اکبر مهدی‌یی، هنرمند طراح و رنگ‌پرداز قالی دستباف:

برای هنر قالی بازارسازی کنیم نه بازاریابی

اکبر مهدی‌یی از چهره‌های بین‌المللی شناخته‌شده در هنر فرش است که از کودکی در کنار اساتید بزرگ پرورش‌یافته و با تلاش به خلاقیت هنری خاص خود رسیده‌است. این هنرمند، متولد 1333 در اصفهان است. با او درباره وضعیت، مشکلات و آینده هنر فرش ایران و به قول او هنر قالی به گفتگو نشستیم.

برای هنر قالی بازارسازی کنیم نه بازاریابی


* وضعیت امروز هنر فرش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فرش دو بال اساسی دارد؛ یک بال صنعت و یک بال هنر. متأسفانه جنبه هنری آن دستخوش یکسری تصمیمات نادرست قرار‌گرفته که باعث شده‌است هنر فرش به حاشیه برود. واقعا این فرش‌هایی که امروز ما می‌بافیم چقدر از موزه‌های بزرگ دنیا در آینده سردر خواهند آورد؟ هنر فرش تبریز، قم و کاشان و ... آیا به شکوه و عظمت گذشته خود همچنان باقی است؟ داستان صنعت فرش هم چیز دیگری است. یک موضوع مهم را باید توضیح بدهم و آن این است که جنبه هنری فرش همان است که قالی می‌گوییم. من همیشه از هنر قالی حرف زده‌ام. فرش چیزی مثل مد است که جنبه مصرفی دارد؛ مثلا امسال این رنگ فرش مد است اما قالی، هنری است که با دستان بافندگان هنرمند بافته می‌شود و ارزش آن با گذشت سال‌ها بیشتر می‌شود. فرش همین‌هایی هست که در مغازه‌ها می‌بینید، حالا چه ماشینی و چه فرش دستباف. هر قالی دستبافی را نمی‌توان هنر به‌حساب آورد.

* تدریس هنر فرش در دانشگاه‌های ما به‌گونه‌ای هست که افراد خلاق و توانمندی پرورش دهد تا به آینده بهتر آن امیدوار باشیم؟

آنچه امروز در دانشگاه‌ها به دانشجویان و هنرجویان تدریس می‌شود، چیزی نیست که بتواند یک طراح یا نقاش خوب پرورش دهد. امروز رنگ فرش از طرح فرش در دنیا مهم‌تر است اما اصلاً در اولویت دانشگاه‌های ما که از دانش روز این هنر در دنیا بی‌خبرند، جایی ندارد. اگر به دانشجویی که چهار سال از عمرش را گذاشته و سر کلاس نشسته است، بگوییم که یک طرح خوب با رنگ خوب ارائه دهد توانش را ندارد چون چیز قابل‌توجهی یاد نگرفته است. واقعا در دانشگاه‌های ما چند کتاب خوب درباره فرش ایران نوشته‌شده است؟ دانشگاه‌های ما مشترک چند مجله روز دنیا در این هنر هستند؟ دانشجویان ما چند سفر علمی برای شناخت بیشتر این هنر داشته‌اند؟ چقدر اطلاعاتشان به‌روز است و سبک‌های مختلف هنری را می‌شناسند؟ اگر دانشجویی این اطلاعات به‌روز را نداشته باشد به‌جایی نمی‌رسد. ضمن اینکه علاقه و ذوق هنری هم نیاز موفقیت در این رشته است. روش تدریس هم بسیار مهم است. چگونه می‌توان به یک هنرجو به‌گونه‌ای آموخت که بعد از دو یا چهار سال، طراحی و نقاشی فرش را خوب یاد گرفته باشد و توانمند باشد؟ من همیشه گفته‌ام که برای رشد در هر کار و هنری ابتدا باید تمرین کرد، بعد تقلید و پس‌ازآن است که به خلاقیت و نوآوری می‌رسی؛ اما دانشگاه‌های ما چقدر این مسیر را طی کرده‌اند و چقدر افراد خلاق پرورش داده‌اند؟ موضوع مهم دیگر این است که هیئت‌علمی ما در رشته‌های مربوط به هنر قالی از همان افرادی هستند که در آن دانشگاه تحصیل‌کرده‌اند. این‌ها دانش و تجربه زیادی ندارد و از علم امروز دنیا در رشته خود در دانشگاه چیز چندان مفیدی نیاموخته‌اند که بخواهند به دانشجویان خود نیز منتقل کنند.

