متن و حاشیه فیلم «سال دوم دانشکده من» از رسول صدرعاملی
رسول صدرعاملی پس از 9 سال کار نکردن در جشنواره فجر سی و هفتم با "سال دوم دانشکده من" بازگشت. این فیلم بر اساس فیلمنامه ای از پرویز شهبازی است ساخته شده بود. فیلمی درباره رفاقت با تم دخترانه، آن هم از نوع دهه هفتادی!
فرارو- رسول صدرعاملی پس از 9 سال کار نکردن در جشنواره فجر سی و هفتم با "سال دوم دانشکده من" بازگشت. این فیلم بر اساس فیلمنامه ای از پرویز شهبازی است ساخته شده بود. فیلمی درباره رفاقت با تم دخترانه، آن هم از نوع دهه هفتادی!
فیلم صدرعاملی البته یک غافلگیری هم داشت و آن هم حضور مسعود صابری ، پزشک خوانندهای که هفته گذشته جنجالهای زیادی پیرامون کنسرت و حضور او در برنامه رامبد جوان به وجود آمده بود. گویا آقای دکتر از رانت فامیلی با کارگردان در سکانسی در نقش پزشک ظاهر شده بود. البته این فیلم نقش اصلیاش را نیز چهرهای بازی کرده بود، سها نیاستی.
رسول صدرعاملی در نشست پرسش و پاسخ فیلم گفت: "برای من خیلی لحظه مهمی است که بعد از 9 سال کار نکردن الان اینجا هستم و هیجان و اضطراب زیادی دارم انگار اولین بار است که فیلمسازی را تجربه کردم و برایم مهم است که این نوع کار چقدر توانسته بیانگر شادی ها و رنج ها و خلوت ذهنی کاراکترها باشد."
داستان فیلم "سال دوم دانشکده من" با دور تند!مهتاب و آوا دانشجویان سال دوم دانشکده هستند که به اتفاق تعدادی دیگر از همکلاسیهایشان برای یک سفر چند روزه دانشجویی از تهران به اصفهان میروند. آوا قرص افسردگی میخورد، عصبی است و پولدار. مهتاب اما دختری شاد، آرام، از خانوادهای فقیر و در شرف ازدواج با منصور پسر عمه اش. منصور کنتورخوان اداره برق است. و مغازه پدری مهتاب را نیز میگرداند. آوا نیز درگیر رابطه با پسری پولدار به نام علی است که در مغازه پدرش مشغول به کار است. آوا و علی به تازگی به خاطر خیانت علی، رابطه شان به هم خورده است. در سفر به اصفهان آوا در حادثهای به کما میرود. پای علی نیز به اصفهان باز میشود و رابطه مهتاب و علی به خاطر یک دوستی مشترک با "آوا" شکل میگیرد و باقی فیلم تا انتها روایت مهتاب است درگیر عشقِ نو با علی و رفاقتی صادق و دخترانه با دوستی که در کماست و خیانت هم به آوا و هم به نامزدش منصور. تا آخر داستان که در یک روز برفی، مهتاب نشسته بر نیمکت دانشگاه و رسته از تمام بلاها.
در نشست خبری چه گذشت؟
در نشست خبری فیلم «سال دوم دانشکده من» رسول صدرعاملی کارگردان، مسعود ردایی تهیهکننده، کریستف رضاعی آهنگساز، مصطفی خرقهپوش تدوینگر، علی مصفا، پدرام شریفی، نیلوفر خوشخلق، فرشته ارسطویی، سها نیاستی بازیگران این فیلم و هومن بهمنش مدیر فیلمبرداری حضور داشتند.
رسول صدرعاملی در ابتدای این نشست گفت: برای من خیلی لحظه مهمی است که بعد از 9 سال کار نکردن الان اینجا هستم و هیجان و اضطراب زیادی دارم انگار اولین بار است که فیلمسازی را تجربه کردم و برایم مهم است که این نوع کار چقدر توانسته بیانگر شادی ها و رنج ها و خلوت ذهنی کاراکترها باشد.
