زیر نور شمع؛ وقتی پای قصههای اصیل فارسی در میان است
همیشه نویسندگانی هستند که وقتی تصمیم به نوشتن دربارهشان میگیری، دستودلت بدجور میلرزد. خالق «قصههای مجید»، یکی از همان نویسندگان است. گاهی به این فکر میکنم «هوشنگ مرادی کرمانی» آنقدر با قصههای خود حق به گردنمان دارد که سخت بتوان ارزش و تاثیرش را چه با واژهها و چه به هر شکل دیگری بیان کرد.
همیشه نویسندگانی هستند که وقتی تصمیم به نوشتن دربارهشان میگیری، دستودلت بدجور میلرزد. خالق «قصههای مجید»، یکی از همان نویسندگان است. گاهی به این فکر میکنم «هوشنگ مرادی کرمانی» آنقدر با قصههای خود حق به گردنمان دارد که سخت بتوان ارزش و تاثیرش را چه با واژهها و چه به هر شکل دیگری بیان کرد. اغراقآمیز نخواهد بود اگر بگوییم بخشی از همسنوسالهایمان با قصههای او قصهخوان شدند. ریتم دلنشین و شنیدنی قصه در نوشتههای هوشنگ مرادی کرمانی با صدای بلند بهگوش میرسد. همدورهایهای ما بهخوبی میدانند اگر کسی بخواهد قصهی فارسی بشنود، مجموعه کتابهای هوشنگ مرادی کرمانی یک پای ثابت همه انتخابها است. قصههایی کوتاه که همهچیز را برای تبدیل شدن به یکی از خاطرهانگیزترین لحظاتتان در خود دارند.
قصه وقتی خوب است در هر ظرفی دلچسب و لذتبخش است. مثل قصههایی از مرادی کرمانی که در «کتاب صوتی زیر نور شمع» میشنویم. این قصهها از نثر، لحن و معنایی چنان عمیق و گیرا برخوردار هستند که شنیدنشان در قالب کتاب گویا نیز ذرهای از کیفیت و تاثیرگذاریشان نکاسته است. اصلا جان میدهند برای آنکه چشمانتان را ببندید و اجازه دهید «مهدی پاکدل» با صدای رسا و بیان شیوا با موسقی «مهدی زارع» شما را به دنیای ساده، شنیدنی و اصیل هوشنگ مرادی کرمانی ببرد. لحن پاکدل در این کتاب آنقدر قوی، تاثیرگذار و در عینحال خودمانی است که توانسته به سادهترین قصههای مرادی کرمانی در این مجموعه هم رنگی باطراوت بدهد. خود مرادی کرمانی حضور مهدی پاکدل را اینطور توصیف میکند: «من او را به خاطر سخاوت و مهربانی و آثارش دوست دارم. زمانیکه «پلوخورش» را نوشتم که داستانی با ریشهای واقعی است احساس میکردم قدری آبکی است اما پاکدل آنقدر این داستان را خوب خوانده و به آن حس داده که در گفتار او داستان طعم دیگری پیدا کرده است و سبب شده که خود من آنقدر به آن علاقهمند شوم که تا به حال سه بار آنرا گوش دهم. یعنی من به او مواد خام دادهام و او آنها را پرورانده است.» موسیقی ساخته و پرداختهی «مهدی زارع» کاملا در خدمت داستان است. در هیچکجا نمیشنوید که موسیقی از صدای راوی جلو بزند و تمرکز شنونده را بگیرد. از طرف دیگر موسیقی زارع همان لحن هوشنگ مرادی کرمانی را دارد. همان لحن عامیانهای که اکثر مخاطبان تا کنون توانستهاند قصههای کرمانی را بخوانند و با آنها همذاتپنداری کنند، این بار در موسیقی مهدی زارع نشسته است.
هرچقدر هم که از کودکی سیر کتابخواندنمان را ادامه داده باشیم؛ در سرمان پر از واژههای قلمبه سلمبه و نثرهای سنگین و جدی باشد و با بزرگشدنمان خیال تبدیل شدن به یک فرد فرهیخته برمان داشته باشد، نیاز داریم که در این گردباد کلمات گوشمان را بسپریم به وارثان اصیل و معاصر ادبیاتمان و اجازه دهیم نسیم دنیای ساده و خودمانی قصههای هوشنگ مرادی کرمانی به ذهنمان بوزد. بعد از تماشای فیلمهای ساخته شده از آثار این چهرهی ماندگار ادبیات کودک و نوجوان، احتمالا تجربهی جذابی خواهد بود اگر پای قصهخوانی مهدی پاکدل در کتاب گویای «زیر نور شمع» بنشینیم و به حال و هوای سادهی کودکیمان برگردیم.