او که با قلبش نقاشی می‌کند

عباس عقیلی هنرآموختۀ هنرستان هنرهای زیبا است. سال 1333 در رشتۀ طبیعت‌سازی هنرستان پذیرفته می‌شود که البته آن روزها خواهان زیاد داشت، در سال 1339 فارغ‌التحصیل می‌شود، چندسالی در دفترهای تبلیغاتی کسب تجربه می‌کند.

عباس عقیلی هنرآموختۀ هنرستان هنرهای زیبا است. سال 1333 در رشتۀ طبیعت‌سازی هنرستان پذیرفته می‌شود که البته آن روزها خواهان زیاد داشت، در سال 1339 فارغ‌التحصیل می‌شود، چندسالی در دفترهای تبلیغاتی کسب تجربه می‌کند. به اصفهان بازمی‌گردد و با عنایت عیسی بهادری مسئول موزۀ هنرستان می‌شود، تدریس نقاشی را در همین دوره آغاز می‌کند و پس از چند سالی به استخدام ادارۀ کل فرهنگ و هنر در می‌آید. از نخستین هنرمندانی است که آموزشگاه هنری تأسیس می‌کند. از نخستین کسانی است که با توجه به امکانات و ابزارهای محدود، کارهای شبه‌گرافیک، کار با کلیشه، طراحی پوسترهای تئاتر تا طراحی نقش روی جعبه کفش را در اصفهان تجربه می‌کند و البته نخستین کسی است که با راه‌اندازی چاپ سیلک آثاری را چاپ و این تکنیک را به بازار اصفهان معرفی می‌کند. و پس ازانقلاب دستی هم به کارهای گرافیک زده و حتی نقش کوتاهی هم در فیلم بایسیکل‌ران مخلباف ایفا کرده است.

عباس عقیلی اما روایت دیگری در نقاشی‌هایش دارد. در لایه‌های رنگ و نقش و فرمِ نقاشی‌های او زندگی و حیات اجتماعی حضوری چشم‌گیر دارد. حضور شخصی، درونی و باورهای او گاه از سر بازیگوشی، گاه بر اساس جستجوهای بصری، تجربه‌های نقاشانه و گاه حرکت برای رسیدن به یک هویت تصویری مخاطبان خود را فرا خوانده است. اینکه چرا عباس عقیلی از چرخۀ فعالیت چرخ زمان کنار گذاشته می‌شود چندان مهم نیست، آنچه مهم است تاثیر و نقش او در شکل‌دادن در قوام و نظام موزۀ هنرستان هنرهای زیبا، نقش و تاثیر او در راه‌اندازی چاپ سیلک و فعالیت‌های آغازین گرافیک اصفهان است که نباید از یاد برد. او هیچگاه از ارتفاع خود نکاست و به سمت بازی‌های سیاسی روزگار کشیده نشد و در فضای خودساختۀ خود در زمینۀ آبرنگ، رنگ و روغن و به ویژه نقاشی با گچ پاستل توانمندی‌های خودش را به رخ کشید. و به واسطه ارتباطات گرم و صمیمانه و لحن شیرین گفتارش مخاطبان و سفارش‌دهندگان خود را داشت.

هرچند در آثار عقیلی رنگ و بویی از گرایشهای مدرنیستی و یا معاصر دیده نمی‌شود اما در گفت‌وگو با او می‌توان دریافت دنیای معاصر را بدرستی می‌شناسد، اینکه چرا چندان مایل به تجربه کردن در این زمینه‌ها نبوده، چیزی است که باید ازخودش پرسید. او با انجام نقاشی‌های پرتره و طبیعت (رئالیستی) فضا، نور، فرم و رنگ را بخوبی نمایان ساخته و نشان داده که عاشق کاری بوده است که انجام می‌داده و پس از اتمام آن با هیجان و شوق درباره آن همچنان می‌تواند حرف بزند. عقیلی از آن دسته هنرمندانی است که با قلبش نقاشی کرده است نه از طریق چشمانش.


برای خواندن گزارش این مطلب به این لینک مراجعه نمایید:
http://esfahanemrooz.ir/?newsid=11285
ارسال نظر