انتخاب رشیدپور برای گفتوگو با رییسجمهور چه پیامی داشت؟
رضا رشیدپور در حالی شب گذشته مقابل رییسجمهوری نشست که از همان دقایق آغازین اعلام نامش با واکنشها و حاشیههای زیادی از تعریف و تجمید گرفته تا انتقاد و گلایه همراه شد.
رضا رشیدپور در حالی شب گذشته مقابل رییسجمهوری نشست که از همان دقایق آغازین اعلام نامش با واکنشها و حاشیههای زیادی از تعریف و تجمید گرفته تا انتقاد و گلایه همراه شد.
به گزارش ایسنا، گفتوگوی زنده حجتالاسلام حسن روحانی از ساعت ۲۱ و ۵۰ دقیقه آغاز شد و از همان ابتدا رشیدپور تاکید کرد که مخاطبان گفتوگوی «خاص و متفاوتی» را تجربه خواهند کرد و البته بر این عبارات تا انتهای مصاحبه نیز چند بار دیگر از سوی او تاکید شد.
زمان چندانی از آغاز مصاحبه نگذشته بود که واکنشهای زیادی دربارهی عملکرد رشیدپور در گفتوگو با رییس جمهوری کشورمان در شبکههای اجتماعی آغاز شد. برخی معتقد بودند که این مصاحبه نسبت به ساختارهای کلی سازمان صداوسیما در گفتوگو با روسای جمهوری کاملا متفاوت بوده است و به همین دلیل هم توانسته مخاطبان بیشتری را به ویژه مردم عادی به دیدن ترغیب کند، از طرفی دیگر عدهای نیز بر این باور بودند که سوالات رشیدپور از حسن روحانی چالشی و مهم نبود و به غیر از تاکیدات او بر متفاوت بودن این گفتوگو، تفاوت دیگری در این مصاحبه دیده نمیشد.
ادامه این حواشی، واکنش رضا رشیدپور در برنامه امروز صبح «حالا خورشید» را به دنبال داشت. او در این برنامه با تشکر از نقدهای مردم درباره مصاحبه او با رییس جمهوری، در واکنش به این نقدها گفت: سه نکته را مردم بدانند؛ من مسؤول مصاحبه با رییسجمهوری بودم نه مناظره با ایشان. وظیفه داشتم از مشکلات و دغدغه مردم پرسش کنم، نه اینکه به آنها پاسخ دهم. زمان برنامه باید طولانیتر میبود چرا که بخش مهمی از پرسشها باقی ماند.
در همین راستا خبرنگار ایسنا در گفتوگو با مهدیمطهرنیا، کارشناس رسانه و مجری برنامههای گفتوگومحور تلویزیوننظر او را درباره عملکرد رضا رشیدپور در گفتوگو با رییسجمهوری جویا شد.
او معتقد است که گفتوگوی رشیدپور با روحانی تجربه خوبی بود که توانست در جذب مخاطب هم موفق باشد، اما در عین حال باید گفتوگوهای تخصصیتری هم در کنار این گفتوگوهای دوستانه با رییس جمهوری و سایر مسؤولان کشوری صورت بگیرد.
او معتقد است که «انتخاب رضا رشیدپور برای نشستن مقابل رییس جمهوری نشاندهنده چند پیام متفاوت و در عین حال دارای اثرات گوناگون است. نخست اینکه رضا رشیدپور در سال ۹۲ یکی از مجریان همراه حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی بود. امثال رضا رشیدپور و مهران مدیری در دوران دولتهایی که رییسجمهور دارای گرایشهای اعتدالی یا اصلاحطلبانه است به صداوسیما بازگردانده میشوند تا از زبان آنها دولت مورد نقد قرار بگیرد و در عین اینکه نقد از سوی آنها بیان میشود، جاذبههایی را نیز به همراه دارد. این جاذبهها دلایل متفاوتی دارد که در این میان میتوان به ممنوعالتصویری مقطعی این افراد در دوران دیگر همانند دولتهای نهم و دهم، اشاره کرد.»
