بیتوجهی تاکی؟! قسمت ۲۵۲۶
اصفهان مویه کن!
امیدواریم با پیشبینیهایی که طی یکسال گذشته توسط نهادهای مختلف شده، انتخابات مجلس این دوره بازدهی لازم را از هر نظر داشته باشد که با تلاشهای مضاعف در قوای سهگانه پروسه بااهمیت و اساسی انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم به آخرین ایستگاه یعنی جمعه یازدهم اسفند رسید
امیدواریم با پیشبینیهایی که طی یکسال گذشته توسط نهادهای مختلف شده، انتخابات مجلس این دوره بازدهی لازم را از هر نظر داشته باشد که با تلاشهای مضاعف در قوای سهگانه پروسه بااهمیت و اساسی انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم به آخرین ایستگاه یعنی جمعه یازدهم اسفند رسید و با شکوهی بهیادماندنی انجام شد تا انشاالله شاهد چهرههای جدید و جوان و امیدوار باشیم که سال سرنوشتساز در پیش را قاطعانه شروع کنند؛ اما این نقد برای مجلس یازدهم است که هنوز هم در واپسین روزهای حضور میتوانند با اقداماتی انقلابی، یادگارهای بکری از خود بهجا بگذارد که یکی از آنها پایان دادن به حضور نانخورهای زیادی در بدنه قواست تا بجای استخدامهای پیاپی از وجود نیرویهای مازاد در دستگاههای دیگر استفاده شود، در طول چهارساله مجلس یازدهم بارها این مورد مهم توسط اصحاب رسانه قلم زدهشده اما همچون گذشته با گوشهایی مواجه میشد که چوب پنبه آنها را پر کرده بود و حالا که از خواب اصحاب کهف بیدار شدهاند شاید در بعضی امور را عاجلانه اقدام کنند. فرقی نمیکند شروع از قوه مقننه باشد یا قوه مجریه که هردوی اینها به نسبت پذیرای نانخورهای زیادی
هستند و میشود قسمت عمدهای از امور را به بخش خصوصی واگذار کرد و بر اجرای آن نظارت مستقیم داشت که بهتر است بازهم بررسی را از دولت شروع کنند زیرا نهتنها از فربگی آن در دو سال گذشته دولت سیزدهم کاسته نشده بلکه هر چند ماه یکبار شاهد برگزاری آزمونهای استخدامی متنوع بخصوص برای وزارت آموزشوپرورش هستیم درحالیکه هزاران نیرو در دهها زیرمجموعه مازاد دارد و حتی اکثریت بالاتفاق کارکنان حوزه ستادی آن در ساختمانهای متعدد پشت میزها چرت میزنند و زمان سوزی میکنند تا وقت اداری به پایان رسیده و به مشاغل دیگر برسند که البته در طول روز هم با استفاده از امکانات موجود در لابهلای امور به مسائل برونسازمانی میرسند بدون اینکه از شعار شفافیت در قالب مطالبات عمومی واهمهای داشته باشند زیرا «گر حکم شود که مست گیرند/ در شهر هر آنکه هست گیرند» که وزارت تعلیم و تربیت مشتی از نمونه این خروار است زیرا بالاتری میزان نیروهای مازاد بر نیاز را دارد که بهراحتی میتوانند با برگزاری کلاسهای آموزشی در طول ماههای تابستانی که کارها سبکتر است این افراد را مهر همان سال عازم کلاسهای فاقد معلمی نمایند که مهر سال قبل به کمک خدمتگزاران
مدارس اداره شد! این معضل تنها به حوزه ستادی این وزارتخانه ختم نمیشود که ادارات کل استانی هم گرفتار آن هستند؛ اما شاهکار فربگی و بیاعتنایی را پیرامون سهلانگاریها میتوان در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مشاهده نمود؛ زیرا بودن و نبودن کل این مجموعه تأثیری کمی در حفظ و حراست از آثار باستانی، تاریخی، ارتقا و افزایش گردشگری و حفاظت از هنرآفرینهای صنایعدستی و کسانی است که میروند تا به ابدیت بپیوندند و هیچ جایگزینی از خود بجا نگذارند، ندارد. متأسفانه روند این مجموعه که متولیان آن همه نقدها را با کمبود اعتبار گره میزنند تا کمکاریها و بدکاریها را سرپوش بگذارند و این روال سالهاست ادامه دارد تا تأسفها را هرروز بیشتر کنند و شاهد باشیم میراثها یکبهیک منهدم شوند و برخی اصحاب این مجموعه فقط نقش اداری و پشتمیزنشینی را حفاظت نمایند. این روزها استان و بخصوص کلانشهر تاریخی اصفهان ناظر تاریکترین ایام برای آثار تاریخی و میراثی خود است زیرا بهجز بیاعتنایی مدیران آن طی دو دهه گذشته با چالش غیرقابلباور و حیرتانگیز فرونشست زمین و میراثهای بیبدیل مواجه است و بااینحال نهتنها متولیان استان بلکه
مدیران کلان آن هم در پایتخت به پستوها خزیدهاند تا تنها راوی خبرهای ناگوار برای این سرمایههای بیبدیل باشند. این درحالیست که اصفهان در جهان مقام والایی بهعنوان پایگاه صنایعدستی و آثار بکر تاریخی دارد اما هیچ تحرکی در مدیریتهای آن برای برگزاری فستیوالهای بینالمللی و ملی نمیشود تا شهر و کشور با ازدیاد سیاحان مواجه باشد درحالیکه در جنوب کشور یعنی استان بوشهر، با اندک آثار تاریخی مخروبهای که دارند اقدام به برگزاری جشنوارهای به نام «کوچه» میکند تا با استقبال فراوان گردشگران روبرو شود حالآنکه اصفهان بهعنوان ذخیره بینالمللی آثار تاریخی و صنایعدستی در خلوت و انزوا بسر میبرد زیرا مجموعه مدیریتی آن در بخش میراث فرهنگی و گردشگری سالهاست دوران خواب اصحاب کهف طی میکنند تا هرروز را در مسیر خانه به اداره و بالعکس سپری شود! و اگر به آنها گزارش شد ساختمان ارزشمند اداره معارف و در ادامه فرهنگ و امروز آموزشوپرورش که یادگار بهجامانده از دهه 30 شمسی است در حالی تخریب بوده و برای تعمیر فونداسیون آن نیاز به تعدادی آجر مخصوص اینگونه بناهاست نهتنها مسئول ارتباطجمعی آن توجهی به این خواسته ملتمسانه نمیکند
بلکه موضوع را به بوته فراموشی و مرور زمان میسپارند تا این بنا هم همانند دیگر مجموعهها تخریب گردد که هنوز هم ترک فعلها مجازات ندارد! و به روایتی انگار دو دهه اخیر و بلاهای متعددی که بر سر این شهر و میراث آن آمده تداعی و تشویق و ترغیب میکند تا همچنان ادامه داشته باشد. اما «اصفهان مویه کن» نام کتابی ارزشمند از استاد محمد بلوری روزنامهنگار پیشکسوت است که پیرامون روزهای سخت و ناگوار اصفهان در سالهای پایانی حکومت صفویه نوشته شده که پادشاه آن بیشباهت به مدیریتهای این دو دهه میراث فرهنگی این شهر و شاید کشور نبوده است!
ادامه دارد