او ادامه داد: ساخت این فیلم وقتی می توانست امیدوارم کند که تجربه های گذشته ام را به کار بگیرم و آن را بسازم. ضعف های فیلم به این برمی گردد که فضایی را تجربه می کردم که هیچ الگو و مشابهی نداشت. خیلی از بازیگرانم علی مصفا، ویشکا آسایش و شقایق فراهانی سپاسگزارم که واقعا آمدند و گذشت کردند و با وجود اینکه نقش های هیجان انگیزی نبود اما به من کمک کردند که این فیلم ساخته شود.
مسعود ردایی هم در ادامه این نشست گفت: خیلی خوشحالم که بار دیگر در جشنواره فجر حضور داریم و امیدوارم این فیلم هم مثل بقیه فیلم های آقای صدرعاملی با فیلمنامه پرویز شهبازی مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد.
رسول صدرعاملی در پاسخ به سوالی درباره فاصله گرفتن از سینمای اجتماعی گفت: اینکه موضوع یک خطی باشد و اینکه به یک دغدغه ملتهب اجتماعی نپرداختم نیت اصلی من بودم. از سینمای اجتماعی فاصله گرفتم و به سینمای انسانی رسیدم. تجربه سه گانه زائر برای من تجربه جدیدی بود که به شخصیت فیلم بپردازد. برایم مهم این بود کاراکترهایم شما را درگیر مشغلههای ذهنی خودشان کنند. در واقع قصه در ذهن کاراکترها می گذرد نه در اجتماع. فضای ملتهب اجتماعی در همه رسانه ها و فضاهای مجازی دیده می شود و فکر می کردم باید در میان این میزان از جهان خیانتکار از رفاقت حرف بزنیم و از دوست داشتنی که مبتنی بر رفاقت است. کاراکترهای در معرض غریزه خود قرار می گیرند و غیرزه شان قالب می شود و اینکه چطور از این دوران بگذرند و به انسانیت و رفاقت بگذرند.
صدرعاملی همچنین در ادامه در پاسخ به سوالی درباره علت به کارگیری بازیگران حرفه ای در نقش های آماتور گفت: همه بازیگران آن اتوبوس از بین 900 نفر انتخاب شدند که خانم پانته آ پناهی ها در این انتخاب به من کمک کردند. من باید تمرکزم را روی این دو بازیگر که به سینما معرفی می کنم می گذاشتم. کنارش باید از علی مصفا و ویشکا آسایش و دیگران کمک می گرفتم که طراوت نقش ها بهتر دربیاید.
کارگردان فیلم «سال دوم دانشکده من» در پاسخ به سوالی درباره اینکه سعی کرده خیانت را در دهه هفتادی ها نشان دهد گفت: من از خیانت حرف نزدم. شخصیتها در معرض خیانت قرار می گیرند. لحن و حرف اصلی فیلم پرداختن به غریزههای کمتر گفته شده انسانی است. اینکه در معرض خیانت و گناه و انواع هیجان ها قرار می گیری و بعد باورپذیر از اینها عبور کنی و به یک وفاداری برسی.
سها نیاستی بازیگر نقش اصلی این فیلم سینمایی در پاسخ به سوالی درباره اینکه به نظر می رسید بازی اش کپی از بازی نگار جواهریان است گفت: من قطعا رونویسی از کسی نکردم. از اول که وارد کار شدم چند نفری به من گفتند که شبیه خانم جواهریان هستم ولی من این را پیش از این نشنیده بودم.
این بازیگر در پاسخ به اینکه چطور وارد سینما شده گفت: یکی از دوستان با من تماس گرفت و گفت تست می گیرند من آن زمان دانشجو بودم و گفتم اصلا وقت ندارم. من از قبل به بازیگری علاقه داشتم ولی به خاطر اینکه در مسیر معماری قرار گرفته بودم فرصتش نبود و از لحظه ای که تست دادم برایم جدی شد.
او همچنین درباره اینکه رسول صدرعاملی چطور شما را هدایت کردند گفت: با کمترین حرف. من فکر می کنم برای این نابازیگر انتخاب می کنند که خیلی نخواهد پیش فرضی داشته باشد.
