ساز ناکوک
یا رواست در کشوری که در حال حرکت بهسوی سازندگی و پیشرفت است تا زیرساختهای فرسوده آن نیز ارتقاء یابد و در همه زمینه ایجاد ساختمان ازجمله تخصیص زمین، تولید فولاد، سیمان، آجر، کاشی و سرامیک، صنعت ایجاد شبکههای آب، برق، گاز و مخابرات و درنهایت امکانات نازککاری و تسطیح راههای عبور و مرور بهوفور یافت میشود
یا رواست در کشوری که در حال حرکت بهسوی سازندگی و پیشرفت است تا زیرساختهای فرسوده آن نیز ارتقاء یابد و در همه زمینه ایجاد ساختمان ازجمله تخصیص زمین، تولید فولاد، سیمان، آجر، کاشی و سرامیک، صنعت ایجاد شبکههای آب، برق، گاز و مخابرات و درنهایت امکانات نازککاری و تسطیح راههای عبور و مرور بهوفور یافت میشود درحالیکه برای فراهم کردن مواد اولیه تولید هریک به کمیابترین محصول یعنی آب نیازمند است و آنهم از طریق نوع خاکستری فراهم شد، کشور با چالش نایاب بودن محصولی مواجه باشد که نیازمند هیچیک از مواد اولیه خارج از دسترس نیست و خود منبعی عظیم از آن را دارد تا همه کشورهای همسایه نیاز خود را از آن تأمین کنند؟ یک و نیمقرن پیش زمانی که در اراضی مسجدسلیمان این مایع رونده سیاهرنگ بهصورت گسترده از لابهلای صخره بیرون میزد و بوی زنندهای داشت اهالی را از وجود خود دلگیر و نگران کرده بود زیرا احساس میکردند نوعی تعفن است که از درون زمین فوران میکند اما این محصول گرانبها چیزی نبود جز همان قیر که امروز تولیدکننده عمده آن یعنی ایران را با چالش کمبود خود مواجه کرده است! این امر پدیدهای باورنکردنی و جدید است زیرا تا
قبل از دو دهه اخیر و حتی نیمقرن قبل از آن، قیر در صنعت نفت بهعنوان ضایعات بهحساب میآمد و پالایشگاهها سعی داشتند انبارهای دپو شده را با لطایفالحیل تخلیه کنند اما با فراگیر شدن تلاشها در امر گسترش صنایع پتروشیمی و خام فروشی آن بهمنظور به دست آوردن هرچه بیشتر ارزهای خارجی همچنان که هویج توانست خودش را جزو میوهها مطرح نماید، قیر نیز سرآمد محصولات و میعانات نفتی شد. موسی احمدی، نماینده مردم استان بوشهر در مجلس شورای اسلامی، بهمن سال ۱۴۰۰ تأکید کرده است «سالها است که بر لزوم جلوگیری از خامفروشی محصولات پتروشیمی تاکید میشود ولی اقدام اساسی صورت نگرفته است و جلوگیری از خامفروشی صرفاً در حد یک شعار باقی مانده است. توسعه صنایع پاییندستی نفت خام و میعانات گازی با استفاده از سرمایهگذاری مردمی یک ضرورت است زیرا توسعه این صنایع و ایجاد ارزشافزوده در داخل کشور به نفع مردم و کشور است. پرهیز از خامفروشی و توسعه صنایع پائیندست از تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی است و نقش مهمی در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی دارد. اما این مهم در کشور ما اینگونه نیست و صادرات بخش عمده محصولات خام پتروشیمی ایران در حالی صورت
میگیرد که از مشخصههای اصلی صنایع پتروشیمی وابستگی به منابع هیدروکربوری بهعنوان خوراک، سرمایهبری بالا، سود بیشتر در قیاس با دیگر صنایع بالادست، ایجاد ارزشافزوده بالا در پاییندست، اشتغالزایی مستقیم و محدود نسبت به دیگر سرمایهگذاریها در بالادست و ایجاد اشتغال بالا نسبت به سرمایهگذاری صورت گرفته در پاییندست، فناوری و دانشمحور بودن و نیاز مبرم این صنایع به مقوله پژوهش و فناوری است. در واحدهای پاییندستی، نقش فناوری، دستگاهها و ماشینآلات و نیروی متخصص در قیمت نهایی محصولات تخصصی بیشتر از محصولات پایه نمایان میشود. در این بخش گرچه تناژ تولید پایین است، اما به دلیل برخورداری از دانش فنی و تکنولوژی پیچیدهتر، ارزشافزوده بالاتری نسبت به محصولات پایه و اولیه دارند.» استاندار بوشهر نیز معتقد است « استان بوشهر دارای ظرفیتهای بسیار خوبی در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی است که باید از ظرفیتهای این صنایع بهتر و بیشتر برای توسعه اشتغال و درآمدزایی استفاده شود. با وجود ۳۰ واحد پالایشگاهی و تولید 70 درصد گاز کشور در این استان 42 واحد پتروشیمی برای استان بوشهر طراحی شده که اکنون 24 واحد در حال تولید و ۱۸ واحد آن
درحالتوسعه هستند.» اینجاست که مجتمعهای پتروشیمی به نیازهای پاییندستی خود توجه چندانی ندارند تا در بسیاری از موارد صنایعی مانند صنعت لوازمخانگی که در انتهای زنجیره ارزش قرار دارند قطعاتی را که از مواد پلیمر خارجی ساختهشده ترجیح بدهند. با توجه به اینکه برخی از این پلیمرها در کشور تولید میشود! صدور محصول خام مجتمعهای پتروشیمی فرصت تبدیل این محصولات از سوی شرکت و نیروهای کار داخلی به محصول نهایی با ارزشافزوده بالاتر از دست میرود تا از آنسو علاوه بر محروم شدن کشور از بازارهای مطمئن صادراتی، ناچار به واردات کالاهای مصرفی همچون دمپایی شویم که خود باید صادرکننده مرغوبترین آنها باشیم! حالا تولیدکنندگان داخلی با کمبود مواد اولیه روبرو هستند و پتروشیمیها که همچنان بیشترین مواد اولیه را در اختیار دارند ترجیح میدهند آنها را بهصورت خام صادر کنند تا واحدهای موجود در کشور با پایینترین ظرفیت کار کنند و ناچار باشند در صف بورس بهمنظور تهیه مواد اولیه بهصورت قطرهچکانی و پرداخت هزینههایی چون 9 درصد مالیات بر ارزشافزوده حق السهم رقابت در بورس، انبارداری و حملونقل این محصول بومی را گرانتر از بازار جهانی
خریداری نمایند که بالطبع بهای محصولاتشان همه متورم باشد. آنچه در این دامنه میگذرد خلاف عملکرد شعار سال است که اگر همچنان ادامه یابد مصداق همان ساز ناکوک خواهد بود.
ادامه دارد...