* شما خودتان تحصیل‌کرده هنرستان هنرهای زیبا هستید. آیا احیای دوباره هنرستان‌ها در رشته فرش می‌تواند به رونق دوباره این هنر کمک کند؟

بله احیای هنرستان‌ها در این هنر می‌تواند کمک زیادی به رونق دوباره آن کند. البته فکر نمی‌کنم که عملکرد هنرستان‌ها بتواند به‌خوبی و مفیدی زمانی شود که ما هنرآموز آنها بودیم، آن‌هم با آن اساتید بزرگ، اما به‌هرحال با احیای برنامه‌ریزی‌شده آنها می‌توان گام مفیدی برداشت.

* شما همیشه از اهمیت بانک اطلاعات نقشه‌های فرش دستباف ایران صحبت کرده‌اید.

هنر قالی ایران نیاز ضروری به راه‌اندازی بانک اطلاعات نقشه‌های فرش دستباف دارد. همان‌طور که شما برای ساختن یک‌ ساختمان به‌نظام مهندسی شهرداری مراجعه می‌کنید و نظر کارشناسی دریافت می‌کنید، این هنر هم نیازمند نظام‌مهندسی در تولید قالی دستباف است. رنگ، طرح، مواد، بافنده و همه‌چیز قالی باید درست و کارشناسی شده باشد تا آنچه بافته می‌شود به‌ خاطر طرح یا رنگ پسند نشده روی زمین نماند که همه این‌ها زمانی اتفاق می‌افتد که اطلاعات ما به‌روز باشد.

* وضعیت ما در زمینه فروش فرش در دنیا چگونه است؟

فروش دست‌بافه‌های هنری فرش در دنیا هم کار آسانی نیست و علم و آموزش خود را می‌طلبد و نیازمند رشته تحصیلات دانشگاهی در بازرگانی فرش هستیم. باید بازارسازی کنیم نه بازاریابی. فروش قالی هم رمز و راز خود را دارد، این‌طور نیست که هرچه ما می‌بافیم بپسندند، همان‌طور که آنچه امروز می‌بافیم در دنیا مشتری‌پسند نیست چون نظام‌مهندسی تولید قالی دستباف نداریم. اگر می‌خواهیم که قالی ما روی زمین نماند باید طبق معیارهایی که در دنیادوست دارند، تولید کنیم. البته منظورم این نیست که کارمان را صددرصد و کاملاً طبق سلیقه آنها تنظیم کنیم بلکه می‌گویم ضمن احترام به سلیقه آ‌نها خلاقیت هم داشته باشیم. ازجمله کارهای عجیب و غیر کارشناسی که انجام می‌شود این است که نمایشگاه فرش افغانستان در تهران گذاشته‌اند! درحالی‌که آنها نقشه‌ها و طرح‌های ما را کپی می‌کنند و می‌بافند و در دنیا می‌فروشند. ضمن اینکه کسانی که در این هنر تصمیم‌گیری و مدیریت می‌کنند افراد باکفایت و بادانشی نیستند تا تصمیمات درست و کارساز بگیرند.

