حراج سرمایه‌ها در دقیقه ۹۰

در تاریخ خوانده‌ایم که چگونه اقوام مغول و همچنین محمود و اشرف افغان وقتی به ایران رسیدند و پس از خروج از آن ضمن به آتش کشیدن مراکز فرهنگ و همچنین مساجد و دیگر اماکن مورداحترام جامعه پل‌های پشت سر را هم تخریب کردند تا بعد از آن‌ها کسی دیگر نتوانند قدم از قدم بردارد!

حراج سرمایه‌ها در دقیقه ۹۰
حسن روانشید| مصطفی طاهری نماینده مجلس شورای اسلامی چند روز پیش پیرامون واگذاری معادن اظهار داشته‌اند: «طبق بررسی‌های انجام‌شده پانزده درصد از سهام شرکت ایران ترانسفو زنجان را نصف قیمت واقعی به فروش رسانده‌اند تا خریدار نصف را پرداخت و بقیه را به اقساط تأدیه کند، اینگونه اقدامات دولت آن هم در اواخر روزهای کاری یک آسیب و حراج است که سرمایه‌ها را به قیمت کم واگذار می‌کنند و این در حالیست که رابطه‌ها در حالی پیگیری می‌باشند. در معادن و سهام عدالت هم‌ چنین اتفاقی افتاده است که با واگذاری به هیئت‌های استانی شاهد سهل‌انگاری‌هایی در آن هستیم. متأسفانه دولت تمام سقف تنخواهی که می‌تواند از بانک مرکزی دریافت کند در حال پر کردن است و این در حالی است که به‌محض تحویل دولت جدید با مشکل مواجه خواهد شد. ذخیره کالاهای اساسی نباید از حد متعادل خود کمتر باشد چرا که این کالاها ذخایر استراتژیک کشور هستند، اما متأسفانه این کالاها نسب به سال قبل در کمترین مقدار خود قرار دارند و این نشان از بی‌دقتی دولت است. ازاین‌رو کمیسیون اصل ۹۰ در این خصوص ورود پیدا کرده است، برخی از این موارد از طریق کمیسیون صنایع، کمیسیون اصل ۹۰ و نماینده‌های مجلس در حال پیگیری و در دست بررسی است که تسلط مجلس بر روی دولت یک اشرافیت حداکثر نیست که با کوچکترین کار یا حرکت مشخص است، چرا که باید برای مشخص شدن، فرآیند خودش را طی کند. اما درهرحال مجلس فعال است و قطعاً بخشی را می‌تواند پیگیری کند چرا که موارد زیاد است» ولی بخش دیگری از تلاش‌های دقیقه ۹۰ دولت دوازدهم با ابهاماتی روبرو می‌باشد زیرا شدت بالایی به خود گرفته زیرا تنها واگذاری شش هزار معدن در سطح کشور طی چند روز باقی مانده که معلوم نیست چه کسانی می‌خواهند این معادن پرمنفعت را از طریق رانت به دست آورند، این کار موجب شده تا کارشناسان را به‌شدت متعجب کند که چگونه مزایده‌های قبلی کنار گذاشته شد تا به‌نوعی معدن پاشی شود که قبلاً هفت هزار مکان کانی طی این سال‌ها مفقود بمانند! از سوی دیگر پشت پرده وزارت آموزش‌وپرورش حکایت از آن دارد گروهی در تلاش برای اعزام به‌عنوان معلمان خارج از کشور می‌باشند که نوعی تعجیل مشکوک در این امر است تا بوی رانت از درون آن متصاعد گردد! پیرامون واگذاری‌های معدن به‌نوعی دستکاری ها در نحوه برخورد می‌شود که همگی معارض دولتی دارند و باید معلوم شود این هفت هزار معدن مشکل‌دار کجا رفته و در محدوده کدر شفافیت‌ها به چه سرنوشتی دچار شده‌اند؟! البته که یا نحوه این واگذاری‌ها به قانون برچسب کشف معدن الصاق شده تا هرکس آن را پیدا کرد مال او باشد و داستان قدیمی قرعه‌کشی خودروسازان تکرار شود تا هرکس قبل از همه پول را واریز نمود اتومبیل به او تعلق داشته باشد که به‌نوعی تضییع حقوق آحاد جامعه عینیت پیدا کند! حراج‌ها همچنان ادامه دارد و سرگذشت بیشتر آن‌ها بر اساس داستانی جالب و شنیدنی است که در زمان‌های نه‌چندان دور اتفاق افتاده و به‌نوعی طنز تبدیل شده است! می‌گویند در یکی از شب‌های سرد زمستان آجودان یا همان مأمور شهربانی رژیم پهلوی پیاده‌روی یکی از خیابان‌های پایتخت را طی می‌کرد که با مردی ژولیده موی در حال بریدن قفل یک مغازه با اره آهن‌بر روبرو شد! دست روی شانه او گذاشت و گفت: خسته نباشید و پرسید: مشغول چه‌کاری هستی؟ طرف مقابل بدون اینک ترس و واهمه‌ای به خود راه دهد جواب داد: مشغول ویلن زدن هستم! پاسبان با خنده تمسخرآمیز پرسید: پس چرا آهنگش شنیده نمی‌شود؟ مخاطب که دزد شب بود جواب داد: صدایش را فردا صبح همگی خواهند شنید! و حالا این همان سمفونی اندوه است که از حراج سرمایه در دقیقه نود خبر می‌دهد.
ادامه دارد

ارسال نظر