دختر بابا آنتوان همچنان روایت آدم‌های اطرافم است

: پنج نمایشنامه بلند «دایی وانیا»، «سه خواهر»، «ایوانف»، «باغ آلبالو» و «مرغ دریایی» از آنتوان چخوف به همراه داستان کوتاهی از این نویسنده دستمایه تولید تئاتر «دختر بابا آنتوان» به روایت سعید محسنی شده‌اند تا از 9 تا 29 آذر در سالن کوچک تالار هنر به روی صحنه برود.

لیلا شهبازیان - اصفهان امروز : پنج نمایشنامه بلند «دایی وانیا»، «سه خواهر»، «ایوانف»، «باغ آلبالو» و «مرغ دریایی» از آنتوان چخوف به همراه داستان کوتاهی از این نویسنده دستمایه تولید تئاتر «دختر بابا آنتوان» به روایت سعید محسنی شده‌اند تا از 9 تا 29 آذر در سالن کوچک تالار هنر به روی صحنه برود. این تئاتر به‌صورت کارگاهی و با تمرین پنج‌ماهه دانشجویان محسنی زیر نظر او در دانشگاه سپهر تولیدشده. این کارگردان و نمایشنامه‌نویس اما می‌گوید که عنوان کارگاهی نباید ما را به‌اشتباه بیندازد که با کاری تمام حرفه‌ای در قامت تئاتر اصفهان مواجه نیستیم.

- چه شد که در تئاتر جدیدتان سراغ چخوف رفته‌اید؟

تعلق‌خاطر من به چخوف چیز جدیدی نیست اما هیچ‌گاه در این سال‌ها فرصت برایم فراهم نشده بود تا سراغ او بروم. در مقام کار کردن هم پرداختن به چخوف خیلی کار آسانی نیست.

- گویا پنج نمایشنامه بلند چخوف به همراه داستان کوتاهی از او دستمایه اثر جدید شماست.

بله در تئاتر «دختر بابا آنتوان» یک شخصیت از هرکدام از این نمایشنامه‌ها انتخاب کرده‌ام که همه به مقصد مسکو سوار قطاری می‌شوند. قطار خراب می‌شود و آنها در یک اقامت اجباری در یک مسافرخانه درگیر اتفاق هایی می‌شوند که این رخدادها مسیر کلی قصه را می‌سازد.

  • آخرین تئاتر شما با نام « ردپا اگر ماندنی بود، کسی راه خانه اش را گم نمی کرد» که درباره اسیدپاشی اصفهان بود، مضمونی اجتماعی داشت. در این کار شما چقدر مضمون اجتماعی دیده می‌شود؟

از من بپرسید می‌گویم که با یک اثر کاملاً اجتماعی مواجه هستید و ازاین‌جهت فرقی نمی‌کند با کار قبلی‌ام، فقط تفاوتش در این است که جغرافیای قصه تغییر کرده، وسیع‌تر شده و فراتر از اصفهان رفته است اما فکر می‌کنم که همچنان روایت آدم‌های اطرافم است و قصه جهانشمولی دارد. درست است که قصه به شخصیت‌های چخوف می‌پردازد اما رفته‌رفته مرز بین قصه چخوف و آدم‌های دور و اطراف من برداشته می‌شود و جغرافیای قصه وارد دنیای امروز و آدم‌های این زمانه می‌شود.

- شما کارگردان کم‌کاری هستید و همیشه به وضعیت تئاتر اصفهان انتقاد داشته‌اید.

بخشی از نقد من همیشه متوجه بخش امکانات سخت‌افزاری تئاتر اصفهان بوده است. برای کارگردانی تئاتر ما نیاز به امکانات داریم درصورتی‌که حداقل‌ها فراهم نیست. همزمان با من دو کارگردان دیگر می‌خواستند تئاترشان را به روی صحنه ببرند اما نتوانستند چون مشکل سالن وجود دارد. بازبینی تئاتر من شهریورماه انجام شد و تازه نوبت اجرای من شده است. بخشی از این مشکل امکانات برمی‌گردد به سیاست‌های فرهنگی که می‌توانسته بهتر از این اتفاق بیفتد. بخش عمده‌ای از نقد من نیز متوجه دوستانی است که کیفیت کار تئاتر را متأسفانه فدای کمیت آن می‌کنند، این دوستان حرف تازه‌ای برای گفتن ندارند و فقط تئاتر اجرا می‌کنند برای اینکه فقط تئاتری اجرا کرده باشند. من همیشه ترجیح داده‌ام که از تئاتر، بیشتر برای فکر کردن استفاده کنم. سعی کرده‌ام که هر موقع که حرفی برای گفتن دارم و امکان بیان و اجرای آن را نیز دارم کارم را به روی صحنه ببرم. خیلی اصرار ندارم که به هر قیمتی، شکلی و به هر کیفیتی اجرا داشته باشم.

- وضعیت تئاتر اصفهان را در این یکی‌دوساله چگونه دیده‌اید؟

من نمی‌توانم منکر این شوم که تعداد اجراها بیشتر شده نسب به سال‌های قبل، این برای من محسوس است اما اتفاق ویژه این است که این اجراهای بیشتر استمرار داشته باشد و ما آثار کیفی مناسبی داشته باشیم و بتوانیم مخاطب را تربیت کنیم. آفتی که متأسفانه در تئاتر داریم این است که بسیاری از آثار چه در قامت کارهای سفارشی و چه در قامت کارهای عامه‌پسند و کمدی‌های سبک از حداقل استانداردها بی‌بهره‌اند و این خطرناک است. من خیلی به این بخش خوشبینانه نگاه نمی‌کنم.

- تئاتر شما به شکل کارگاهی با دانشجویان دانشگاه سپهر تولیدشده. از این تجربه آفرینش اثر به شکل کارگاهی بگویید.

در حقیقت من قصد کار اجرایی نداشتم. یک کلاس آموزش و تحلیل متن با رویکرد کارگردانی داشتیم. وقتی‌که بضاعت بچه‌ها فراتر از دانشگاه عرضه شد من دیدم که امکان اینکه کار اجرایی هم داشته باشیم، هست. عوامل اجرا عملاً از صفر تا صد این کار؛ از شکلگیری ایده نخست و تولد متن تا اجرای آن با من همراه بوده‌اند. من فکر می‌کنم که حداقل برای من این فرایند شکلگیری تا اجرا بسیار جذاب و جالب بوده است. نخستین بار بود که با یک تیم آموزشی به یک اثر حرفه‌ای رسیدیم و اصلاً دلم نمی‌خواهد عنوان کارگاهی این تصور را برای مخاطب ایجاد کند که با یک اثر پایین‌تر از سطح استاندارد حرفه‌ای مواجه است. معتقدم که این کار یک اثر کاملاً حرفه‌ای در قامت تئاتر اصفهان است اما بافت و شکلش بر اساس یک کار دانشی و آموزشی شکل‌گرفته است و مسیر درست یک آموزش صحیح منتهی به نتیجه درست را به خود دیده است.

ارسال نظر