسازی نیازمند چندین برابر شدن زیرساختهاست که جایگزین نمودن آپارتمانی مرتفع با یک شهرک ویلایی و خانههایی بیش از 120 متر نیازمند گسترش چند صددرصدی زیرساختهاست و همین مقدار زمین، راه و خدمات جنبی و بخصوص تأمین انرژی را میطلبد. البته این اولین باری نیست که آیات عظام پیرامون زندگی آپارتماننشینی جامعه گلهمند و نگران هستند که حضرت آیتالله سبحانی تأکید کردهاند «انبوهسازیهایی که اکنون ایجاد شده و 10 طبقه میسازند، ازنظر اخلاقی صحیح نیست، بچههایی در این فضا حضور دارند که از همدیگر بیگانه هستند، نمیتوانند بازی کنند، حرف بزنند و هرکدام در خانه خود محبوس هستند. بنابراین نمیشود این بچهها را تربیت دینی کرد.» این مرجع عالیقدر چند وقت پیش در دیدار اعضای شورای مرکزی و روسای سازمان نظاممهندسی کشور تأکید کرده بودند «نباید مردم را به انبوهسازی تشویق کنیم، چراکه تنوع فرهنگها در این مجتمعهای آپارتماننشینی آسیبزاست. اینکه ساختمانهای بلند «مثلا ده طبقه» ساخته میشود که بر تعداد زیادی از واحدهای مسکونی اشراف دارند، شرعی نیست. باید مصوبهای در قانون صدور پروانه گنجانده شود که از ساخت اینگونه ساختمانها
جلوگیری شود» و این یک پرسش عمومی است که چگونه طی چهارصد سال گذشته، با ورود موریانه وار ارتفاع سازی بخصوص در کشورهای مسلماننشین، سردمداران در این اندیشه نبودند تمدن جدیدی در قالب ارتفاع سازی چگونه میتواند درحالیکه مغایر با اصول مذهبی است، دینداری را ارتفاء دهد و یا حتی تدین جمعی و فردی یک جامعه مقید به اصول را حفظ کند که سوای همه اینها جوامع را در سراشیبی انزوای مطلق قرار داده است؟
ادامه دارد