مهران عمرانی؛ روح صیقلخورده سنگتراش
خاندان عمرانی از حجاران بنام و زبردست اصفهان بودهاند و در حال حاضر مهران عمرانی از معدود میراثداران این هنر اصیل در اصفهان است. او از کارنامه خانوادگیشان در سنگتراشی اصفهان میگوید.
شیما خزدوز/اصفهان امروز: حجاری و سنگتراشی از هنرهای دستی کهن است که پیشینه آن به هزاران سال پیش و تعامل انسان با طبیعت برمیگردد. قدیمیترین آثار حجاری در ایران متعلق به دوره هخامنشیان و سرستونهای تختجمشید و مقبره کوروش کبیر است. در اصفهان اما از دوره صفویه این هنر در نقوش سنگ قبور گورستانهای تاریخی و اجزاء بناها، سنگابها و شیرهای سنگی نمود پیداکرده است.
سنگتراشی و حجاری تلفیقی از هنرهای قلمزنی، مجسمهسازی، خطاطی و طراحی است. در یک قرن اخیر اما حیات بسیاری از اشیاء و بناهای حجاریشده در اصفهان و بسیاری از شهرهای ایران، مدیون دستان هنرآفرین خاندان عمرانی است.
مهران عمرانی سومین نسل از این خانواده و از معدود کسانی است که با چیرهدستی هنر حجاری به شیوه سنتی و دستی را حفظ کرده است. وی متولد 1346 است و 40 سال است که در کاروانسرا ملک تخت فولاد در کارگاهی خانوادگی فعالیت میکند.
او میگوید: «پدربزرگم غلامحسین عمرانی از حدود 100سال پیش در این کارگاه حجاری انجام میداد. حدود 30 نفر شاگرد داشت و نیمی از سنگقبرهای 100ساله اخیر آرامستان تخت فولاد را ساخته بود. پدرم، عمو و دو عموزادههایم در این کارگاه و در کنار پدربزرگ در این حرفه فعال بودند.
از حدود 80 سال پیش تا دهه 70 حجاری حرفه بسیار رایجی در اصفهان بود و حجاران بسیاری در این زمینه مشغول به کار بودند. حوالی تخت فولاد و محله تراوسکان، پاتوقهای اصلی حجاران اصفهان بود. دوره پهلوی دوم، کارگاههای سنگتراشی به محدوده پل بزرگمهر و باغگلها که به منطقه گودالی معروف بود منتقل شدند و اواخر دهه 60 هم به منطقه باغ رضوان فرستاده شدند. معدن لاشتر هم ازجمله معادن قدیمی بود که برای حجاران سنگ میفرستاد.
مرحوم اصغر عمرانی، پدر مهران عمرانی که از نوجوانی، در این حرفه فعال بوده، حجاری و سنگتراشی را به شیوه هنری ادامه داده و نام او در زمره مهمترین هنرمندان سنگتراش ایران در چند دهه اخیر است. بسیاری از آثار سنگی در اصفهان به دست این هنرمند قدیمی ساخته یا مرمتشده است.
مسیری که مهران عمرانی هم پابهپای پدر پیمود و آثار سنگی جدید را خلق و آثار قدیمی را مرمت کرد و جان دوباره بخشید. عمرانی در رابطه با ورود خود به این حرفه و ادامه مسیر در کنار پدر میگوید: «دوم ابتدایی، زمانی که محصل مدرسه شیخزاده هراتی بودم، معلم از ما خواست که بهعنوان تکلیف، یک کاردستی انجام دهیم و من یککاسه و بشقاب سنگی ساختم و به مدرسه بردم؛ اما معلم باور نمیکرد که این اثر کار دست من باشد و به من نمره نداد.»
