۷۵ درصد خودکشیها در خانوادههای فقیر و متوسط ایرانی رخ میدهد
رئیس بهزیستی قرچک درباره آمار خودکشی در خانوادههای فقیر و متوسط توضیحاتی ارائه کرد و گفت: ۷۵ درصد خودکشیها در خانوادههای فقیر و متوسط ایرانی رخ میدهد.
«اردشیر بهرامی»:
* کانون خودکشی از غرب ایران به مرکز و سایر مناطق در حال تغییر است.
* (با تاکید براینکه معتقدم تاثیرات کرونا تازه در حال بروز است): اگر سیاستهای دولت نتواند راهی برای این خشم فروخورده کرونا پیدا کند، قطعا با مشکلات بسیاری مواجه خواهیم شد، چراکه مرگهای ناشی از بیماری کرونا مرگهای طبیعی نیست، بلکه یک نوع مرگی است که شرایط اقتصادی، سیاسی و شرایط دولت در آن دخیل بوده است. با توجه به اینکه کرونا در تمام کشورهای دنیا رخ داده و همه را درگیر کرده است، میزان توانمندی مقابله با بیماری در کشورها ممکن است از سوی افراد یک جامعه مورد سنجش قرار گیرد و بنابراین مرگهای ناشی از کرونا در دوران شیوع این بیماری، باعث نارضایتی مردم شد.
* ما کانونهای خودکشی داریم و اگر میگوییم به طور مثال خودکشی در برخی استانهای غربی زیاد است به این منظور نیست که همه استان با این آسیب مواجه است در چند شهرستان این آسیب وجود دارد، اما آن چیزی که اهمیت دارد این است که در آخرین بررسیها مشخص شده کانون خودکشی از غرب ایران به مرکز و سایر مناطق کشور از جمله استانهای کهگیلویه و بویراحمد، بندرعباس، استان مرکزی، گیلان، تهران و سایر مناطق مانند خراسان شمالی در حال تغییر است.
* (با بیان اینکه البته هنوز در استانهای غربی مانند ایلام آمار خودکشی بالاست): اما این آمار یک روند کاهشی تدریجی دارد، البته این روند خیلی قابل توجه نیست، اما در یک سری از مناطق دیگر کشور وضعیت خودکشی در حال شیوع است و این موضوع نگران کننده است و اگر در گذشته برخی از مناطق غربی این آسیب وجود داشت در حال حاضر بسیاری از مناطق کشور درگیر این آسیب هستند. و ما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که خودکشی نیز مانند سایر موضوعات قدرت شیوع دارد و با توجه به اینکه ما در یک کشوری زندگی میکنیم که اخبار خودکشی را بسیار خوب و عالی بدون نقص منتشر میکنیم و جامعه این را میپذیرد که خودکشی نیز مانند سایر مرگها یک نوع مرگ طبیعی است.
* در بین زنان تقریبا ۷۱ درصد قربانیان خودکشی زیر ۴۰ سال هستند و در بین مردان ۸۰ درصد زیر ۴۰ سال هستند. بنابراین این آمارها مشخص میکند که خودکشی خاص قشر جوان در جامعه ما است که از سنین ۱۵ تا ۴۰ سال را شامل میشود. در ایران نیز مانند سایر دنیا مردان بیشتر از زنان خودکشی میکنند اما در مقایسه با سایر کشورها در ایران زنان نسبت به سایر زنان دنیا بیشتر خودکشی میکنند.
* گاهی اوقات بیشتر افرادی که خودکشی میکنند و خودکشی آنها منجر به مرگ میشود، بارها بارها قبل از این خودکشی فریاد میزند که خودم را میکشم اما متاسفانه گوش شنوایی در خانواده وجود ندارد و توجه نمیکنند، چرا که مشکلات خانواده زیاد است و به عبارتی شرایط خانواده آسیب دیده است. بر اساس مطالعات میدانی بنده در کتاب "فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران" ۷۵ درصدخودکشیها در خانوادههای فقیر و متوسط اتفاق میافتد، یعنی کسانی که دچار مشکلات اقتصادی هستند و اختلالات روحی و روانی دارند. بنابراین خیلی از خانوادهها میدانند که فرد قصد خودکشی دارد اما بلد نیستند کمک کنند و کمک هم نمیکنند. رسانه، مدارس، دانشگاه و سازمانها باید این موارد را آموزش دهند اما متاسفانه رسانهها در این قضیه ناخواسته بحران ایجاد میکنند. در واقع رسانهای کردن موارد خودکشی نه تنها به کاهش خودکشی کمک نمیکند بلکه برای افرادی که درگیر افکار خودکشی هستند، سم کشنده است.
* خودکشی از طبقات پایین جامعه که دچار مشکلات روحی و روانی بودند به طبقات اجتماعی دارای تخصصهای علمی رخنه کرده و این نشان از یک بحران در جامعه است و این برای جامعه خطرناک است چراکه این افراد الگو و مرجع در جامعه هستند و این موارد باعث افزایش ناامیدی و یاس و مرگِ نشاط اجتماعی میشود.
