«افسانسرا»؛ آشتی دوباره با سنت قصه‌گویی در شهر

برای دهه‌های متمادی است که قصه‌ها میان مردم حکمرانی نمی‌کنند. نقال‌ها مردم را در لابه‌لای قصه‌ها به نبرد با پلیدی و سیاهی نمی‌برند. قصه‌گوهایی نیستند که با افسون گری نوید روز و روشنایی دهند و مردم شهر را از کشاکش دردها و رنج‌ها به امید و بالندگی برسانند؛ اما در اصفهان یک سالی است که به همت مرکز افسانسرا دوباره محفل‌های قصه‌گویی برپاشده است.

شیما خزدوز/اصفهان امروز: شهر در سکوت و تاریکی و سرما فرورفته است. شیشه‌های قهوه‌خانه را بخار گرفته، پسر روزنامه‌فروش و لبوفروش سر گذر هم بساط کار جمع کرده‌اند و وارد قهوه‌خانه می‌شوند. اینجا اما هیاهویی برپاست، پیر و جوان، کوچک و بزرگ، پیله‌ور، بازاری، بقال و خباز و آهنگر و خیاط و دسته‌دسته کشاورزان که تا ساعاتی پیش به شهر رسیده‌اند و شترها را در کاروانسراها اقامت دادند، به‌رسم هر شب گرد آمدند.

نقال دستانش را به هم می‌کوبد و محفل را به سکوت دعوت می‌کند. صدای طبل جنگی بالا می‌رود، قصه آغازشده است. خورشید شاه به همراه جنگ جویان زره فولادی به میدان جنگ حاضر می‌شود. هماورد میان دو پهلوان است، خورشید شاه و قزل ملک.

همه سراپا گوش‌اند که امشب هم به‌رسم هر شب با جادو کلام قصه‌گو غرق در دنیای پهلوانان و پادشاهان و پری‌زادها و دلبران شوند. هزارویک‌شب را به صبح برسانند و تاریکی را با خورشید به روشنایی تسلیم کنند.

اینها نوستالژی سالخوردگان امروز است که جذاب‌ترین خاطراتشان با گردهمایی‌های قهوه‌خانه‌ای دهه 20 و 30 و در کلام نقال‌ها و قصه‌گوها و دنیای پررمزوراز و سراسر عبرت افسانه‌های ایرانی گره‌خورده است.

اما سالیان سال است که نه محفل قصه‌خوانی برپاست و نه ردی از نقال‌ها و قصه‌گوهاست. هزار و یک قصه اما در میان کتاب‌ها و یا در حافظه سالخوردگان شهر محبوس شده‌اند. حبس در دنیای ماشینی و پرزرق‌وبرق امروز.

اما اینجا در اصفهان، یک سالی است که به همت مرکز افسانه‌های ایرانی (افسانسرا) دوباره محفل قصه‌گویی برپاشده است. به‌رسم سال‌های دور، مردم به دنیای قصه و قصه‌گویی دعوت‌شده‌اند.

افسانسرا شاید نخستین مرکز در ایران باشد که باهدف عزیمت به جهان قصه‌ها و اعتلا بخشیدن به داستان‌های فراموش‌شده، دوباره به میان مردم آمده است.

این مرکز به همت زهرا معینی فرد که دانش‌آموخته دکترا زبان و ادبیات فارسی است و در زمینه ادبیات عامه پژوهش می‌کند و با همراهی جمعی دیگر از قصه‌گوها و علاقه‌مندان به این عرصه در تابستان سال 95 در اصفهان شکل‌گرفته است.

زهرا معینی فرد در رابطه بااهمیت سرمایه‌گذاری در زمینه ادبیات عامه و قصه‌گویی می‌گوید: ادبیات عامه یکی از بزرگترین میراث و سرمایه‌های معنوی و فرهنگی هر ملت است و زبان و ادبیات عامه مردم ایران و به‌ویژه فرهنگ آن ازجمله غنی‌ترین گنج‌های تمدن بشری است.

امروزه در کشورهای توسعه‌یافته با سرمایه‌گذاری‌های کلان از طریق تأسیس پژوهشکده‌ها و مطالعات بنیادی و البته ایجاد رشته‌های دانشگاهی می‌کوشند برای حفظ و حراست هر چه بیشتر این خرده‌فرهنگ‌ها.

متأسفانه در ایران بی‌توجهی به آموزش‌های دانشگاهی و نبودن بسترهای لازم در این زمینه موجب ضعف و زوال این خرده‌فرهنگ‌ها و ازجمله ادبیات عامه شده است. این در حال است که ادبیات عامه در دانشگاه‌های جهان پابه‌پای مطالعات فرهنگی، انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی و هنر فعالیت می‌کند.

