رویای سرخ چگونه به حقیقت پیوست؟/ «از جون ۱۹۴۷ به جون ۲۰۲۰»
تاریخ برای سرخهای لیورپول تکرار شد و قولی که سرمربی این تیم داد در حالی محقق شد که برخی کارشناسان اعتقاد دارند ماندن «کلوپ» میتواند قهرمانیها را برای این تیم تکرار کند.
گری لینه کر در توئیترش نوشت: «آخرین باری که در بالاترین سطح فوتبال انگلستان یک تیم در ماه جون قهرمان لیگ شد، به سال ۱۹۴۷ باز می گردد. و آن تیم قهرمان... لیورپول بود.»
در ۲۸ اپریل ۱۹۹۰، پس از پیروزی لیورپول برابر کیو پی آر، و تساوی استون ویلا مقابل نورویچ سیتی، پسران «کنی دالگلیش» و آخرین بازماندگان دوران طلایی قرمزها برای هجدمین بار قهرمان لیگ شدند که در ۱۵ فصل گذشته اش، دهمین قهرمانی محسوب می شد. اما هیچ کسی حتی در هزار توی مخیله اش نیز نمی توانست تصور کند که درازای تکرار این قهرمانی در لیگ به سه دهه بینجامد.
فرگوسن و کلاس ۹۲ اش آمده بودند تا اولین فصل از ماجرای به زیرکشیدن «لیوربرد» را نگارش کنند. فرگی به عهدش وفا کرد و بعد از ۲۳ سال از آخرین قهرمانی لیورپول، منچستریونایتد با ۲۰ قهرمانی در لیگ به پرافتخارترین تیم انگلستان بدل شده بود. هرچند که تیم های دیگر هم جسته گریخته در ادوار مختلف اوج می گرفتند. بلکبرن، آرسنال، چلسی، منچسترسیتی و البته لسترسیتی که غیر مترقبه ترین قهرمانی تاریخ لیگ برتر را در سال ۲۰۱۶ رقم می زد.
در طی این سالها نیز دنیا آبستن تحولات عظیمی می شد؛ از پیشرفت علم و تکنولوژی گرفته تا فروپاشی شوروی، آغاز و آتش بس جنگ ها، تغییرات فرهنگی و اجتماعی و بسیاری از موارد دیگر و البته ظهور ویروسی نامانوس که تا به الان دنیا را در مرداب خودش فرو برده.
به این ترتیب جهان، دگرگون و دگرگون تر می شد اما بازهم خبری از قهرمانی قرمزها در لیگ نبود. آنها در طی این سالها تمام جام های ممکن را فتح می کردند، ولیکن پازل این جامها با قطعه ی گمشده جام قهرمانی لیگ برتر ناقص به نظر می رسید. قرمزهای آنفیلد، یک بار در فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۱ با ژرارد هولیه در ستیز با آرسنال برای قهرمانی قائله را باختند و سپس در فصل ۲۰۰۹-۲۰۰۸ با رافا بنیتز و تیم شایسته اش در هفته های پایانی ماراتن قهرمانی را به تیم قدرتمند منچستریونایتد واگذار کردند. همانگونه که بنیتز پس از آن گفته بود « قدم آخر، سخت ترین قدم است.» و پسران آنفیلد دوبار دیگر نیز در قدم آخر ناکام می شدند.
بار سوم در فصل ۲۰۱۴-۲۰۱۳ بود. فصلی که با درخشش لوئیز سوآرز گره می خورد. فصلی که قرمزها بیش از هربار دیگری خودشان را به فتح لیگ نزدیک و نزدیکتر می دیدند. در ۱۳ اپریل ۲۰۱۴، در آنفیلد، در یک بازی فوق العاده دراماتیک، لیورپول با گل دقایقی پایانی فیلیپه کوتینیو توانست با نتیجه ۳-۲ بر منچسترسیتی غلبه کند تا فقط چهار قدم دیگر به سمت بلند کردن جام قهرمانی بردارد.
هنوز تصویر اشک های استیون جرارد که بعد از آن بازی، هم تیمی هایش را گردهم آورد تا حلقه ای درست کنند در اذهان هواداران لیورپول جولان می دهد، تصویری که جرارد از اعماق وجودش خطاب به هم تیمی هایش فریاد زد« این یکی، سُر، نمی خورد». اما نمایش روزگار باز هم در چرخه فوتبال قدرتش را به رخ می کشید. دقیقا دوهفته بعد، استیوی جی در خانه اش، در آنفیلد، در سرزمینی که وصیت کرده بود تا بعد از مرگش او را به آنجا ببرند، به صورت کاملا تصادفی سُر خورد تا دمبابا، با گلی که به ثمر می رساند، بار دیگر دستهای لیورپول را به سوی جام قهرمانی کوتاه کند و شماره ۸ افسانه ای لیورپولی ها را در جرگه معدود کسانی قرار دهد که در زندگیشان دوبار می میرند.