سوال بعدی درباره توجه رسول صدرعاملی به جهان زنان و دختران بود و اینکه این کارگردان چقدر از نویسندگان زن برای نزدیک شدن به جهان درونی کاراکترهایش بهره گرفته است که او در پاسخ به این سوال، گفت: در این فیلم کمتر کار تحقیقاتی درباره شناخت زن و این نکته ای که در سوال شما بود را انجام دادم. برای اینکه تجربه های قبلی به من در ساخت این فیلم کمک کرد. کارهای قبلی ام و زمینه ها و تجربه هایم در دوران روزنامه نگاری و جامعه شناسی به من کمک کرد. از سوی دیگر ذات فیلمنامه را کسی نوشته بود که خیلی خوب این سینما را می شناسد. پرویز شهبازی درک خیلی خوبی دارد. بعد از اینکه چهار طرح برای من گفت، وقتی من این قصه را انتخاب کردم. پرویز شهبازی سه بار این فیلمنامه را بازنویسی کرد.
خبرنگار بعدی از صدرعاملی درباره مشکل دختران این فیلم سوال کرد که او در اینباره گفت: درگیری های ذهن متناقض همه ما در احوالات مختلف. شما در عاشقانه ترین شکل با یارتان ممکن است ساعتی بعد در موقعیتی آن عشق را فراموش کنید. چه کسی می گوید این موقعیت را تجربه نکرده است. اینکه در این موقعیت گذشته باشد یا فرورفته باشد به خودش مربوط است و این ربطی به نسل جوان و دهه شصت و هفتاد و ... ندارد.
سوال بعدی از کارگردان فیلم «سال دوم دانشکده من» این بود «این فیلمنامه چه ویژگی ای داشت که رسول صدرعاملی را مجاب کرد بار دیگر فیلم بسازد؟»، رسول صدرعاملی در پاسخ گفت: به خاطر جذاب بودن، طراوت و تازگی اش و اینکه هرگز درباره این مساله در هیچ جا فیلمی ساخته نشده است.
کارگردان سال دوم دانشکده من همچنین درباره فضای دانشگاه در این فیلم که با دانشگاه های امروز فاصله دارد گفت: به اندازه ای که در این فیلمنامه لازم بود تحقیق کردیم و با مجموعه دانشجویان دانشگاه علم و صنعت مذاکره کردیم، درباره نوع برخوردها و مشکلاتشان با سیستم آموزشی و مناسبات خودشان صحبت کردیم.
در ادامه نشست خبری فیلم «سال دوم دانشکده من» پدرام شریفی درباره اینکه چه شد که نقشی در این فیلم را قبول کرد گفت: اسم آقای صدرعاملی و فیلمنامه خیلی خوبی که بود و عواملی که در کار بودند این اتفاق را برای من جذاب کرد. من همه تلاش خودم را کردم امیدوارم اتفاق خوبی افتاده باشد.
«مساله اصلی شما با توجه به هنجارشکنی در فضای خانواده و طرح مساله ارتباطات دختر و پسر چه بود، خصوصا اینکه در پایان فیلم به این موضوع اشاره نشده بود؟» صدرعاملی در پاسخ به این سوال گفت: فیلم به فضای ذهنی چند دوست و بهطور مشخص به یک رابطه رفیقانه از دو آدم در شرایط اجتماعی و مالی متفاوت می پردازد ولی اینها به یک رفاقت و همدلی و صمیمیت می رسند. خانواده ها در فیلم در حاشیه هستند.
سوال بعدی نشست خبری از نیلوفر خوش خلق بود که چرا این نقش را قبول کردید. او در پاسخ گفت: خیلی برایم جذاب بود که کنار آقای صدرعاملی کاری را تجربه کنم. هرچند برایم سخت بود چون نقش های این طوری سخت تر است که آدم خودش را بسپارد و بداند چه چیزی را می خواهد تجربه کند و کنار بازیگران و عوامل دیگر دوست داشتم تجربه کنم.
