گفت و گوی جذاب با عوامل سریال «نوروز رنگی»

در گزارش زیر گفتگو با کارگردان، نویسنده و بازیگران سریال «نوروز رنگی» که ایام عید روی آنتن شبکه ۵ خواهد رفت را می‌خوانید.

دورهمی و برو و بیای دهه شصتی‌ها اصل قصه « نوروز رنگی » است که همان‌طور که از اسمش هم پیداست، قرار است عید امسال از شبکه پنج روی آنتن برود.
این سریال که تولید گروه فیلم و سریال این شبکه است، به کارگردانی و نویسندگی علی مسعودی و تهیه‌کنندگی علی‌اکبر تحویلیان در فضای طنزی که مخصوص مسعودی است، قرار است شما را بخنداند. یوسف تیموری، شهرام قائدی، رابعه اسکویی، سیاوش مفیدی، داریوش سلیمی، شاهو رستمی، جواد خواجوی و ماهان عبدی از بازیگران این سریال و محمد اسلامی، سینا رازقی، حمیدرضا حافظ شجری، پریسا مقتدی، الهه جعفری، محمدامین سلیمی‌راد، هادی عامل‌هاشمی، الهه یگانه‌پور، سیما خالقی، محمدامین کشت‌مندی، سجاد حسین‌پور، حدیثه زارعی و سیمین بهفر و ماشاءا... شاهمرادی از دیگر بازیگرانی‌اند که در این مجموعه حضور دارند.
تصویربرداری نوروز رنگی حدود ۱۶بهمن تمام شد؛ مجموعه‌ای که داستان آن تماما در یکی از محله‌های قدیمی مشهد می‌گذرد و قصه‌اش درباره چند جوانی است که اتفاقات مختلفی را با هم پشت سر می‌گذارند. در ادامه در گفتگو با بازیگران این مجموعه می‌توانید بیشتر از کم‌وکیف قصه نوروز رنگی و آنچه قرار است ببینید، باخبر شوید.
نوروز رنگی را با بقیه مقایسه نکنید
علی مسعودی، معروف به علی مشهدی، مدت‌هاست به عنوان کارگردان و البته بیشتر نویسنده در مجموعه‌های مختلف حضور داشته و این دومین سریالی است که او کارگردانی و نویسندگی‌اش را به عهده دارد. در ادامه درباره نوروز رنگی با هم گپی زدیم که آن را می‌خوانید.
برای شروع از فضای نوروز رنگی بگویید. قرار است چه ماجرایی را با این قصه ببینیم؟
حال و هوای این قصه در دهه ۶۰ می‌گذرد و داستان آن به زندگی چند جوان که مشکلاتی برایشان پیش می‌آید برمی‌گردد. اتفاقاتی که خیلی از آن‌ها در یکی از محله‌ای مشهد می‌گذرد. داستان هم بیشتر قصه روابط آدم‌ها، سادگی و صمیمیتی است که آن روز‌ها مردم با هم و همسایه‌هایشان داشتند.
تصویربرداری و پیش بردن کار در فضا‌های مختلف به‌خصوص شهر‌های زیارتی یا محله‌هایی که خیلی محلی هستند، اصولا راحت نیست. شما مشکلی در این زمینه نداشتید؟
برای تصویربرداری این کار خیلی‌ها ازجمله شهردار مشهد که من را هم می‌شناختند به ما لطف زیادی داشتند و برای این ماجرا به مشکل برنخوردیم. البته این موضوع به همان آشنایی من و خیلی از بازیگران بومی کار به این شهر و شناختی بود که از قبل از ما داشتند و تا متوجه می‌شدند کار برای من است، به ما کمک می‌کردند و با ماه همراه می‌شدند. خلاصه آن‌که اگر به من باشد که هر سال یک سریال در مشهد می‌سازم، آن‌قدر که این شهر را دوست دارم.
در مورد بازسازی فضای دهه ۶۰ چطور، چون در این موارد باید خیلی حواس‌تان جمع باشد که به قولی سوتی ندهید.
به هر حال بخش‌هایی از کار ما در حرم بود و حرم مطهر در این سال‌ها تغییراتی زیادی داشت، اما با مشورت با کسانی که سال‌هاست در این فضای مبارک مشغول کارند، ما به فضا‌هایی رسیدیم که در این سال‌ها بازسازی نشده و بافت آن تغییر چندانی نکرده‌اند. این دوستان به ما کمک کردند در آن فضا شرایط تصویربرداری را برای ما مهیا و هماهنگ کنند. در مورد محله‌های کار هم ما بیشتر در فضا‌هایی بودیم که بافت قدیمی و محلی خودشان را حفظ کرده‌بودند.