مدیر مرکز افسانسرا ادامه می‌دهد: اصفهان اما شهری است که پیشینه راه‌اندازی نخستین قهوه‌خانه‌ها را دارد، شاید بهترین فضای دورهمی های مردم شهر و البته هنرنمایی نقال‌ها و قصه‌گوهای شهر قهوه‌خانه‌ها بوده است و اصفهان از دیرباز شهر قصه‌ها و قصه‌گوها.

افسانسرا هم بر آن شده تا با تکیه‌بر قصه‌ها و افسانه‌های و ترانه‌های عامیانه و با برگزاری نشست‌های تخصصی و عمومی در این حوزه، زمینه آشنایی و مطالعه و پژوهش را هم برای عموم مردم و هم‌دانشگاهیان فراهم کند.

هدف مرکز مطالعات افسانه‌های ایرانی یا افسانسرا اما که یک سالی است آغاز به کارکرده است برپایی جشن‌های آیینی و ملی و محافل شب‌های قصه هم بوده که در این مدت، چهارشنبه‌های هرماه برگزارشده است.

معینی فرد دراین‌باره می‌افزاید: افسانسرا پس از گذشت سال‌ها تنها فرصت قصه‌گویی است که تمرکز خود را بر بزرگ‌سالان گذاشته است. اولین شب‌های قصه با تعداد کمی از علاقه‌مندان، در مرکز افسانسرا برگزار شد اما رفته‌رفته تعداد مشتاقان به شرکت در این محفل بیشتر شد و تصمیم گرفتیم که هر شب قصه را دریکی از فضاهای بزرگ‌تر و سنتی اصفهان مثل هتل‌های سنتی برگزار کنیم و این رغبت و علاقه مردم در عصر جدید بسیار جالب و باورنکردنی بود.

معینی فرد ادامه می‌دهد: افسانسرا سعی کرده با فراخوان‌هایی با عنوان قصه‌گوها در راه‌اند، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و کسانی که در حوزه قصه‌گویی مهارت‌هایی دارند را هم دعوت به همکاری کند.

البته دوره‌های تخصصی آموزش مهارت‌های قصه‌گویی ویژه عموم و به‌ویژه نسل جدید هم در جریان است که هم مدرک قصه‌گویی تعلق می‌گیرد و هم قصه‌گوها در مرکز به فعالیت فراخوانده می‌شوند.

تیم‌های دانشجویی از بین دانشجویان زبان و ادبیات فارسی هم برای گردآوری قصه‌ها و ادبیات عامه در بین مردم اصفهان دعوت به همکاری شده‌اند.

الهام وطن‌خواهان، دانش‌آموخته زبان و ادبیات فارسی که از نزدیک با عملکرد مرکز افسانسرا، آشنایی دارد اما درباره اهمیت و جایگاه قصه‌گویی و راهی که افسانسرا در پیش‌گرفته است می‌گوید: علاقه به قصه‌گویی و قصه شنوی، علاوه بر آن‌که در ضمیر ناخودآگاه ایرانیان حک‌شده است، نوعی درمان برای بیماری‌های اخلاقی و نوعی راهکار روانکاوانه محسوب می‌شود.

ازاین‌رو می‌توان تمام دغدغه‌های انسان مدرن و دلبستگی های کاذب او را به دنیای دیجیتال با قصه و آرامش نهفته در آن تقلیل داد. می‌توان از ورود هر چه بیشتر فرهنگ‌های بیگانه جلوگیری کرد.

همچنین رابطه قصه‌گو و قصه شنو باعث همدلی بیشتر و همفکری گسترده‌تر می‌شود. در اصفهان قصه‌گویانی نو گفتار و به رفتار درصدد احیای دوباره این سنت برآمدند. مرکز تخصص ادبیات عامیانه و قصه‌گویی در افسانسرا علاوه بر دوره‌های تخصص ادبیات کلاسیک و ادبیات عامه، قصه‌گویی و آشنایی با قصه‌های ایران و جهان و ازجمله سرچشمه قصه‌گویی یعنی هزار و یک‌شب را برای مخاطبان فراهم کرده است.

این مرکز علاوه بر آموزش قصه‌گویی و نشستن پای بیان رسا و لحن شیوا قصه‌گو برای مردم مشتاق این شهر افتخاری است که اصفهان اولین احیاکننده قصه‌های کهن و اولین پژوهنده ادبیات عامیانه باشد و موج این جریان در سراسر کشور فراگیر شود.

ارسال نظر