عادل غلامی: دعا می‌کنم رفتارمان بهتر شود

هفته نامه چلچراغ - فاطمه صمدی: به فرهنگ ناب ایرانی اعتقاد ویژه ای دارد. با او که حرف می زنی، متوجه می شوی روحیه اش به هم ریخته؛ از اینکه چرا مردم ما از فرهنگ ایرانی خود فاصله گرفته اند، چرا در کوچه و خیابان اینقدر عصبانی هستند. با عادل غلامی خواستیم بیشتر از لذت نوروز صحبت کنیم، اما گویا برخی از رفتارهای نامناسب او را ناراحت کرده تا بیشتر از مردم بخواهد به فرهنگ ناب ایرانی توجه کنند.

سال 96 خوب بود؟

آره شکر خدا سال بدی نبود و از نظر ورزشی و زندگی شخصی راضی بودم.

اما در همین سال با تیم ملی به مشکل خوردی و برای مقطعی کنار رفتی؟

به هرحال برایم سخت بود، اما مهم این بود که در آن شرایط سخت بتوانی به شرایط خوب برسی و به مشکل نخوری. تلاش من هم همین بود که به حاشیه و مشکل وارد نشوم و طوری تصمیم بگیرم که بعدا برایم اتفاق های خوبی رقم بخورد.

چطور توانستی آن روزها با سختی ها و مشکلاتت کنار بیایی؟

من مشاوران خیلی خوبی داشتم و از مشاوره های آن ها به خوبی استفاده کردم. همه، مخصوصا ما ورزشکارها، در شرایط سخت ممکن است قرار بگیریم، اما مهم راه چطور بیرون آمدن از این شرایط است، که من هم آن روزها سعی کردم احساسی عمل نکنم و از طرفی هم از مشاوره های خوب درست استفاده کنم.

سال 97 منتظر چه اتفاقی هستی؟

خب ما مسابقات جهانی والیبال را در پیش داریم و امیدوارم به امید خدا بتوانیم در این بازی ها موفق و سربلند عمل کنیم.

وضعیت اقتصادی ایران را در سالی که گذشت، چطور دیدی؟

افتضاح و بد. واقعا شرایط برای همه مردم ایران سخت بود.

ما شما قشر ورزشکار مطرح جامعه کمتر این سختی را احساس کردید. درست است؟

وضعیت اقتصادی ایران طوری شده که الان دیگر پولدار و فقیر همه این شرایط سخت را تجربه می کنند و با هر کسی که صحبت می کنی، از شرایط اقتصادی ناراضی است. کشور ما کم ثروت ندارد. من امیدوارم با مدیریت درست از این ثروت استفاده شود تا کمتر فقیری در کشور داشته باشیم.

کدام تصویر از نوروز کودکانه ات بیشتر در ذهنت باقی مانده؟

شور و شوق عید و دید و بازدیدها. مخصوصا این که منزل مادربزرگم و عیدی هایش را خیلی دوست داشتم. هرچند که الان واقعا مردم ما انگار دل مرده شده اند و آن میل و اشتیاق ها برای دید و بازدید کمتر شده. یک زمان بود همه فامیل برای عیددیدنی به خانه هم می رفتند، اما الان حتی دید و بازدیدها هم کم رنگ شده.

فکر می کنی دلیل اصلی این کم رنگ شدن دید و بازدیدها چه باشد؟

بخشی که به مشکلات مالی مردم بر می گردد و بخشی هم فشار روحی و روانی که روی آن هاست. آدم باید دل خوشی هایی داشته باشد تا دنبال دید و بازدید باشد، اما متاسفانه الان خیلی از مردم ما به خاطر مشکلاتی که دارند، دل مرده شدند.

قبول داری تجملاتی شدن مهمانی ها هم در کم شدن دید و بازدیدها تاثیر گذاشته؟

بله، تاثیرگذار است. قدیم ما جایی می رفتیم، یکی دو نوع غذا بود، اما الان مردم چشم و هم چشمی هم دارند.

اولین دعای شما سر سفره هفت سین؟

این بود که مردم ما به راه درست اخلاق و رفتاری که داشتند، برگردند. باید قبول کنیم از لحاظ اخلاقی همین طور داریم به عقب می رویم. ما بهترین فرهنگ را داریم، چرا مردم ما مثلا در فضای مجازی تا اتفاقی می افتد، به پیج شخصی فلان چهره مطرح حمله کرده و فحاشی می کنند. چرا وقتی فرهنگ ایرانی این قدر ناب و خوب بوده، از آن نباید استفاده درست کنیم. ما باید خوب زندگی کردن را تمرین کنیم.

شما خوب زندگی کردن را در چه چیزی می دانید؟

در جامعه سالم، اخلاق و فرهنگ سالم، روح و روان سالم. خوب زندگی کردن در پول دار بودن نیست و چه بسا آدم هایی که پول ندارند، اما سالم زندگی می کنند. الان من وقتی می بینم مردم کشورم این قدر پرخاشگر و عصبی شده اند، حرص می خورم و ناراحتم که چرا ما که این قدر فرهنگ خوب داشتیم، مردممان باید به این روز بیفتند. وقتی بیرون می رویم، می بینیم که مردم آماده دعوا با هم هستند. مشکلات اقتصادی و فشار روحی همه روی مردم تاثیر گذاشت. متاسفانه سر رانندگی هم که همه دعوا دارند و با ناراحتی و عصبانیت رانندگی می کنند. کشور ما باید روی این مسائل کار کند، روی فرهنگ خوبی که داشتیم و باید برگردد تا باز هم بهترین مردم را داشته باشیم، نه این که آمار حادثه و خلاف در کشورمان این قدر بالا برود.

خودت آدم عصبی هستی؟

من وقتی از مردم جامعه ام حرف می زنم، خودم هم جزئی از آن به حساب می ایم. الان کشورهای اروپایی برای مردمشان قوانین سفت و سختی گذاشته اند و همه به آن عمل می کنند، که فرهنگ اجتماعی شان هم بالا رفته. کشور ما هم باید همین قوانین سفت و سخت را بگذارد تا شرایط بهتر شود.

شخصیت تاریخی مورد علاقه ات؟

آرش کمان گیر، سردار آریو برزن، من کلا به تاریخ و فرهنگ ایران علاقه زیادی دارم.

در چیدن سفره هفت سین به همسرت کمک کردی؟

نه، همه کارها را همسرم انجام داد و خودم علاقه ای به این کارها ندارم.

و در پایان یک دروغ سیزده؟

فرهاد قائمی ازدواج کرد.