این کار طنز است دیگر؟
بله
و ترکیب این ژانر با فضایی که در یک شهر زیارتی و حتی حرم می‌گذرد، اتفاقی است که در قالب سریال جالب و البته می‌تواند پردغدغه باشد. از این جریان بگویید. نگران بازخورد‌ها نبودید؟
به هر حال همیشه نگاه‌های مختلفی به هر کاری به‌خصوص مجموعه‌های طنز وجود دارد. اما من سال‌هاست در تلویزیون مشغول هستم و با ممیزی‌ها و خط قرمز‌های این حوزه آشنایی دارم. به همین دلیل سعی کردم در متن و پیشبرد کار هم به شکلی این روند را ادامه دهم که به کمترین مساله‌ای برنخوریم. از سوی دیگر ناظر کیفی بسیار خوبی داریم که حواسش به همه چیز هست و تمام شوخی‌هایی که در کار داریم هم به کسی یا جایی برنمی‌گردد که باعث آزرده شدن آن‌ها شود و بعد حرف و حدیث‌هایی را داشته‌باشد. این‌که چقدر از عهده آن برآمدیم را هم دیگر باید ببینید و بعد قضاوت کنید.
در این سریال خیلی از بازیگران چهره‌های تازه‌ای هستند که ندیدیم‌شان. از این ترکیب هم می‌گویید؟
تقریبا می‌شود گفت که اکثر بازیگران و چند نفر از نقش‌های اصلی مجموعه، کار اول‌شان بود و در کنار این‌ها از چهره‌هایی دعوت کردیم که خیلی وقت است کاری از آن‌ها روی آنتن ندیدیم، مثل رابعه اسکویی، یوسف تیموری، پریسا مقتدی و .... با همه این‌ها چهره‌های جوان‌تر کار جزو بازیگرانی هستند تا به حال حضور تلویزیونی نداشتند و خیلی از آن‌ها برای اولین‌بار است که در این مجموعه معرفی و دیده می‌شوند.
چه شد حاضر شدید این ریسک را برای دعوت از چهره‌های تازه قبول کنید؟
به نظرم وظیفه کارگردان همین است و این که مدام سراغ اتفاقات و بازیگرانی که از پیش می‌شناسید بروید، درست نیست و هر کارگردانی وظیفه دارد در هر سریالی چند بازیگر جدید معرفی کند. این چندان ریسک نیست و جزو مسوولیت‌های کارگردان به حساب می‌آید.
عنوان این سریال هم چندبار تغییر کرد، الان اسمش همان نوروز رنگی است؟
بله، عنوان این مجموعه ابتدا هشت آباد بود، عنوانی که نام یکی از محله‌های قدیمی مشهد است و نوروز رنگی را به عنوان اسم موقت انتخاب کرده‌بودیم.
از دشواری‌ها و دردسر‌های کرونا همیشه شنیده‌ایم، شما چقدر با این ماجرا درگیر بودید؟
ما شرایط خیلی سختی را تجربه کردیم و خیلی از بچه‌های ما کرونا گرفتند و ناچار شدیم دو هفته در هتل قرنطینه شویم. مدیر تولید ما خیلی حالش بد شد، از سوی دیگر فصل سرماخوردگی هم بود و نمی‌دانستیم باید چه کنیم. در این کار سکانس‌هایی داشتیم که همه دور هم در یک خانه جمع می‌شدند، از آن گروه هم یک نفر کرونایش مثبت شد و بعد که تست گرفتیم متوجه شدیم خیلی‌ها مبتلا شده‌اند. یک شب هم هادی عامل هاشمی علائم داشت و مجبور شدیم تا زمانی که نتیجه تست او می‌آید، کار را نگه داریم، ولی با همه این‌ها خوشبختانه آن دوران سخت را گذراندیم و به خوبی همه چیز تمام شد. در کنار این‌ها روزی که علی انصاریان فوت شد خود من با گریه سکانس‌ها را می‌گرفتم و حال و هوای همه بچه‌ها آن روز‌ها تغییر کرده‌بود.
