ماجرای باغ حسن شاهرخ دردشت
حمامهای قدیم رسم و رسوم خاص خود را داشت. منظور نه حمامهای نمره که تقریبا از دهه 1330 شروع شد و دوش داشت که منظور حمامهای دارای خزینه است.

اصفهان امروز، حاجرسول روزگاریان: حمامهای قدیم رسم و رسوم خاص خود را داشت. منظور نه حمامهای نمره که تقریبا از دهه 1330 شروع شد و دوش داشت که منظور حمامهای دارای خزینه است. از جمله کسانی که میرفتند حمام، به هم آب تعارف میکردند و میرفتند توی خزینه حمام. وقتی میخواستند از خزینه بیرون بیایند هم به همدیگر عزت میگذاشتند و تعارف میکردند. حمام دردشت آن روزها بخش زنانه هم داشت که در یک کوچهباغ در قسمت ویژه زنانهاش باز میشد. زنها از ساعت 8 صبح تا سه بعدازظهر میرفتند آنجا. در واقع حمام دردشت متشکل از دو حمام بود که حمام بزرگ آن، زنانه و حمام کوچکش، مردانه بود. هر کدام از زنها با چهار پنج تا بچه میرفتند حمام و نفری دو یا سه ریال میدادند.
به طور مسلم این حمام پر از بروبیا در زمانی که فاضلابکشی شهری نبوده، خود به یک معضل بدل میشده است. فاضلاب این حمام به باغ حسن شاهرخ میرفت. این باغ معروف سر چهارراهی در بازارچه دردشت بود و نزدیک 10 جریب وسعت داشت، یعنی 10 هزار متر مربع. برخی از سدهایها (خمینیشهریها) بودند که میآمدند توی این باغ، کود درست میکردند و برای پای کشت شان میبردند. آنها خاکستر میریختند توی بقچهشان و با این کودها مخلوط میکردند و میانداختند روی کولشان. به همین نحو چاههای در خانهها را هم تخلیه میکردند. آن وقتها گاز و اینها نبود. اینها را میبردند صحرا و میریختند پای خربزه و خیار. میوههای آن روز مزه و طعم دیگری داشت و این طعم و مزه، مال همین بود. کود شیمیایی کار نمیکردند.
حمام دردشت سالها تعطیل بود و حالا پنج سالی است مرمتشده و کارکرد یک فضای اداری را پیداکرده است.
بازار دردشت آنزمانها ابهت و اهمیتی داشت. بازارچه دردشت آن روزها محل گذر بوده و مردم از طریق آن به بازارهای سبزهمیدان میرفتند، اما از وقتی خیابان ابنسینا را کشیدند، دیگر کسی از داخل آن عبور نمیکند.
10 سال است چهارطاق بازارچه را با آجر عوض کردند، اما بخشی از خشت 300 ساله آن در وسط تیغهاش حفظ کردند. طاق مغازه ما اما محکم بود و داخل آن را پاکسازی کردند. چند سال بعد از پاکسازی طاقهای بازارچه، کف بازارچه که گود بود را درستش کردند. کف آن، اول خاک بود، بعد ریگ ریختند و بعد از آن، شن و آب. بعد هم اینجا را آسفالت کردند. بعد از آسفالت، کف اینجا گود بود و دومرتبه خراب شد و برای همین، یک آسفالت دیگر رویش کشیدند و تقریبا ده تا آسفالت روی اینجا کار کردند. بعد از انقلاب هم کف بازارچه را سنگفرش کردند و الان، ده پانزده سال است که کف این بازارچه را سنگ کردهاند.
مسجد آقانور هم متعلق به حدود 400 سال پیش است. مسجد آقا نور از بناهایی است که در دوره پادشاهی شاه عباس بزرگ ساخته شده و در اولین سال سلطنت شاه صفی به اتمام رسیده است و به این مناسبت در کتبیه اصلی مسجد در سردر شرقی، نام هر دو پادشاه آمده است. متولی این مسجد، یک زن است که در خود مسجد هم خاکش کردهاند. مسجد چهاری هم سابق بود که حاج شیخ حیدرعلی، موقتی میآمد در آن نماز میخواند که او هم رحمت خدا رفت و حالا اسم این مسجد را گذاشتهاند مسجد امام حسن. یک مسجد هم هست به اسم مسجد پاسنگ که حالا اسمش عوض شده است. یک مسجد دیگر هم آن بالا است به اسم «مسجد کوچیکه» که اسم آن را هم عوض کردهاند. یک مسجد هم توی کوچه ارابهچیها (کوچه شهید محبت) بود. این مسجد 50 سال بود خراب شده بود و آب به پی آن نفوذ کرده بود. حالا مسجد را ساختهاند و پاکسازی کردهاند، اما هنوز تمام نشده است. یک کوچه هم بالاتر بود به اسم کوچه جهودها (یهودیها) که بسیاری از یهودیان اصفهان در آن کوچه زندگی میکردند و از ما میآمدند خرید میکردند. اسم این کوچه هم عوض شده است.
کاسب بازارچه دردشت