مردم در قاب عکسهایی که تولید می کنند
ظهور عکاسی تحول عظیمی در عرصه هنر، اخبار و اندیشه به وجود آورد. پیش از ظهور عکاسی و فراگیرشدن آن اندیشه انسان بیشتر متکی بر متن و واژه بود. هرچند هنرهایی چون تئاتر و نقاشی در ایجاد اندیشه بصری بشر نقش داشتند؛ اما به گستردگی و تأثیرگذاری عکس نبودند.
فائزه کمالی (جامعهشناس)/اصفهان امروز: ظهور عکاسی تحول عظیمی در عرصه هنر، اخبار و اندیشه به وجود آورد. پیش از ظهور عکاسی و فراگیرشدن آن اندیشه انسان بیشتر متکی بر متن و واژه بود. هرچند هنرهایی چون تئاتر و نقاشی در ایجاد اندیشه بصری بشر نقش داشتند؛ اما به گستردگی و تأثیرگذاری عکس نبودند. لذا عکاسی فراتر از هنر صرف نقش بسزایی در ایجاد معرفت انسانها ایفا میکند. دوربینهای نخستین در دسترس معدودی از افراد بود و بیشتر بهمنظور ثبت وقایع از آنها استفاده میشد. امروزه عکاسی با گذر از مسیری طولانی از انحصار درآمده و هر فردی میتواند با عبور از مانعهای زمانی و مکانی از هر سوژهای که میخواهد، عکاسی کند. همگانیشدن عکاسی برای متخصصان علوم اجتماعی بسیار حائز اهمیت است، زیرا هرچیز که همگانی شود علاوه بر ایجاد و تغییر ارزشهای اخلاقی، از قدرت تأثیرگذاری شگرفی نیز برخوردار میشود.
اگر عکاسی را فراتر از وجود ابزار عکسگرفتن در نظر بگیریم، تحلیل عکسها ابعاد و عمق بیشتری پیدا میکند. عکاسی فقط کار با دوربین نیست. عکاسی یعنی اندیشیدن با دوربین. آن چیزی که این دو را از هم متمایز میکند، تفکری است که دوربین را هدایت میکند. پرسش کلیدی در عکاسی این است که چه چیزی سوژه عکاسی باشد و اینکه سوژه را از چه زاویهای ببینیم.
حال باتوجه به این مقدمه و دریافت اهمیت عکس و عکاسی میتوانیم به بررسی عکسهای این روزهای فضای مجازی بویژه در شبکه اینستاگرام بپردازیم. با مشاهده عکسها در این شبکه آنچه در ابتدا مشخص میشود، سهولت عکاسی و رفع تمام محدودیتهاست. در کمتر از یک دقیقه عکسی گرفته و آپلود و پس از چند دقیقه توسط میلیونها کاربر دیده میشود. این عکسها محتواهای متنوعی دارند. آنچه درباره آن صحبت میکنیم، عکسهای شخصی با موضوع زندگی روزمره کاربران است.
به منظور تحلیل این عکسها باید به این سؤالها پاسخ دهیم: نخست اینکه عکسها با چه هدفی گرفته میشوند؟ دوم، محتوای عکسها چیست؟ و سوم اینکه عکسها چه تأثیری بر مخاطب و جامعه دارد؟
بوردیو در کتاب عکاسی هنر میانمایه به سؤال نخست اینگونه پاسخ میدهد: افراد طبقه متوسط که عکاسی در بین آنها بسیار رایج است، دو چیز را دنبال میکنند: 1. نزدیککردن خود به طبقه بالا و کسب امتیازهای فرهنگی و اقتصادی 2. متمایزساختن خود از طبقه پایین.
درواقع امروزه اشتراکگذاری عکس در فضای مجازی ابزاری شده است برای تحقق سریعتر و آسانتر میل همیشگی انسان، ساخت تصویری از خود آنگونه که دوست داریم دیگران درباره ما بیاندیشند. فناوری آنقدر به تسریع تحقق این میل کمک کرده است که امروز در زندگی روزمره تصاویر، جایگزین زندگی شدهاند و واقعیتر از واقعیت خود را به ما تحمیل میکنند. انگار دیگر بودن در وضعیت، شرطی کافی برای تجربه نیست و مهمتر از این بودن، ثبت آن است تا از این راه بتوانیم به خودمان و مهمتر از همه به دیگران بقبولانیم که چیزی را تجربه کردهایم.
این هدف از انتشار عکس با چه محتوایی همراه است؟ کاربران برای این تصویرسازی چه لحظهها و تجربههایی را ثبت میکنند؟ هرچند گروهی از کاربران این تمایز را در اشتراکگذاری عکسهای هنری و اجتماعی مییابند و هدفشان کسب امتیاز از گروههای ممتاز فرهنگی و هنری است، اما تعداد بیشتری از کاربران به دنبال بیان تمایز از طبقات پایین اقتصادی و تلاش برای نزدیکی بیشتر به طبقات مرفه هستند. محتوای عکسهای این کاربران عبارت است از: غذا، لباس، مهمانی، تفریح، ماشین، حیوانات خانگی، آرایش و مد و روابط آزاد. این موضوعها به ذات نشانه رفاه نیست. زمانی ابزاری برای نزدیکی به طبقه مرفه میشوند که از سطح معمول فراتر بروند و کیفیت و کمیت آنها افزایش یابد. گستردگی چنین موضوعهای باعث ترویج اصطلاحاتی چون «لاکچری» در این فضا شده و رقابت بر سر لاکچری بودن است. شاید بتوان هجوم چنین عکسهایی بویژه در قالب عکسهای «سلفی» را نشانهای از خودشیفتگی دانست. در طرح این نکته باید آگاه باشیم که میل به تصویرکشیدن خود از زمان نقاشی پرتره وجود داشته است. اما امروزه به یاری تلفنهای همراه و عکاسی سلفی این خودنمایی فرصت بیشتری برای ظهور پیدا کرده است و البته برخلاف گذشته این خودنماییها متکی بر مصرف هستند و درواقع کاربران مصرف و برخورداری از سرمایههای اقتصادی خود را با دیگران به اشتراک میگذارند.
این عکسها چه تأثیری بر مخاطبان و جامعه دارد؟ مطالعه نظرهای مخاطبان به این حجم از مصرفگرایی شاید این فرض را پیش روی ما بگذارد که واکنش مخاطبان در برابر این کاربران منفی است و آنها نتوانستهاند در بین کاربران محبوبیت به دست آورند. مشاهده تعداد فالوئرهای این افراد که به «سلبریتیها» شناخته میشوند، حاکی از استقبال گسترده کاربران از این سبک زندگی است. حتی واکنشهای منفی درباره این افراد حتما به معنای مخالفت واقعی مخاطبان نیست، بلکه این منفیگوییها میتواند ناشی از ناتوانی مخاطبان در نزدیکشدن به طبقه بالا و لاکچری بودن باشد.
اینگونه به اشتراکگذاری عکسها نوعی مُد در فضای مجازی است که همچون سایر مدها از طبقات بالا شروع و دامنگیر طبقات پایین نیز میشود. افزایش عکسهایی به منظور اثبات رفاه و توانایی اقتصادی به ما نشان میدهد که رسانه چگونه در بلندمدت موجب تغییر جهانبینی و نظام ارزشی مخاطبان میشود. این ارزشها به یقیین در زندگی واقعی کاربران نیز تأثیرگذار است و منجر به این میشود که به جای تولید، مصرف ارزش شود، آنهم مصرفی برای خودنمایی و با قابلیت تمایزبخشی از طبقات پایین جامعه.