این استرس در کنار همان حال‌وهوایی که گفتید، روی کار هم اثر می‌گذارد، آن هم اثری که طنز است و نیاز به خوشحالی دارد.
بله، به‌خصوص با شنیدن خبر مهرداد میناوند و علی انصاریان خیلی به هم ریختیم، چون با این عزیزان خیلی دوست بودیم، اما سعی کردیم خودمان را جمع و جور کنیم و کار را برسانیم. با همه این‌ها امیدوارم مدیران هم بدانند ما در چه شرایطی و با چه دشواری‌هایی کار کردیم، این‌که چقدر استرس داشتیم و این روز‌ها را گذراندیم. باز هم امیدوارم مردم هم کار را دوست داشته‌باشند و هم متوجه این فشار روحی و روانی باشند و بعد نیایند آن را با بقیه مجموعه‌ها مقایسه کنند.
به هر حال بین کار‌های نوروزی همیشه مقایسه وجود دارد.
بله، ولی در شرایط مناسب. مثلا وقتی این کار ساعت ۱۱ شب از شبکه ۵ پخش شود، همزمان با عصر جدید و برنامه‌های دیگر شبکه‌ها، مخاطب باید اتفاقی از این شبکه رد شود تا کار را ببیند و این شرایط پخش طبیعتا چندان مناسب نیست. به همین دلیل نمی‌شود مقایسه کرد و گفت که نون خ مخاطب بیشتری دارد چرا که این مجموعه چند فصل را گذرانده و مخاطبانش را دارد یا شبکه سه به خودی خود همین‌طور است و بیننده دارد. خلاصه آن‌که امیدوارم این قیاس‌ها در چنین شرایطی اتفاق نیفتد.
دیگر این نقش را تکرار نمی‌کنم
جواد خواجوی که خیلی‌ها پیش از حضورش در تلویزیون او را با فیلم‌های اینستاگرامی و لهجه‌گذاری مشهدی‌اش روی شخصیت‌های مختلف می‌شناختند، در این سریال یکی از نقش‌های اصلی قصه را به عهده دارد. او درباره نقشش و حضورش در این سریال گفت.
چه نقشی؟
من نقش جواد پسر خانواده حاج صادق که پدرش آقای هادی هاشمی و مادرش خانم اسکویی است را بازی می‌کنم. قصه هم که حول محور شخصیت جواد، خانواده و اطرافیانش است. جواد هم جوانی بیست و یکی دو ساله است که خیلی درس نخوان است و هنوز دبیرستانی است. او موهایش ریخته و سبیل دارد، اما هنوز مدرسه می‌رود.
نزدیکی به دهه ۶۰: واقعیت این است که با وجود دهه هفتادی بودنم، من به آن فضا خیلی نزدیک هستم و خودم مثل دهه شصتی‌ها زندگی کردم. اکثر دوستانم برای این دهه هستند و خیلی فضای غریبی برایم نبوده، چون همه بازی‌ها و تعاملاتی که دهه‌شصتی‌ها داشتند را من هم همراه با آن‌ها تجربه کرده‌ام. آقای مسعودی که حدود۲۰سال از من بزرگ‌تر است، رفیق من است و خلاصه از کم‌وکیف این دهه همیشه باخبر بودم و هستم.
استفاده از لهجه: من با لهجه مشهدی خیلی آشنا هستم و به دوستان هم در این فضا کمک می‌کردم و قرار شد من را به عنوان مشاور لهجه به بازیگران معرفی کنند تا چیزی از قلم نیفتد. محله این کار هم در پایین شهر مشهد است و من تا به حال آنجا نرفته‌بودم، اما رفتیم، زندگی کردیم و لذت بردیم. آنجا آدم‌های خیلی پرمهری داشت و ما فکر نمی‌کردیم این‌طور باشد و منتظر دیدن فرهنگ متفاوتی بودیم. همچنین این خیلی قشنگ است که آدم‌ها در شهر خودشان کار کنند و همه چیز در پایتخت متمرکز نشده‌باشد.
تعامل اینستاگرامی با تلویزیون: دوستانی که به من پیشنهاد بازیگری داده‌اند، پیشینه من را می‌دانند، من از اینستاگرام سرکار نیامدم، سینما خواندم، سال‌ها در مشهد تئاتر کارکردم، فیلم ساختم و اینستاگرام تنها اوقات فراغت من است. تا الان هم به دلیل فالوئر و پیجم نقشی را قبول نکردم، چون ۱۰میلیون دنبال‌کننده هم که داشته‌باشی زمانی که روی صحنه می‌روی مشخص می‌شود بازیگر هستی یا نه.