* کشورهای موفق در زمینه تولید فرش در دنیا کدم‌اند؟

کشورهای هند، ترکیه، افغانستان و پاکستان بازار فرش دنیا را در دست گرفته‌اند و هنر قالی ما امروز به‌ خاطر نداشتن دانش روز دنیا چندان موفق نیست. باورتان می‌شود که هند 18 سال است که فرش ماشین‌باف خود را به‌عنوان فرش دستباف در دنیا می‌فروشد و هیچ‌کس هم متوجه نمی‌شود که این دستباف نیست! ترکیه نیز با پشتوانه هنر عثمانی و مشخصات هنری فرش خود بسیار موفق است و فرش‌هایش را باقیمت‌های بسیار بالا و عجیب‌وغریب می‌فروشد. افغانستان امروز یک خطر برای ماست. کارگر ارزان دارد و تولیدکنندگان دنیا براساس سلیقه و پسند مردم خود به آنها سفارش فرش می‌دهند. به دلیل اینکه ما بانک اطلاعات فرش نداریم تا طرح و نقشه‌هایمان ثبت شوند و نیز قانون کپی‌رایت را هم رعایت نمی‌کنیم، افغانستانی‌ها به‌راحتی نقشه‌های ما را کپی می‌کنند و می‌بافند و می‌فروشند. پاکستان هم از کشورهایی است که قالی‌بافی در آن رواج دارد. من به‌عنوان خادم و دلباخته هنر قالی معتقدم آنچه که می‌تواند آبروی آینده ایران را در این هنر حفظ کند قالی است، فرش را که هند، ترکیه، پاکستان و افغانستان هم می‌بافند و می‌فروشند، تولیداتشان هم در دنیا مشتری دارد. ما که صادرات زیادی در زمینه فرش داشته‌ایم حالا به‌جایی رسیده‌ایم که صادراتمان به حدود ۴۵ میلیون دلار رسیده‌ و در این زمینه رو به پسرفت بوده‌ایم نه پیشرفت.

* بافنده فرش چه سهمی در کیفیت و رونق این هنر دارد؟

بافنده عامل مهمی در این هنر است. امروز دیگر دختران جوان به سمت هنر قالیبافی نمی‌آیند، حتی آن‌هایی که مادرانشان در این هنر شاغل‌اند. متأسفانه ما به هنرمند بافنده فرش اصلا توجهی نکرده‌ایم. کجا دست بافنده‌ای را بالابرده‌ایم و از او تقدیر کرده‌ایم. خانواده‌های زیادی هستند که منبع معیشتشان قالیبافی است. متأسفانه دختران این زنان دیگر به سمت این هنر نمی‌آیند و این امروز یکی از معضلات این هنر در ایران است. فرش همچنان ظرفیت اشتغال‌زایی بسیار بالایی دارد و امروز بافندگان هنرمند از بیمه و حقوق بازنشستگی برخوردارند و این‌گونه نیست که استادکاران بخواهند حق آنها را ندهند.

* هنوز هم بسیاری از تولیدکنندگان فرش دستباف از همان نقشه‌های قدیمی استفاده می‌کنند.

خلاقیت بسیار مهم است. شما هر ایده نویی را که در نقشه و طراحی فرش استفاده کنید، بلافاصله تکراری می‌شود و باید بروید سراغ ایده دیگری. البته این تنها شامل این هنر نمی‌شود بلکه در تمامی هنرها باید سراغ ایده‌های جدید رفت تا همیشه حرفی برای گفتن داشته باشید. نمی‌شود همچنان از روی نقشه‌های ۵۰ و ۱۰۰ سال پیش ببافیم و انتظار داشته‌باشیم که دنیا بپسندد. سلیقه‌ها تغییر کرده‌است چون آدم‌ها و زندگی‌هایشان تغییر کرده‌اند. سلیقه مردم برای کالاهایی مثل پرده و مبل تغییر کرده، حتماً برای فرش هم تغییر کرده‌است. ما از ظرفیت و پتانسیلی که داشته‌ایم خوب استفاده نکرده‌ایم. آن‌قدر طرح، رنگ و نقش درباره ایران وجود دارد که اگر عالمانه به آنها پرداخته و استفاده شود دنیا هم می‌پسندد.

