در اروپا کسی از اصفهان چیز زیادی نمیداند
اولین بار است که به اصفهان میآیم و سفر فرانسویها به اصفهان، هم اتفاق تازهای است، بهطوریکه من هیچکس را در فرانسه نمیشناسم که پیشازاین به اصفهان آمده باشد.
اصفهان امروز/ زرونیک دیپخه: اولین بار است که به اصفهان میآیم و سفر فرانسویها به اصفهان، هم اتفاق تازهای است، بهطوریکه من هیچکس را در فرانسه نمیشناسم که پیشازاین به اصفهان آمده باشد. زمانی هم که من و دوستانم میخواستیم به ایران بیاییم، همه درباره خطر این کشور به ما هشدار میدادند و از ما میپرسیدند چه چیزی میخواهیم در ایران ببینیم و چه چیز جذابی در این کشور وجود دارد. علت این موضوع، این است که فرانسویها هیچچیزی درباره ایران نمیدانند، نمیتوانند پیشبینی کنند چه چیزی در این کشور پیدا میکنند و اطلاعات و اخبار خوبی هم درباره آن دریافت نمیکنند. من هم پیشازاین که به ایران بیایم، فکر میکردم این کشور، سرزمین بسیار غمگینی باشد، ولی وقتی مردم ایران را دیدم، بسیار شگفتزده شدم. آنها شاد هستند و با غریبهها به مهربانی رفتار میکنند. شهرهای ایران و ازجمله اصفهان هم، چیزهای زیبای زیادی برای دیدن دارد. فکر میکردم مردم ایران خیلی غمگین و گوشهگیر باشند، اما برخلاف تصورم، آنها همیشه میخواهند با توریستها صحبت کنند و از آنها بپرسند اهل چه کشور و شهری هستند.
علت تمایل فعلی فرانسویها به سفر به ایران هم بهبود روابط سیاسی است، ضمن اینکه هتلها و رستورانهای ایران هم نسبت به قبل بهتر شده است. از طرف دیگر، این روزها همه دنیا درباره ایران حرف میزنند و به همین دلیل خیلیها کنجکاو هستند به ایران بیایند و ببینند چطور کشوری است.
یکبار برای دیدن اصفهان کافی است و دیگر به این شهر نمیآیم، چون کشورهای خیلی زیاد دیگری هستند که دوست دارم آنها را ببینم. البته به دوستانم، سفر به ایران را پیشنهاد خواهم داد، چراکه آنها چیزهای درستی درباره این کشور نمیدانند. خودم هم با شش نفر از دوستانم به ایران آمدهام که یکی از آنها ایرانی و مسلط به زبان فرانسه است. من و دوستانم عادت به سفر به دور دنیا داریم و بیش از همه در ایران شگفتزده شدیم، چراکه اصلاً شبیه آن چیزی که فکر میکردیم، نبود. ما به بسیاری از کشورهای آفریقایی و آسیایی چون هند و کشورهای غربی مثل امریکا و نروژ رفتهایم و ایران را بیش از همه شبیه به کشورهایی مثل هند و ترکیه یافتیم. من به دوبی هم رفتهام، ولی این شهر را دوست نداشتم و عناصر بومی در آن ندیدم، این شهر بیشتر شبیه به امریکا و کشورهای غربی بود.
اصفهان را دوست داشتم، چراکه مردم این شهر، بسیار مهربان هستند و ساختمانها و چیزهای زیبای زیاد دیگری برای دیدن دارد. اجبار پوشش سر برای زنها در ایران، به هر حال باعث نمیشود توریستهای واقعا علاقمند از سفرشان به این دلیل به این کشور صرف نظر کنند، ضمن اینکه داشتن پوشش سر بهراحتی بیشتر توریستها هم کمک میکند چون مانع از تمایز توریستها با بقیه مردم میشود. گرچه اصفهان را دوست داشتم، اما چیزهایی از آنهم موردپسندم نبود، برای مثال غذاهای رستورانهای این شهر خیلی شبیه به هم بود، بهطوریکه هر زمان به هر رستوران درجه بالا یا درجه پایین میرفتم، غذاها تکراری و از یک نوع بود و تنوع نداشت.