توقف نقش مشهدی: در مورد این نقش هم باید بگویم اینجا حس کردم که جایش است تا با آن لهجه بازی کنم وگرنه قطعا دیگر در آینده از من نقش با لهجه مشهدی نخواهید دید و نمی‌خواهم این فضا تکرار شود. همچنین همان‌طور که گفتم اینستاگرام مقوله‌ای جدا از بازیگری دارد و باید این تفکیک اتفاق بیفتد. به همین دلیل فقط در این مجموعه از بخش‌هایی از آن شخصیت من نه‌تن‌ها در مورد نقش خودم بلکه در حوزه روند داستان و شکل‌گیری برخی از شخصیت‌ها پیشنهاد‌هایی داشتم و آن را اعمال کردیم.

یک مادر مهربان دهه شصتی
رابعه اسکویی قرار است با بازی در سریال «نوروز رنگی» ایام عید مهمان بیننده‌های شبکه پنج شود. وی درباره حضور در این سریال و نقشی که ایفا کرده به جام‌جم می‌گوید: من در این سریال نقش خانمی را بازی کردم که با همسر و بچه‌هایش زندگی می‌کند. یعنی یک مادر به‌تمام معنا که در آن دوران زندگی می‌کرده که به خاطر فرزندانش از همه چیز خود گذشته و رابطه خوبی با آن‌ها دارد. به طور کلی نقش بسیار جالب و جذابی برای من بود. با بازی در این نقش فهمیدم مادر‌ها چقدر از خودگذشتگی دارند و برای فرزندانشان فداکاری می‌کنند و چقدر مهربان هستند.
او همچنین در ادامه می‌افزاید: سابقه آشنایی با آقای مسعودی باعث شد در این سریال بازی کنم. البته تا پیش از این کار با هم همکاری نداشتیم. به نظرم خیلی نقش خوبی بود و همکاری با این گروه و به‌خصوص آقای مسعودی برای من لذت‌بخش بود.
اسکویی درباره این‌که پس از مدت‌ها فضای کمدی را در تلویزیون با این سریال تجربه می‌کند هم توضیح می‌دهد: من عاشق کار کمدی هستم. برای این‌که می‌دانم مردم هم با کاری که من و همکارانم انجام می‌دهیم، لبخند روی لبشان می‌نشیند. از آنجا که مردم سخت می‌خندند و به‌خصوص این روز‌ها که اگر من به عنوان بازیگر بتوانم لبخندی روی لب مردم بنشانم، رسالت خودم را انجام داده‌ام و با تمام وجودم خوشحال می‌شوم.
این بازیگر درباره قرار گرفتن در فضای دهه ۶۰ و حال و هوای این سریال و این‌که چقدر از تجربیات خود در کار استفاده کرده‌اید هم بیان می‌کند: فضای خانوادگی من با فضای خانوادگی آقای مسعودی متفاوت بود. ما بیشتر از تجربه زندگی ایشان در کار استفاده کردیم که به واقع خیلی جذاب بود و دوست داشتم.
اسکویی درباره کار در شهرستان هم می‌گوید: وقتی یک هدف و کار مشخصی داری خیلی تفاوت ندارد این اتفاق در کجا رخ‌می‌دهد. چون می‌توانی خودت را با کاری که انجام می‌دهی مطابقت بدهی. به هر حال دوری از خانواده کمی سخت بود، اما به هر حال این کار ماست و انتخاب کرده‌ایم. البته این‌که باعث می‌شود با فضا‌های دیگری از کشورت آشنا شوی جالب است، ضمن این‌که همیشه به من در مشهد خوش می‌گذرد؛ چون دوستان خوبی در این شهر دارم.
در پایان او درباره این‌که با لهجه بازی می‌کند یا نه هم عنوان می‌کند: من در این سریال بدون لهجه بازی می‌کنم. چون در قصه من از تهران آمده‌ام و اتفاقا من را خانم تهرانی صدا می‌زنند.
