مختار سائقی: میخواستم بیک ایمانوردی شوم، ولی معتاد شدم!
مختار سائقی، بازیگر تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی که عموم مردم به واسطه بازیهایش در «شبهای برره»، «نقطهچین»، «پاورچین» و... به یادش میآورند.
مختار سائقی، بازیگر، میگوید وارد سینما که شد میخواست بیک ایمانوردی شود، ولی اوضاع به گونهای پیش رفت که با وجود آن که ۱۶، ۱۷ سال است سیگار هم نمیکشد، اما هنوز برای نقش آدمهای معتاد و نقشهایی کوتاه با او تماس میگیرند.
به گزارش خبرآنلاین، مختار سائقی، بازیگر تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی که عموم مردم به واسطه بازیهایش در «شبهای برره»، «نقطهچین»، «پاورچین» و... به یادش میآورند، در ویدئویی که با کپشن «سینمای نامرد قربانگاه اکثر جوانان رویاپرداز» در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده از وضعیت نابهسامان این حوزه گفته است.
او در این ویدئو میگوید: «خود بازیگری حرفه و تخصصی است که بدون آن که عذرت را بخواهند، خانهنشین میشوی. تا وقتی جوانی، صدایت میکنند، میخواهندت، اندازه نقش را به تو میگویند، حالا هرکس فراخور کار خودش، من هم آمدم میخواستم بیک ایمانوردی شوم و بعد اینطور شد، من ۱۶، ۱۷ سال است که سیگار هم نمیکشم، اما هنوز برای نقش معتاد با من تماس میگیرند، نقشهای کوتاه، کوتاه، کوتاه. ما ۱۰ هزار عضویم و شاید ۱۰۰ نفرمان فعالند. خیلی از بازیگران وقتی از پا میافتند در پیری و تنهایی دق میکنند و از دنیا میروند.»
بازیگر «مرد دوهزار چهره» به کارگردانی مهران مدیری و «ترش و شیرین» به کارگردانی رضا عطاران ادامه میدهد: «یک آدم نقاش، بنا، مهندس، دکتر، اینها میآیند.
در طول سالیان کارشان را میکنند، ۳۰ سال کارشان تمام میشود، بازنشسته میشوند و میروند پی زندگیشان، ولی یک بازیگر وقتی روی صحنه یکهو ۷۰۰ نفر آدم با او عکس میگیرند، برایش گل میگیرند و دست میزنند، یکمرتبه وقتی از پا میافتد و دیگر نه کاری هست و نه چیزی، وقتی در خانه تنها مینشیند فکر میکنید در ذهنش چه میگذرد؟!
واقعا دق میکند. بازیگری مقولهای سخت است. این را صادقانه میگویم. در مملکت ما یا باید بالای بالا باشی یا نباشی. وسطها و زیرمیرها دیده نمیشوی.
هزاران نفر در بدنه سینما قربانی شدند و رفتند پی کارشان هیچکس متوجه نشد، اما آقای ایکس که هنرپیشه نقش اول است، خدا بیشتر به او بدهد، قسمتش بوده است، سهمش از زندگی بوده است، همیشه اسمش و عکسش روی مجلات است.
چرا این را میگویی؟ یک سری را میسازند، دو جوان که عکسشان روی جلد مجلد است، پشت به پشت میایستند و زیرش هم مینویسند ما یکشبه به این جا نرسیدیم، پس امثال ما چه باید بگوییم که ۴۰ است دستوپا میزنیم.»
او در پایان میگوید: «ممکن است خیلی از دوستان بگویند، این هم آدم شده است. آخر تو کجایت بازیگر حرفهای است؟! عاقبت بدی دارد، تو را مدام بالا ببرند، گل برایت بریزند، با تو عکس بگیرند و امضا بگیرند و بعد یکهو دیگر نگاهت نکنند. اصلا ندانند تو اجارهنشینی، پول داری یا نداری، در همین ایام کرونا، همسران خیلی از دوستان من، از آنها طلاق گرفتند.»