«بهناچار پدرم به مدرسه آمد و گفت اگر کاردستی پسرم را قبول ندارید یا به کارگاه ما بیایید و یا اینکه مهران، ابزار کارش را به مدرسه بیاورد و نمونه این ظروف را دوباره حجاری کند. من از همان دوره پا بهپای پدرم سنگتراشی را ادامه دادم.»
مرمت پایههای سیوسهپل و پل خواجو، مرمت ایوان و حوض و ناودان خانههای تاریخی خیابان ابنسینا و خیابان سنگتراشها، مرمت شیرهای سنگی، سنگابهای هتل عباسی، شمار زیادی سنگ قبور تخت فولاد و تکیه میرفندرسکی، مرمت مجسمههای گاو بالدار معبد زرتشتیان اصفهان و آرامگاه آرتورپوپ، مرمت سازههای سنگی بیشتر کاخهای سلطنتی تهران مثل کاخ مرمر، مساجد و مجسمههای شهر یزد و کرمان و آباده، ساخت حوض و فوارههای میدان بزرگمهر، میدان انقلاب و مکینه خواجو ازجمله آثاری است که باهنر دست مهران عمرانی و پدرش اصغر عمرانی در چند دهه اخیر مرمت یا ساختهشده است.
عمرانی که طی یک دهه اخیر مرمت پایهها و دهانه ورودی آب، پلهای تاریخی را عهدهدار بوده است میگوید: «خشکی زایندهرود و آسیبهای کلی که به سازه پلهای تاریخی واردشده، جبرانناپذیر است و اگر آب رودخانه دوباره به شکل دائمی جریان پیدا کند، تنها از تخریب کلی آنها پیشگیری میشود.»
عمرانی از دشواریهایی که حرفه سنگتراشی دارد و دغدغههای هنرمندان رشتههای قدیمی میگوید: «یک سنگتراش، همواره با خطرات جانی در حین حرکت دادن سنگ و یا فرزکاری روبهروست.»
«کسی که در ایران کار هنری انجام میدهد، بیشتر در مخارج زندگی، لنگ میماند و هرگز پیشرفت اقتصادی نمیکند. تنها دستاورد او تجربههای چندین ساله است که باید به نسلهای بعدی منتقل کند تا هنرش زنده بماند.»
مهران ادامه میدهد: «سال 85 زمانی که پدرم در قید حیات بود، به میراث فرهنگی پیشنهاد دادیم که فرصتی آموزشی ایجاد کند تا پدر بتواند تجربیاتش را در اختیار علاقمندان این رشته قرار دهد، اما موافقت نشد. 15 سال پیش، طرح میز و صندلی و گلدانهای پارکها و فضای سبز سطح شهر را به شهرداری دادیم و شهرداری برای آنکه این طرحها ارزانتر تمام شود، ساخت آنها را به دست کارگران افغانی سپرد و کار باکیفیت بسیار نازل انجام شد.
«چند سال پیش هم از طرف کنگره سرداران شهید به ما سفارش ساخت 200 مجسمه صورت و شبیهسازیشده از شهدا را دادند. 90 کارگر را استخدام کردیم و درمجموع حدود 200 میلیون تومان هزینه صرف این پروژه کردیم؛ اما از این تعداد، تنها 13 اثر اجازه نصب پیدا کرد و بقیه با ممنوعیت قانونی و شرعی روبهرو شد و زیان مالی ما را هم نادیده گرفتند.»
عمرانی ادامه میدهد: «حجاری و سنگتراشی مشقت و زحمت فراوانی میطلبد. حال و هوای روح و روان حجار، در لابهلای ضربههایی که روی سنگ میزند، نمود پیدا میکند و گاهی چهار یا پنج ماه زمان و انرژی صرف ساخت یک اثر کردن با یک شکستگی کوچک و یک ضربه نادرست از بین میرود.»
مهران عمرانی گرچه این سالها از ضربههایی میگوید که او را شکننده هم کرده است اما خود به صخرهای میماند محکم و باصلابت که بهخوبی صیقلی شده است.