قصه‌های ملموس و شنیدنی
شاهو رستمی که از سال ۸۰ در تئاتر فعالیت می‌کرده، یکی از بازیگران اصلی سریال «نوروز رنگی» در گفتگو با جام‌جم درباره نقشی که ایفا می‌کند و فضای کار می‌گوید: من در این سریال نقش یک زائر را بازی می‌کنم که به دلیل نذری که دارد با همسرش به زیارت می‌رود تا نذرش را ادا کند. در حین سفر اتفاقات بامزه‌ای برایشان رخ می‌دهد و وسایل‌شان را گم می‌کنند و در همان‌جا ماندگار می‌شوند و به عده‌ای پناه می‌برند. یعنی خانواده آقاصادق به این خانواده پناه می‌دهند؛ بدون این‌که چشم‌داشتی داشته باشند.
وی که پیش از این بیشتر در زمینه تئاتر فعالیت کرده، درباره تجربه بازی در سریال توضیح می‌دهد: البته من سه چهار کار تصویری در شبکه‌های استانی و غیرسراسری داشتم، اما تا به حال چنین فضایی را تجربه نکرده‌بودم. منظورم فضای حرفه‌ای و دوست‌داشتنی این سریال است، به‌خصوص این‌که به من محبت داشتند و به من اعتماد کرده و من را برای بازی در این سریال انتخاب کردند. امیدوارم این اعتماد جواب بدهد و من توانسته‌باشم از پس این کار بربیایم و مردم هم از دیدن سریال لذت ببرند.
رستمی درباره تجربه بازی در دهه ۶۰ و جذابیت‌های آن هم عنوان می‌کند: قبل از این‌که سر این سریال بیایم، در یک کار سینمایی بازی می‌کردم که آن هم حال و هوای دهه ۶۰ را داشت و به همین دلیل برای من فضای نوستالژیک عجیبی داشت. یعنی داستانش جزو قصه‌هایی بود که سال‌ها از پدر و مادر شنیده‌بودم. آقای مسعودی فضاسازی درست و خوبی هم در فیلمنامه داشت که باعث می‌شد بازیگر به راحتی در اتمسفر و فضای کار قرار بگیرد. فکر می‌کنم این اتفاق برای همه بازیگران این سریال افتاده‌است. قرار گرفتن در کنار این دوستان حرفه‌ای برای من لذت‌بخش بود. همه این موارد باعث شد به راحتی بتوانیم در این فضا قرار بگیریم. ضمن این‌که شخصیت دوست‌داشتنی آقای مسعودی و تجربه و حرفه‌ای بودنش هم باعث شد تجربه خوبی در این سریال کسب کنم.
این بازیگر در پاسخ به این پرسش که پیش‌بینی‌اش از استقبال مخاطب هنگام پخش چیست هم می‌گوید: من فکر می‌کنم این کار از هر شبکه‌ای که پخش شود می‌تواند مخاطب جذب کند. چون برای همه نوستالژیک است و خاطرات آن دوران تداعی می‌شود. مطمئنم مخاطب با دیدن سریال خودش را در آن شرایط قرار می‌دهد و به جای آن شخصیت‌ها می‌بیند. از آنجا که آدم‌ها و اتفاقات برایش ملموس است، تا پایان آن‌ها را همراهی می‌کند.
وی در پایان هم بیان می‌کند: از آقای مسعودی ممنونم که به من اعتماد کرد و دوستانی که در کنار هم بودیم و به من کمک کردند. چون قرار گرفتن در فضای حرفه‌ای ابتدا سخت است، اما به قدری این کار دوست داشتنی بود که حس خوبی به سریال پیدا کردم.
قرنطینه ۲ هفته‌ای در هتل
هادی عامل‌هاشمی که پیش از این در سریال‌های «نفس» و «کامیون» ایفای نقش کرده است، درباره حضورش در این سریال می‌گوید: با علی مسعودی همشهری هستیم و سال‌هاست همدیگر را می‌شناسیم. به همین دلیل از ابتدا در جریان شروع ساخت این سریال بودم، اما زمانی که علی با من تماس گرفت و متن را خواندم، خیلی از فیلمنامه خوشم آمد و دوست داشتم. می‌توانم بگویم به نوعی تجربه زیستی علی بود و به همان سال‌های نوجوانی و جوانی و خاطرات دهه ۶۰ برمی‌گشت و به نظرم خیلی متن دوست‌داشتنی است؛ به همین دلیل خیلی زود حضور در این کار را پذیرفتم.