«به نظر میرسد که صداوسیما به تجربه استفاده ابزاری سیاسی از چهرههایی چون رضا رشیدپور نایل آمده است و این استفاده ابزاری را هم کاملا به نمایش میگذارد. البته اینکه رضا رشیدپور و مهران مدیری تا چه اندازه به این ابزاری شدن تن میدهند، مسالهای کاملا شخصی است که خود آنها باید در این باره تصمیم بگیرند.»
«فکر میکنم بر این اساس بود که صداوسیما تلاش کرد از چهرهای در برابر رییسجمهور استفاده کند که تکراری نبود و تجربه چندباره این موضوع را نداشت. رشیدپور هم یک متخصص عمران و یک مجری کارکشته در حوزه مسائل اجتماعی است و بنده به شخصه او را بسیار فرد محترمی میدانم. معتقدم که او در ایجاد گفتوگوهای چالشی تخصص دارد و میتواند در بزنگاهها پرسشهای ز یرکانه و هدفمند را مطرح کند و در عین حال شأن و منزلت و جایگاه مصاحبه شونده را هم بخوبی درک کند. این موضوع طبیعتا حاصل سالها تجربه و گفتوگوهای او با چهرههای مختلف است».
«لذا انتخاب رشیدپور میتوانست مخاطبان گستردهتری را دربرگیرد. به هر حال به دلیل جایگاه رشیدپور، نسبت او با رییسجمهوری، نوع گویش و تنوعی که با وجود او در برابر رییس جمهور به وجود آمد مخاطبان گستردهتری را توانست به خود جذب کند. میتوان گفت که مخاطبان به گونهای احساس کردند که یک گفتوگو صمیمی مانند خوردن یک فنجان قهوه در انتظار آنهاست».
«در کل معتقدم این برنامهها مثبت است، چراکه به هر حال در کنار گفتوگوهای سنگین و تخصصی، رئیس جمهور باید در یک نشست صمیمانهتر با مجریان و برنامهسازانی که از او دعوت میکنند و فرصتی است برای رئیس جمهوری تا گفتوگوی صمیمانهتری با مردم داشته باشد، شرکت کند؛ اما به هر حال باید به این نکته نیز توجه داشت که در این گفتوگوها باید حقایق سادهتر، راحتتر و با شکسته شدن عصای در گلو بیان شود. نوع ادبیات، رفتار و زبان بدنی که در این گفتوگوها به کار میرود باید با ادبیات مصاحبههای تخصصی متفاوت باشد».
او در پایان یادآور شد: سالها پیش که مجری برنامه «جهان سیاست» بودم بسیار تأکید کردم اجازه بدهید با مصاحبهشونده چایی بخوریم، گپ بزنیم و بعد گفتوگوی دوستانه را آغاز کنیم. در چنین فضاهایی که انسان میتواند خودش باشد، در چارچوب معذوریتهای حکومتی و دولتی قرار نگیرد و بتواند مطابق شخصیت خود دیدگاههایش را مطرح کند به دل مردم نیز خواهد نشست؛ البته این نقد هم وارد است که به هر حال در کنار این گفتوگوهای دوستانه باید برنامهها و گفتوگوهای تخصصی نیز تهیه شود.
«به عنوان مثال در بحث مسائل اقتصادی میتوان از آقای محسن رنانی دعوت کرد تا مقابل رئیس جمهوری بنشیند و در برنامههای دیگری دیدگاه متفاوتی از محسن رنانی را دعوت کرد تا مسائل اقتصادی را به چالش بکشد. این اتفاق میتواند در حوزههای دیگری همچون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نه تنها با رییس جمهور بلکه با سایر مسؤولان نیز رخ بدهد. این نوع گفتوگوها بسیار سازنده هستند و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران باید بیش از آنکه به طراحی دکور و تشریفات اهمیت بدهد به محتوای این برنامهها توجه کند».