غفلتهای کلان
یکی از صفات بارز و ناخواسته هر انسان، غفلت است که البته تعداد و وسعت این پدیده در افراد مختلف با روحیههای گوناگون متفاوت میباشد.
حسن روانشید| بعضی بیتوجهیهای اندک و کوچکی دارند که بارها آن را تکرار میکنند تا جایی که به یک عادت ثانویه تبدیل میشود. اما گروهی همان غفلت را نوعی عذاب وجدان فرض کرده و همه تلاش خود را صرف حذف و عدم تکرار آن مینمایند اما تعداد افرادی که از میان گزینههای جاری در زندگی بدون قیاس و بررسی آثار و پیامدهای آن روشهایی را انتخاب مینمایند که در ظاهر سود منفعت قابل قبولی دارند اما در مقام مقایسه و بلندمدت نهتنها بهره نیستند بلکه بهنوعی عامل ضرر و زیانهای غیرقابلجبران میباشند؛ بنابراین بهتر است بهجای سرعتگیری در شکار فرصتها، زمانی را هم به انتخاب آن اختصاص دهیم و عواقب هریک را به چالش بکشیم تا شاید قانعمان کند که بعضی از انتخابها سرابی بیش نیستند، همانگونه که گروهی در عنفوان جوانی که قدرت بالایی دارند به شغلهای سخت و طاقتفرسایی ورود میکنند که بالطبع پس از مدتزمانی کوتاه انجام آنها برایشان مشکلساز میشود و دیگر فرصتی برای جبران و تغییر این پیشهها وجود ندارد. اما میتوان ادعا کرد این انتخابها برای همه یک هدف مشخص دارد
که چیزی جز تأمین هزینههای زندگی بهتر و راحتتر نیست و ناتوانی و بیماری هم جزئی از این مسیر است ولی با غفلتهایی در دوران سلامتی روبرو میشود زیرا کمتر کسی است که در دوران تواناییها به فکر روزگار پریشانی و بخصوص ناتوانی از ضعف و بیماری باشد و اگر میبود ضربالمثل «شتر آهسته میرود شب و روز» شامل حالش میشد تا تلاشهای خود را در طول زندگی مدیریت نموده که درسی باشد از روش شتری که صدها کیلومتر را تشنه و گرسنه طی میکند اما خسته و متوقف نمیشود زیرا در کوهان خود آب و غذا برای این روزهای سخت و بحرانی پسانداز کرده است اما اسب اینچنین نیست که اگرچه بهسرعت میتازد اما بهزودی خسته، گرسنه و تشنه میشود و نیازمند است که استراحت کرده و تیمار شود. اینجاست که میشود شتر گونه بودن را با صفت آهسته یا اسب شدن را با روش تعجیل انتخاب کرد! شاید بهترین گزینه در شتر ذخیره منطقی آب و توده چربی غذایی است که در کوهان خود ذخیره دارد و انسانها این انتخاب را در پس اندازهای بانکی بخصوص در مقطع سرمایه اندوزیهای بهرهمند برگزیدهاند تا در پایان هرسال رقمی به آن افزوده شود و اینگونه برای خود یک نوع آرامش صوری و مخدر مقطعی ایجاد کنند
و در این اندیشه باشند که با سودهای به دست آورده میتوان مشکلات را حلوفصل گردد درحالیکه بعضی از معضلات راهکارها و پس اندازهای ویژه خود را میطلبند تا ضمن دارا بودن ارزش باقیاتصالحات، گرهگشای پیش پا نیز باشند. شاید وقت و تمرکز لازم را با توجه به گرفتاریهای موجود نداریم که واکاوی کنیم بانکهای دیگری ازجمله خون هستند که میتوانند ضمن ایجاد توفیق مشکلگشایی برای دیگر ابناء بشر منابعی برای سپردهگذاری داشته باشند. اهدای خون یک فرآیند پیشگام است که شما توافق میکنید بهطور داوطلبانه خون خود را به کسی که آن را نیاز دارد اهدا کنید. سالانه میلیونها نفر از مردم جهان به تزریق خون نیاز دارند. برخی از افراد نیز ممکن است در طول عمل جراحی محتاج خون باشند. برخی نیز امکان دارد بعد از یک تصادف یا بیماریهای خاص دیگر به فرآوردههای خونی احتیاج پیدا کنند که شاید روزی ما هم یکی از آنها باشیم، بنابراین اهدای خون رفع تمامی این موارد را برای متولی اجرا ممکن میسازد. کسانی که گزینه بانک را برای امید به آینده انتخاب کردهاند باید به یاد داشته باشند پس از طی شدن سالها آنچه به دست میآورند تنها سودهایی است که بر روی هم تلنبار
باشند و بدون اینکه دعایی پشت سر آن باشد یا روزی بتواند واحدی از خون در صندوق ذخیرهشده بهحساب آید درحالیکه بانک خون علاوه بر اینکه واسطه خیر بین دارندگان و نیازمندان است، سندی در اختیار اهداءکنندگان میگذارد تا هرلحظه به خون نیازمند شدند این سازمان گسترده در سراسر کشور را پشتیبان و بیمهگر خود بدانند، حالا با یک مقایسه کوچک و دو دو تا کردنهای عامیانه میتوان به این نتیجه متقن دست یافت تا علاوه بر سپردههای مالی در بانک و ذخایر معنوی در وجدان، اماناتی را هم به بانک خو ن بسپاریم تا این مثلث طلایی بتواند دنیا و آخرت ما را به دو بهشت گوناگون تبدیل کند که بیتوجهی به آن موجب عواقب غفلتهای کلان است. این روزها اگرچه واحدهای سازمان انتقال خون در سراسر کشور پذیرای اهداءکنندگان بسیاری برای نجات مبتلایان به کووید ۱۹ و نوع جدید دلتای آن حضور مجدانه دارند اما میطلبد تا همه کسانی که شرایط لازم را برای اهدا در خود سراغ دارند غفلت نکنند تا نیاز به گروههای خون بخصوص از نوع منفی آن هم تأمین شود.
ادامه دارد
ادامه دارد