وی درباره سختی‌های کار در دوران کرونا ادامه می‌دهد: ما هم مثل سایر پروژه‌ها سعی کردیم تا جایی که می‌توانیم همه‌چیز را رعایت کنیم؛ به‌خصوص آقای تحویلیان، تهیه‌کننده سریال خیلی اصرار داشت همه دستورالعمل‌های بهداشتی را رعایت کنند و هیچ‌کسی بدون ماسک سر صحنه نباشد. حتی بعد از گریم هم ماسک می‌زدیم و درست زمانی که مقابل دوربین می‌رفتیم ماسک‌مان را برمی‌داشتیم. تا جایی هم که امکان داشت فاصله اجتماعی را رعایت می‌کردیم، اما در این میان سکانس‌هایی هم داشتیم که خیلی شلوغ بود؛ مثل سکانس عروسی که ناگزیر بودیم با تعداد بسیاری از بازیگران مقابل دوربین برویم.
هاشمی همچنین می‌افزاید: ظاهرا یکی از بچه‌های هنرور بیمار بود و کسی اطلاع نداشت و همین موضوع باعث شد تا به کار لطمه وارد شود و همه دو هفته در هتل قرنطینه شویم و بعد کار را ادامه دادیم. به‌هر حال با وجود کرونا شرایط خیلی سخت‌تر می‌شود.
بازیگر فیلم «در میان ابرها» درباره فضای کار و نقشی که ایفا می‌کند هم می‌گوید: من نقش پدر یک خانواده مشهدی را بازی می‌کنم که برای تعطیلات نوروز سفر می‌روند و خانه را به پسرشان می‌سپرند که اتفاقات و ماجرا‌هایی را رقم می‌زنند.
او همچنین درباره همکاری با علی مسعودی و فضایی که در کار ایجاد کرده، می‌گوید: علی مسعودی به‌خاطر رفاقتی که با گروه داشت خیلی به بچه‌های گروه و به‌خصوص نسل جدیدی که به کار اضافه شدند کمک کرد. من چنین فضایی را تابه‌حال در کاری تجربه نکرده بودم. این‌که با علی درباره خاطرات دهه ۶۰ می‌گفتیم تا بچه‌های نسل جدید بتوانند درک بیشتری از آن فضا داشته باشند و به کارشان کمک کند؛ بنابراین برای من و فکر می‌کنم خیلی از بچه‌ها تجربه جذابی بود. البته کار کردن با علی مسعودی همیشه جذاب است. آن هم به‌خاطر شخصیت دوست‌داشتنی که دارد. علی بسیار آدم صبور و مهربانی در کار است. بقیه عوامل پشت دوربین هم بسیار انسان‌های خوب و دوست‌داشتنی بودند و من از همکاری با آن‌ها لذت بردم. امیدوارم مردم هم موقع پخش بتوانند این حس خوب را تجربه کنند.
هاشمی درباره پیش‌بینی‌اش از استقبال مخاطب از سریال بیان می‌کند: من خیلی فرصت نکردم تدوین شده سریال را ببینم، اما بخش‌هایی از کار را دیدم و به نظرم جالب و کمدی بود. البته شاید به این خاطر است که با آن فضا آشنا بودم و خاطره داشتم. با این حال فکر می‌کنم برای مردم هم جالب و دیدنی باشد و دوست داشته‌باشند؛ چون همه از دوران دهه ۶۰ خاطره دارند؛ بنابراین فکر می‌کنم هنگام پخش مورد توجه‌شان قرار بگیرد. چون طنز شریفی دارد و لودگی ندارد.
حال و هوای حضور در حرم امام رضا (ع) به‌واسطه این نقش و سریال و تلفیق کمدی و این فضا هم موضوع دیگری بود که او درباره‌اش می‌گوید: علی مسعودی نویسنده بسیار خوبی است و خودش هم اهل مشهد است. خیلی حواسش به این مساله بود که سکانس‌های زیارت و حرم را به‌گونه‌ای بگیرد که بی‌احترامی نشود یا حساسیتی ایجاد نشود؛ ضمن این‌که ما هم بچه مشهد هستیم و حواس‌مان به این مسائل بود. از طرفی سعی کردیم شوخی‌هایمان به‌گونه‌ای باشد که فقط مردم مشهد متوجه نشوند و همه از تماشای آن لذت ببرند. دلتنگی هم که مردم مدتی است برای آقا امام رضا (ع) به‌دلیل کرونا دارند باعث می‌شود سریال ما بیشتر دیده شود. با این حال امیدوارم شرایط پخش خوبی هم داشته باشد.

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار