جهنمی از اخبار
آتشبهجان جنگلهای کالیفرنیا میافتد و هر ثانیه عطش سوزاندنش بیشتر میشود. بادهای گرم و خشک آتش را همراهی میکنند و شهرها را در خود میسوزانند. رسانههای آمریکا بهخوبی این حادثه را پوشش میدهند عکسهای خبری داغی لحظهبهلحظه حس گرمای سوزان این آتش را به بینندگان در سرتاسر دنیا منتقل میکند. وخامت این حادثه تا آنجایی است که دود ناشی از آتشسوزی کالیفرنیا در ساحل غربی آمریکا، در ساحل شرقی در فاصله 5000 کیلومتری به شهرهای واشنگتن و نیویورک رسیده است. یعنی 5 برابر فاصله اصفهان تا مشهد.
مهنور گیتیفر- اصفهان امروز : آتشبهجان جنگلهای کالیفرنیا میافتد و هر ثانیه عطش سوزاندنش بیشتر میشود. بادهای گرم و خشک آتش را همراهی میکنند و شهرها را در خود میسوزانند. رسانههای آمریکا بهخوبی این حادثه را پوشش میدهند عکسهای خبری داغی لحظهبهلحظه حس گرمای سوزان این آتش را به بینندگان در سرتاسر دنیا منتقل میکند. وخامت این حادثه تا آنجایی است که دود ناشی از آتشسوزی کالیفرنیا در ساحل غربی آمریکا، در ساحل شرقی در فاصله 5000 کیلومتری به شهرهای واشنگتن و نیویورک رسیده است. یعنی 5 برابر فاصله اصفهان تا مشهد.
آتشسوزی کالیفرنیا به «کمپ فایر» معروف شده است که بهعنوان مخربترین و مهلکترین آتشسوزی در تاریخ ایالت کالیفرنیا نامبرده میشود. شهر پارادایز بهصورت کامل نابود و بیش از سیزده هزار واحد مسکونی براثر آتشسوزی در شمال کالیفرنیا از بین رفته است. دستکم ۱۴ هزار مأمور آتشنشانی برای مهار آتشسوزیهای مختلف تلاش میکنند که هزار نفر آنها خدمه ارتش و بیش از هزار نفر زندانیان «کمخطری» هستند که بهصورت نیروی داوطلب کار میکنند و حقوق ناچیزی میگیرند. حالا این حادثه پس از گذشت دو هفته تقریبا مهارشده است.
84 نفر کشته و نزدیک به 1000 نفر مفقودشده اندکه احتمالا در آتش سوختهاند و 250 هزار نفر آواره نتیجه جهنم کالیفرنیا است، اما نکته قابلتوجه و تامل در این حادثه چه بود؟
مطلقا عکس یا فیلمی از جنازهها و کشتهشدگان منتشر نشد!
همین نکته ذهن را به فکر فرومیبرد و کافی است که کمی جستجو کنیم تا بفهمیم که آیا تابهحال کسی یک عکس از سوختگان یا قربانیان تیراندازی دستهجمعی در مدارس و دانشگاههای آمریکا دیده است؟
نگاهی به عملکرد مثبت رسانههای آمریکا در مواجهه با آتشسوزی کالیفرنیا و بازنمایی آن فاجعه و مقایسه آن با عملکرد رسانههای ایران در مقابل حوادثی مانند آتشسوزی پلاسکو، انتشار فیلم سلاخی خاشقجی، فیلم از آخرین لحظات زندگی مرتضی پاشایی و درد کشیدن او، فیلم افتادن بونکر بر روی خودرو، پخش تصاویر خشن در صدا وسیما، تلگرام و ... بیانگر مسئولیتپذیری و تعهد بیشتر رسانههای غربی نسبت به آرامش ذهنی و روحی شهروندان در زمان بحران است و اینکه پروتکل حفاظتی رسانههای آمریکا در شرایط بحران خارقالعاده و یکدست عمل میکنند. اما در اینسو در کنار رسانههای داخلی که بیپروا و بدون توجه به بحث مهمی چون «سواد رسانهای» و «اخلاق رسانهای» در انتشار اخبار و عکسها فعالیت میکنند، استقبال مردم از دیدن این تصاویر و پخش کردن آن در بین گروههای دوستی و کاری و... نیز قابل تامل و بررسی است.
رسانههای آمریکا در تعامل بالا با یکدیگر و همراه و همسو باهم، با توجه به تفاوت سیاستها و رویکردهایشان در اجرای پروتکل حفاظتی خود بسیار دقیق و منسجم کار میکنند و برای به دست آوردن تعداد بیشتر مخاطب یا خواننده «سواد رسانهای» و تعهدات خود را لگدمال نمیکنند. شاید این سؤال پیش بیاید که رسانههای آمریکا حقایق را انکار و سانسور میکنند؟ اما پاسخ این است که خبری چون آتشسوزی کالیفرنیا سانسور نشد و با جزئیات دقیق اطلاعرسانی شد، از حجم خسارتها، مفقودین، کشتهشدگان و... منتها از انتشار عکس یا فیلمی ناراحتکننده مانند نشان دادن اجساد سوختگان، ضجه افراد در حال سوختن و... که باعث ایجاد آسیب روحی و ذهنی مخاطب شود، خودداری میکند. این روند رسانههای آمریکایی و آموزشهای «سواد رسانهای» در مدارس باعث شده است که فرهنگ رسانه در میان مردم نیز بهدرستی جا بیفتد. هیچ عکس یا فیلمی بر روی شبکههای اجتماعی از سوی مردم در مورد اینکه انسان یا حیوانی در حال سوختن باشند یا اجساد کشتهشدگان در خانه و ماشینها نمیبینید، اما در کشور ما به خاطر بیتوجهی به مسئله مهمی مانند «سواد رسانهای» چه در بحث آموزش همگان و چه در بحث رسانهها، آرامش ذهنی و روحی مخاطب نادیده گرفته میشود و با بیتوجهی و برای جذب مخاطب تصاویر زیادی منتشر میشود. چراکه با حضور شبکههای اجتماعی و اهمیت فالوور در آن، اصحاب رسانه و مردم دستبهدست هم درگرفتن و انتشار تصاویر دلخراش در حال سبقت از یکدیگرند. بهطور مثال در چند روز اخیر فیلم سلاخی شدن خاشقچی روزنامهنگار عربستانی در فضای مجازی پخششده و مردم در حال بازنشر این فیلم هستند و یا فیلمی از لحظات احتضار مرتضی پاشایی در بیمارستان که پرستار ضبط کرده و بهسرعت در میان مردم پخش شد و ناراحتی خانوادهها را در پی داشت.
اما این تصاویر چه تأثیری دارد؟
در کوتاهمدت اندوه و آشفتگی ذهنی را به وجود میآورد و در بلندمدت و در صورت تکرار اینچنین تصاویری در ناخودآگاه ذهن و انگاره بصری افراد خشم، افسردگی شدید، سنگدلی و... در پی دارد.
کافی است که در زمان انتشار فیلم و تصاویر حوادث و بحرانی چه توسط رسانهها و چه توسط مردم پرسشهایی ازجمله اینکه آیا این تصاویر آگاهی مفیدی به مخاطب میدهد؟ انتشار آن به فرد یا گروهی از جامعه آسیب نمیزند؟ و... را از خود بپرسیم و با تفکر انتقادی به مسئله نگاه کنیم.