* چقدر از تجربیات اساتید و هنرمندانی مانند شما استفاده می‌شود؟

من در تمام این سال‌ها کارم را عاشقانه و با انگیزه انجام داده‌ام و از هیچ خدمتی در راه پیشرفت هنر فرش ایران دریغ نکرده و نمی‌کنم اما قدر امثال ما دانسته نشد و نمی‌شود، ما که برویم نمی‌دانم دیگر چه کسی هست که این‌همه عشق‌ورزی داشته باشد در این هنر. ببینید اگر منی که در این 50 سال کار کرده‌ام سالی دو چیز هم یاد گرفته باشم خودش کلی تجربه و دانش است که می‌توانم در اختیار دیگر علاقه‌مندان و فعالان دلسوز این هنر بگذارم اما متأسفانه از این تجربه و دانش استفاده نمی‌شود. چند صباح دیگر ما نیستیم. ما قدر هنرمندان اصیل خود را نمی‌دانیم. مگر ما چند نفر در هنر قالی داریم که این‌قدر شناخت و تعصب به آن داشته باشند و علم روز آن در دنیا را بشناسند اما توجهی به این افراد نمی‌شود. هرروز هم یکی از آنها می‌رود و کس دیگری نیست که جای آنها را بگیرد. من به بچه‌هایم می‌گویم که دعا کنید من زنده باشم تا این نقشه‌ها و طرح‌هایی را که دارم تمام کنم، اگر من بروم دیگرکسی نیست که این نقشه‌ها را تمام کند.

عکس از رضا امینی- اصفهان امروز

* شما فرشی به سفارش سازمان جهانی ثبت مالکیت معنوی (وایپو) بافتید که در دنیا بسیار موردتوجه قرار گرفت.

سال 2020 سازمان جهانی ثبت مالکیت معنوی (وایپو)، وابسته به سازمان ملل به من (برند اصفهان مهدی‌یی) یک قالی سفارش داد که تیرماه امسال در مراسمی با حضور ۱۹۳ نماینده از کشورهای مختلف دنیا در این سازمان در ژنو به نمایش درآمد. من برای بافت این قالی سه سال وقت و در حدود 250 میلیون تومان برای دستمزد، بافت و متریال آن هزینه کردم. جنبه مادی آن اصلا برای من اهمیتی نداشت و نیازی هم نداشتم. من سعی کردم خلاقیت خود و نیز ظرفیت هنر قالی ایران را ارائه دهم و نشان دهم که چطور می‌توان به آگاهی جهانی دست‌یافت و آن را در هنر به نمایش گذاشت. آن قالی بسیار موردتوجه قرار گرفت و برای هنر ایران اعتباری دیگر آفرید. باورتان می‌شود که در ایران یک همکار یا عضو اتحادیه با من حتی تماس کوچکی نگرفت و تبریکی نگفت! درحالی‌که بازرگانان و دوستان خارجی و ایرانی خارج از کشور با خوشحالی تماس می‌گرفتند و برخی اشک می‌ریختند و افتخار می‌کردند که با این کار برای هنر قالی ایران آبرو و اعتباری دوباره ایجاد شد. این ندیدن‌ها و بی‌توجهی‌ها آسیب می‌رساند. از امثال من دلسوز هنر استفاده نشد. متأسفانه ما آنچه را که داشته‌ایم، داریم از دست می‌دهیم و متأسفانه مدیران ما این را درک نمی‌کنند.

* احداث موزه اصفهان به کجا رسیده است؟

احداث موزه اصفهان دستخوش تصمیمات ناصحیحی قرارگرفته است. این شهردار می‌‌آید، وعده می‌دهد، آن شهردار می‌آید، وعده می‌دهد. مدام تصمیم‌ها و اولویت‌ها تغییر می‌کند. بیلبورد آن‌ را هم زده‌اند اما خدا عالم است که این موزه چه زمانی احداث می‌شود.

*-*-*-*


ارسال نظر