هیچ کابوس دیگری برای هواداران لیورپول تلخ تر از این نمی شد. سرانجام آن فصل نیز با اشک و حسرت تمام شد تا نفرین قهرمانی در لیگ برتر برای قرمزها ادامه داشته باشد. پس از برندان راجرز، در اکتبر ۲۰۱۵ زمزمه هایی به گوش می رسید که بارقه های امید را به شریان های قرمزهای مرسی ساید تزریق می کرد. زمزمه هایی که می گفتند نابغه آلمانی به آنفیلد خواهد آمد. نابغه ای که پنج سال بعد به حسرت دراز آهنگ قرمزها خاتمه می داد تا نامش در زمره مشاهیر تاریخ ۱۲۸ ساله باشگاه قرار گیرد. بلی، آقای معمولی، یورگن کلوپ، در راه بود.
عصر کلوپ
« در همان زمان که یورگن لیگ را فتح می کند، آنها باید برای ساختن مجسمه ای از او شروع کنند.» استیون جرارد
وقتی که به لیورپول آمد در اولین کنفرانس مطبوعاتی اش با اطمینان گفت که طی چهار سال اولین جام را فتح خواهند کرد؛ گفت که از حالا باید از شکاکان به معتقدان تغییر کنند. گفت که یک تیم فوتبال مثل یک گروه کُر موسیقی است. همه نوازندگان گروه برای یک نت واحد، سازهای خودشان را می نوازنند. او می دانست که به وعده های عریانش بایستی جامه باشکوه عمل را بپوشاند. درست مانند شاعر بلندآوازه آلمانی، گوته، که ۲۰۰ سال پیش گفته بود« انسان عمل خویشتن است.» تا کلوپ و پسرانش به آنچه که باور داشتند عمل کنند، تا نت ماجراجویی او با قرمزها به یکی از جذاب ترین موسیقی های تاریخ فوتبال تبدیل شود. موسیقی که او آن را «هوی متال» نامیده بود.
کلوپ در ماه های ابتدایی حضورش توانست لیورپول را راهی دو فینال کند، یکی لیگ کاپ و دیگری لیگ اروپا که در هردو فینال ناکام ماندند. سپس در اولین فصل کامل حضورش توانست سهیمه چمپیونزلیگ را برای لیورپول بدست آورد. برنامه او برای لیورپول دراز مدت بود، بنابراین می بایست قدم به قدم پیش می رفتند.
در تابستان ۲۰۱۷ با خرید محمد صلاح و تشکیل مثلث درخشان خط حمله لیورپول به همراه مانه و فیرمینیو و خرید بهترین مدافع حال حاضر فوتبال جهان(ویرجیل فن دایک) در زمستان ۲۰۱۸ ، لیورپول توانست پس از یازده سال در بهار همان سال راهی فینال چمپیونزلیگ شود که این بار هم کلوپ در فینال دیگری مغلوب می شد.
پس از آن فینال تلخ، باطعنه به او می گفتند طلسم شده اما خودش این قصه های جادویی را باور نداشت. بنابراین او و پسرانش گفتند که قوی تر از این بازخواهند گشت. و اینگونه نیز شد. در تابستان همان سال با خرید بازیکنانی چون آلیسون بکر در دروازه، فابینو در خط هافبک و اوج گیری دو مدافع کناری( آرنولد و رابرتسون)، لیورپول کلوپ در یکی از بهترین فصول تمام تاریخش، توانست برای ششمین بار فاتح چمپیونزلیگ گردد.
همانطور که کلوپ قولش را داده بود ۴ سال بعد از اولین حضورش در باشگاه، در جون ۲۰۱۹ این اتفاق رقم خورد اما آنها بازهم در لیگ ناکام ماندند. تیمی که با ۹۷ امتیاز در لیگ دوم می شد، و بدل به بهترین نائب قهرمان تاریخ لیگ های اروپایی می گردید! آنها حتی از بهترین تیم فرگوسن، مورینیو، کونته، آنجلوتی و البته آرسنال شکست ناپذیر ونگر هم امتیاز بیشتری کسب کرده بودند اما منچسترسیتی با یک امتیاز بیشتر قهرمان شد تا داغ قهرمانی در لیگ برتر، برای یک سال دیگر نیز بر سینه قرمزهای مرسی ساید چسیبیده شود.
اما قرمزها دست بردار نبودند؛ نا امید نشدند. زمین خوردند تا یاد بگیرند چگونه بلند شوند. بلند شوند تا یاد بگیرند چگونه پرواز کنند و پرواز کنند تا بتوانند آسمان آبی رودخانه مرسی را به رنگ سرخ نگارگری کنند. همانگونه که کلوپ در اولین صحبت هایش گفته بود آنها باید از شکاکان به معتقدان تغییر می کردند. و زمان در حال تغییر بود و چشم ها به سوی لیورپول یورگن کلوپ. حتی ثانیه ها نیز متحیر از تلاش های ناتمام پسران کلوپ شده بودند. قرمزها بارها و بارها در این فصل در واپسین لحظات بازی پیروز میدان می شدند تا در ادبیات ژورنالیستی بریتانیا نیز اصطلاح جدیدی را اضافه کنند. گویا، «فرگی تایم» جایش را به «کلوپو کِلاک» داده بود.
همه می دانستند که این لیورپول با هر بار دیگری متفاوت است. وین رونی ستاره سالهای نه چندان دور منچستریونایتد، به تازگی در ستایش لیورپول کلوپ گفت: «او می گوید برای هر تیم دیگری غیرممکن است که سلطنتی را مانند من یونایتد در انگلستان شکل دهد اما اشتباه می کند... اگر کلوپ برای ۱۰ سال در آنفیلد بماند، لیورپول حداقل پنج بار قهرمان لیگ خواهد شد.»
همچنین پپ گواردیولا سرمربی موفق منچسترسیتی و رقیب اصلی کلوپ در کورس قهرمانی نیز سال گذشته اقرار کرده بود که این بهترین تیمی است که تاکنون مقابلش بازی کرده. و ظاهرا حق با وی بود. در این فصل، لیورپول در ۲۱ بازی نخستش توانست ۶۱ امتیاز کسب کند که در تاریخ لیگ های معتبر اروپایی بی نظیر به شمار می رفت. همچنین آنها با ۱۸ برد متوالی در کنار منچسترسیتی از این بابت نیز رکورددار شدند و با روند شکست ناپذیریشان در آنفیلد تاکنون (۵۵ بازی)، و تنها یک شکست و دو مساوی، در هفته ۳۱ با شکست منچسترسیتی برابر چلسی با ۸۶ امتیاز به سریعترین تیمی در تاریخ لیگ برتر تبدیل شدند که قهرمان لیگ شدند و با کسب حداقل۱۵ امتیاز دیگر از ۲۱ امتیاز پیش رویشان نیز می توانند به عنوان پرامتیازآورترین تیم تاریخ لیگ برتر معرفی شوند.
با این تفاصیل، حتی کرونا نیز مانع جشن و پایکوبی هواداران لیورپول نشده. سه نسل آمدند و رفتند تا سرانجام این رویا به تحقق برسد، تا نابغه آلمانی در تماس تصویری با شبکه Sky Sports با اشکهایش آن را به هواداران و دو اسطوره باشگاه تقدیم کند، به کنی دالگلیش شماره ۷ جادویی باشگاه که ۳۰ سال پیش لیورپول را به هجدمین قهرمانی در لیگ برتر رساند و به استیون جرارد، شماره ۸ افسانه ای که بیش از هر بازیکن دیگری در طی این سه دهه سزاوار بالا بردن این جام بود که شوربختانه هرگز نتوانست.
حال، همانگونه که گری لینه کر اشاره کرده بود، آخرین تیمی که در ماه جون قهرمان لیگ شد، لیورپول بود و ۷۳ سال بعد اکنون دوباره لیورپول در ماه جون قهرمان لیگ شد. گویا دست تقدیر باردیگر با غیب بینی اش، سناریویی را نگاشته بود تا جمله قابل تامل راست کول (با بازی متیو مک کانهی) در سریال کارآگاه حقیقی را در ذهنمان تداعی کند: «زمان برای آدمها تکرار می شود.» و ظاهرا برای قرمزها نیز، همینطور. از جون ۱۹۴۷ به جون ۲۰۲۰ .
* لیوربرد نام پرنده افسانه ای شهر لیورپول می باشد که نماد این شهر و لوگوی باشگاه لیورپول نیز است.