تا گرمید، تلویزیون را هم فیلتر کنید!
«حالا که ناچار شدهایم یک سری چیزها را (مثل سیگار!) فیلتر برایشان بگذاریم، برای تلویزیون هم یک فیلتر بگذاریم تا مردم کمتر آسیب ببینند.»
«حالا که ناچار شدهایم یک سری چیزها را (مثل سیگار!) فیلتر برایشان بگذاریم، برای تلویزیون هم یک فیلتر بگذاریم تا مردم کمتر آسیب ببینند.»
روزنامه ایران در ستون طنز خود نوشت: «در کنار ترافیک، خشکسالی، پارازیت و آلودگی هوا، یکی از مسائلی که مردم را دچار بیماریهای قلبی و عروقی، گوارشی و اعصاب و روان کرده، همین صداوسیمای خودشان (نه پس خودمان!) است. حالا که ناچار شدهایم یک سری چیزها را (مثل سیگار!) فیلتر برایشان بگذاریم، برای تلویزیون هم یک فیلتر بگذاریم تا مردم کمتر آسیب ببینند.
همین که دولتمردان اعلام کردهاند که سخنرانی دیروز رئیسجمهوری بدون سانسور پخش شده، واقعاً کشور را در بهت و حیرت فرو برده است. از آنجایی که مسئولان این روزها ترجیح میدهند در پیت حلبی حرف بزنند اما در رادیو و تلویزیون حرف نزنند، خودش نشان از وضعیت این سازمان دوستداشتنی و تو دل برو دارد اما سخنرانی دولتمردان تحت چه شرایطی از تلویزیون و رادیو پخش میشود
الف- وقتی که سخنرانی نکنند. اصلاً دولتمرد خوب، دولتمردی است که سخنرانی نکند!
ب- وقتی برنامه آشپزی و مسابقهای که جایزهاش قابلمه و سماور است و سختترین سؤالش این است: اسم کوچک آلبرت انیشتین چیست؟ پخش نشود!
ج- وقتی اتفاق خاصی در کشور نیفتاده و دولتمردان حرفی برای گفتن ندارند، در نتیجه جلوی دوربین میآیند و برای حضار سوت کفتری میزنند!
د- ساعتهایی که هیچ رسانهای برنامه خاصی ندارد و طبیعتاً مخاطب خاصی هم ندارد. مثلاً پخش سخنرانی مهم ریاستجمهوری به صورت زیرنویس ساعت سه نصفه شب، به صورت زیرنویس!
در عوض تلویزیون تا دلتان بخواهد گزارش تصویری ضبط میکند. به این صورت که یک آقا شاپوری است که از مهران مدیری و آقای حیاتی بیشتر جلوی دوربین آمده است و در تمام برهههای حساس و مقاطع حساس کنونی جلوی دوربین میآید و نظرش را که همیشه باب میل مدیران رسانه ملی (نخندید!) از یکی از شبکههای تلویزیون پخش میشود.
خلاصه صداوسیما سالهاست که تکلیف خودش را با مردم مشخص کرده و دیگر باید چه کار کند تا بروید و شبکههای دیگر را تماشا کنید؟ هان؟!»