حواشی پایان بندی ضعیف سریال «دلدادگان»

دیگر به پایان بندی های ضعیف برخی سریال های تلویزیونی عادت کرده ایم. به این هم عادت کرده ایم که کمبودها و ضعف های خودمان را در کار به گردن دیگری بی اندازیم! در این زمینه هم نمونه های مختلفی در تلویزیون می توانیم نام ببریم که سازندگان آن پس از واکنش مردم به پایان بندی ضعیف سریال همه چیز را به گردن خطوط قرمز تلویزیون انداختند. از جمله سریال «لبخند رخساره» که سازندگان این سریال ادعا کردند پایان سریال را تلویزیون به آنها تحمیل کرد!

اما سریال «دلدادگان» در سه فصل و ۶۰ قسمت ساخته و پخش شد و از همان ابتدا نویسنده، کارگردان و همه عوامل این سریال در مصاحبه های تلویزیونی و مطبوعاتی خود نوید یک کار متفاوت و جذاب را می دادند. به خصوص یکی دو قسمت آخر که هر کدام در فضای مجازی از پایان بندی و سورپرایز قسمت آخر سریال خبر می دادند. از این رو حتی افرادی که پی گیر قسمت های قبلی این سریال نبودند هم مشتاق به دیدن قسمت آخر شدند. اما با وجود این همه تبلیغات برای قسمت آخر پنج شنبه شب گذشته و پس از پایان سریال، شاهد اعتراضات بسیاری به پایان بندی آن در فضای مجازی بودیم. ضمن اینکه همه منتظر واکنشی از جانب عوامل اصلی این سریال بودند. اما فقط پانته آ بهرام بود که دقایقی پس از پایان سریال در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت: «پایان افسانه این نبود، اگر بدقولی صداو سیما نبود!! افسانه برای نجات پسرش، توسط هاتف کشته می شد و …»

پس از آن مهدی محمد نژادیان یکی از نویسندگان سریال هم در فضای مجازی نوشت: «قصه اینگونه تمام نمی شد!»

جالب تر اینکه انتظار می رفت منوچهر هادی بلافاصله پس از پایان سریال و با توجه به عدم رضایت مخاطبان واکنشی نشان بدهد. اما ترجیح داد سکوت کند و روز بعد به این همه اعتراض تنها واکنشی که نشان داد این بود که اظهار داشت حاضر نشدن یکی از بازیگران اصلی در کار باعث به وجود آمدن این اتفاق شد! شاهرخ استخری ایفاگر نقش هاتف هم در پستی نوشت کهجدایی پانته آ بهرام باعث شد که پایان سریال به گونه ای دیگر رقم بخورد!

تهیه کننده هم همین نظر را در فضای مجازی عنوان کرد. اگر این گفته کارگردان و تهیه کننده صحت داشته باشد و به هر دلیل هم بازیگر یا بازیگران سر صحنه حاضر نشده باشد، او نباید یا علم به این موضوع و ضعف در پایان بندی همه را به دیدن قسمت پایانی اینگونه تشویق می کرد و نوید سورپرایز شدن را به مردم می داد و به جای عذرخواهی از مخاطبان سریالش که ۶۰ قسمت با کاراکترها و داستان سریال همراه بودند، فقط با چند جمله آن هم با چند ساعت تاخیر همه چیز را توجیه کند!

گرچه می توان یکی از دلایل قهر بازیگر را عدم پرداخت به موقع دستمزدها دانست که گواه این سخن هم کامنت یکی از عوامل این سریال زیر پست مدیر فیلمبرداری سریال است که اظهار کرده ۴ ماه است که هیچ پولی دریافت نکرده است. از این رو ممکن است مشکلات مالی پروژه باعث نارضایتی مخاطبان این سریال شد. اما قسمت آخر ضعف های دیگری هم در فیلمنامه داشت. معمولا نویسنده گره هایی را که در داستان به وجود می آورد، حداقل این است که باید در قسمت پایانی همه چیز مشخص شود. حال آنکه نکات مبهمی برای کاراکترهای امیر و ارغوان بی جواب ماند که اگر به صفحه شخصی عوامل سریال از جمله کارگردان در فضای مجازی رجوع کنید، با انتقاداتی از این دست روبرو خواهید شد و سوالاتی که برای مخاطب بی پاسخ ماند. از جمله این که چرا امیر و ارغوان در پایان متوجه حقیقت زندگی و خانواده حقیقی خود نشدند؟ از طرفی چرا افسانه که به خاطر انتقام همسر و پسرش ۳۰ سال منتظر ماند، با شنیدن خبر زنده بودن پسرش هیچ اقدامی برای نجات او نکرد؟ امیر با رفتاری که در داستان داشت، عملکرد پلیس را زیر سوال برد و چرا عنایت پی به ماهیت اصلی افسانه نبرد و سوالاتی از این دست که معمولا بی جواب ماندند!

حال مشکل از فیلمنامه و یا کارگردانی و بازیها بوده و یا فشار تلویزیون و خطوط قرمز آن و عدم پرداخت دستمزد و یا هر دلیل قانع کننده دیگری باعث شد که مخاطب بار دیگر اعتمادش از تلویزیون سلب شده و دیگر علاقه ای به دنبال کردن سریال های تلویزیونی نداشته باشد و ترجیح بدهد که مخاطب سریال های شبکه های gem باشد. چرا که «دلدادگان» را نمونه بارز بی احترامی به مخاطب می داند.