رسول صدرعاملی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی براینکه «با معرفی دو بازیگر جدید آیا به دنبال این است که یک ترانه علیدوستی جدید به سینمای ایران اضافه کند»، گفت: ترانه علیدوستی که داریم. سینمای ایران به بازیگرهای جدید و نو و مسئولیت پذیر، اخلاق مدار و خوب نیاز دارد. همه تلاش من این است که به این سرمایه افزوده شود. کار سختی نبود از همین چهره هایی که هستند استفاده کنیم ولی این زحمت زیاد و رنج مضاعف را به همه گروه دادم اول برای اینکه بازیگران روی پرده برای تماشاگر جذاب باشد و دوم اینکه به گنجینه و مجموعه بازیگران خوبمان اضافه شود.
سوال دیگر از صدرعاملی این بود که آیا اصولا در این فیلم و کارهای قبلی به دنبال تجویز یک راهکار برای آسیب های اجتماعی هم بودید و اختلال در گفتگو را چقدر در این آسیب های اجتماعی دخیل می داند، که او گفت: فیلمساز در شرایطی نیست که راهکار نشان دهد. فیلمسازی که می خواهد به مسائل جامعه ملتهب خودش که آدم هایش هر روز با یک حادثه تازه روبه رو هستند و همیشه حوادث از تحلیل های ما جلوتر هستند بپردازد و پرداختن به این سینما که به مناسبات انسانی برسد چیزی بود که سعی کردیم به آن برسیم.
در ادامه نشست خبری فیلم «سال دوم دانشکده من»، خبرنگاری از علی مصفا درباره چرایی پذیرفتن این نقش سوال کرد که او پاسخ داد: فیلم برای من تمام جذابیت های که باید میداشت را داشت جدا از اینکه صدرعاملی و پرویز شهبازی هم در این فیلم حضور داشتند. فیلمنامه بسیار متفاوت و نو بود و به شکلی با روابط انسانی برخورد کرده بود که در سینمای ما کمتر بوده است.
صدرعاملی درباره نحوه تدوین این فیلم گفت: تدوین فیلم حدود 8 تا 9 ماه طول کشید زیرا این شکل فرصت می دهد که دریافت های حسی و پلان های مختلف داشته باشید در همین راستا هم یک تلاش مضاعفی در میز مونتاژ صورت گرفت.
صدر عاملی درباره پاسخ به این سوال که چرا شما که دغدغه سینمای اجتماعی دارید، نگاه اجتماعی را به نگاه اخلاقی تلفیق کرده اید و محافظه کارانه فیلم ساخته اید، گفت: سینمای اجتماعی مدعیان زیادی دارد که خوب در همه زمینه ها کار می کنند. ولی من این واحد را 25 سال پیش پاس کردم و سینمای اجتماعی را تجربه کردم. عرض من در این فیلم این بوده که چگونه می شود از این سینمای اجتماعی به سینمای انسانی رسید. اینکه تاکید به اخلاق می کنید شاید اگر یک بار دیگر فیلم دیده شود این مسائل بهتر درک شود.
کریستف رضایی درباره موسیقی فیلم خطاب به خبرنگاران گفت: خواستم در موسیقی ارتباط دو دوست را مطرح کنم. من از آقاب صدرعاملی خواهش کردم قضیه آخر فیلم را مبهم بگذارد که آوا نفهمد دوست او دوست مهتاب شده است. به عقیده من بیشتر از اینکه موضوع به خیانت ربط داشته باشد، مهتاب خودش را ویران می کند زیرا وقتی آوا خوب شود او همه چیزش را از دست داده است.
او گفت: آوا ساکن است اما بی حرکتی هایش معنا دارد. مهتاب با دراماتیک زهی همراه است. دوست داشتم فضایی که جوانان امروز در دانشگاه دارند را مطرح کنم. ریتم آرام که در تیتراژ مطرح می شود تا نشان دهم حتی در دانشگاه که قانونمند هستند هرکسی فضای خودش را دارد. این دوران در واقع سن و سالی است که جوانان ذهنیت انقلابی به معنای اینکه پدر و مادرشان را قبول نداشته باشند، دارند.