* فساد در سیستمهای مالی و اداری نقش زیادی در ناامیدی و در نهایت افکار خودکشی دارند، جایی که امید میمیرد خودکشی ایجاد میشود.
* کانون خودکشی از غرب ایران به مرکز و سایر مناطق در حال تغییر است.
* (با تاکید براینکه معتقدم تاثیرات کرونا تازه در حال بروز است): اگر سیاستهای دولت نتواند راهی برای این خشم فروخورده کرونا پیدا کند، قطعا با مشکلات بسیاری مواجه خواهیم شد، چراکه مرگهای ناشی از بیماری کرونا مرگهای طبیعی نیست، بلکه یک نوع مرگی است که شرایط اقتصادی، سیاسی و شرایط دولت در آن دخیل بوده است. با توجه به اینکه کرونا در تمام کشورهای دنیا رخ داده و همه را درگیر کرده است، میزان توانمندی مقابله با بیماری در کشورها ممکن است از سوی افراد یک جامعه مورد سنجش قرار گیرد و بنابراین مرگهای ناشی از کرونا در دوران شیوع این بیماری، باعث نارضایتی مردم شد.
* ما کانونهای خودکشی داریم و اگر میگوییم به طور مثال خودکشی در برخی استانهای غربی زیاد است به این منظور نیست که همه استان با این آسیب مواجه است در چند شهرستان این آسیب وجود دارد، اما آن چیزی که اهمیت دارد این است که در آخرین بررسیها مشخص شده کانون خودکشی از غرب ایران به مرکز و سایر مناطق کشور از جمله استانهای کهگیلویه و بویراحمد، بندرعباس، استان مرکزی، گیلان، تهران و سایر مناطق مانند خراسان شمالی در حال تغییر است.
* (با بیان اینکه البته هنوز در استانهای غربی مانند ایلام آمار خودکشی بالاست): اما این آمار یک روند کاهشی تدریجی دارد، البته این روند خیلی قابل توجه نیست، اما در یک سری از مناطق دیگر کشور وضعیت خودکشی در حال شیوع است و این موضوع نگران کننده است و اگر در گذشته برخی از مناطق غربی این آسیب وجود داشت در حال حاضر بسیاری از مناطق کشور درگیر این آسیب هستند. و ما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که خودکشی نیز مانند سایر موضوعات قدرت شیوع دارد و با توجه به اینکه ما در یک کشوری زندگی میکنیم که اخبار خودکشی را بسیار خوب و عالی بدون نقص منتشر میکنیم و جامعه این را میپذیرد که خودکشی نیز مانند سایر مرگها یک نوع مرگ طبیعی است.
* در بین زنان تقریبا ۷۱ درصد قربانیان خودکشی زیر ۴۰ سال هستند و در بین مردان ۸۰ درصد زیر ۴۰ سال هستند. بنابراین این آمارها مشخص میکند که خودکشی خاص قشر جوان در جامعه ما است که از سنین ۱۵ تا ۴۰ سال را شامل میشود. در ایران نیز مانند سایر دنیا مردان بیشتر از زنان خودکشی میکنند اما در مقایسه با سایر کشورها در ایران زنان نسبت به سایر زنان دنیا بیشتر خودکشی میکنند.
* گاهی اوقات بیشتر افرادی که خودکشی میکنند و خودکشی آنها منجر به مرگ میشود، بارها بارها قبل از این خودکشی فریاد میزند که خودم را میکشم اما متاسفانه گوش شنوایی در خانواده وجود ندارد و توجه نمیکنند، چرا که مشکلات خانواده زیاد است و به عبارتی شرایط خانواده آسیب دیده است. بر اساس مطالعات میدانی بنده در کتاب "فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران" ۷۵ درصدخودکشیها در خانوادههای فقیر و متوسط اتفاق میافتد، یعنی کسانی که دچار مشکلات اقتصادی هستند و اختلالات روحی و روانی دارند. بنابراین خیلی از خانوادهها میدانند که فرد قصد خودکشی دارد اما بلد نیستند کمک کنند و کمک هم نمیکنند. رسانه، مدارس، دانشگاه و سازمانها باید این موارد را آموزش دهند اما متاسفانه رسانهها در این قضیه ناخواسته بحران ایجاد میکنند. در واقع رسانهای کردن موارد خودکشی نه تنها به کاهش خودکشی کمک نمیکند بلکه برای افرادی که درگیر افکار خودکشی هستند، سم کشنده است.
* خودکشی از طبقات پایین جامعه که دچار مشکلات روحی و روانی بودند به طبقات اجتماعی دارای تخصصهای علمی رخنه کرده و این نشان از یک بحران در جامعه است و این برای جامعه خطرناک است چراکه این افراد الگو و مرجع در جامعه هستند و این موارد باعث افزایش ناامیدی و یاس و مرگِ نشاط اجتماعی میشود.
* فساد در سیستمهای مالی و اداری نقش زیادی در ناامیدی و در نهایت افکار خودکشی دارند، جایی که امید میمیرد خودکشی ایجاد میشود.