زندگی انسان در طول تاریخ سرشار از تجربه و فرازوفرودهای گوناگون بوده است. با مطالعه برخی حوادث و رویدادهای گذشته، از شیوه برخورد پیشینیان با این شرایط تعجب کرده و محو شدن برخی تمدنهای پررونق را ابهامبرانگیز و درسآموز میدانیم. در سالهای اخیر شنیدن کلماتی که پیش از آن خارج از جمعهای علمی و در گفتگوهای روزمره کاربرد نداشت افزایش داشته است. فرونشست یکی از جدیدترین و پرچالشترین موضوعاتی است که در چند سال گذشته از رسانههای گوناگون شنیده میشود. تجربه روزمره ساکنان مناطقی از کشور که در خطر و بحران فرونشست هستند نیز سبب شده محتواهای مرتبط با این پدیده که در شکل و گستردگی جدید بیشتر عامل انسانی دارد در شبکههای اجتماعی نیز بهصورت انبوه دستبهدست شود. زمین مادر انسان است و این مادر مهربان به لطف خداوند یکتا همه آنچه برای زیست خوب و پایدار لازم بوده در اختیار نسل بشر قرار میدهد. اما جفا به زمین، نگاه کوتاهمدت به بهرهبرداری از آبهایی که در طول هزاران سال در اعماق به امانت گذاشته شده است، کشاورزیهای
بیحساب و کمبازده، کاهش راندمان مصرف آبهای جاری و زیرزمینی و از همه مهمتر بیتوجهی به شیوه احیا و جایگزینی منابع استحصال شده، سبب سست شدن بنیان زمین و خالیشدن پهنهای بزرگ از امکان سکونت در بلندمدت خواهد شد. فرونشست نیز مانند بسیاری از بحرانهای دیگر قابل پیشبینی، پیشگیری و جبران است. به شرطی که دولت و سایر ارکان حاکمیت در تشخیص این بحران و اقدام بهموقع همسو باشند. اکنون اصفهان افزون بر خشکسالی چندینساله، خشکشدن زایندهرود و ریزگردهای سمی گاوخونی با کابوس فرونشست روبرو شده است. هر روز عکسها و خبرهای جدیدی از پیشرفت این شرایط به سمت مناطق مسکونی و خالیشدن زیر پای شهر منتشر میشود. اما هنوز واکنش و اقدام متناسبی از سوی دستگاههای مسئول اجرا نشده است. وعدههای اجرا نشده دولتها برای احیای زایندهرود، تداوم خشکسالی، بارگذاریهای جدید در حوضه زایندهرود و به اجبار افزایش برداشت از منابع زیرزمینی روز به روز بر دامنه این بحران افزوده است. نباید فراموش کرد که در مقابله با فرونشست عنصر زمان نقش تعیینکنندهای در حفظ شرایط بازگشتپذیر خاکهای عمقی خواهد داشت و بیتوجهی به آن جای پای مرتبطان را به بخش
نامطلوب تاریخ باز خواهد کرد.