همه‌جا و همه‌چیز تعطیل است!

حسن روانشید - اصفهان امروز : عصر آن پنجشنبه نوید می‌داد که می‌شود صبح فردا را پس از ادای فریضه نماز یکی دوساعتی به خواب شیرین و بدون دغدغه خیال رفت تا خستگی یک‌هفته‌ای که مجبور به بیداری و تلاش از ساعت پنج صبح تا پایان شب بوده را رفع کند اما این رویا به حقیقت نپیوست و در گرگ‌ومیش روشنای صبح که تازه چشم‌هایش گرم و پلک‌هایش روی هم افتاده بود از صدای فرود کلنگ و کفی بیل که به سطح آسفالت کشیده می‌شد از جا پرید، سعی کرد بی‌توجهی کند و همچنان در رختخواب بماند اما مگر می‌شد؟ از زیر پتوی گرم‌ونرم بیرون آمد و خود را به منبع صدا در کوچه رساند. با کمال تعجب همسایه روبرویی را دید که مشغول تخریب قسمتی از دیوار قدیمی است تا در کوچک آن را بیرون آورده و آن را نو کند. در ضلع دیگر کوچه یعنی در کنار خانه او دو لنگه در فلزی که به دیوار تکیه داده بود توسط پسر بزرگ همسایه ضدزنگ می‌خورد و کارگری همچنان مشغول تخریب دیوار بود. صاحبخانه که مرد میانسالی است سیگار به دست جریان را نظارت می‌کرد. از خانه خارج شد و درحالی‌که سعی داشت خونسرد باشد سلام کرد و گفت: خسته نباشید. همسایه جواب داد: سلامت باشید و همچنان به تماشا ادامه داد. گفت: ببخشید، مبارک است، می‌خواهید ساختمان را تخریب کنید؟ خیلی سرد جواب شنید: نه می‌خواهم در آن را عوض کنم و فلزی بگذارم. گفت: خوب است اما این وقت صبح آن هم روز جمعه؟ بازهم با سردی جواب داد: امروز همه‌جا و به‌ویژه شهرداری تعطیل است و من می‌توانم تا عصر کارم را تمام کنم و در را در دیوار بگذارم. گفت: البته می‌توانستید این کار را به‌طور قانونی و با مجوز شهرداری هم انجام بدهید. جواب شنید: حتماً هزینه کمرشکن و دوندگی‌هایش هم با شما بود؟ دید درست می‌گوید و چون دیگر خواب از سرش پریده بود گفت: خسته نباشید و به خانه برگشت، درحالی‌که پیش خود مرور می‌کرد جمعه چه روز خوبی است که می‌شود بسیاری از مشکلات را در آن حل کرد! کارخانه‌های مخرب در سطح کلان‌شهر و حاشیه آن ازجمله نوار غربی اصفهان دریچه‌های دودکش را با خیال راحت و فارغ‌البال از حضور مأموران محیط‌زیست به مدت ۳۶ ساعت یعنی از اواخر شب گذشته تا صبح شنبه بازخواهند گذاشت تا سیستم کمی نفس بکشد و مردم هم دودی استنشاق کنند! مدیران بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها، اورژانس خود را به یک پزشک عمومی و تعداد معدودی نیروی تجربی! می‌سپارند تا متخصصان از استراحت مطلق بهره‌مند شوند! نانوایان شهر قادرند اگر میلشان کشید و دلشان خواست این روز را استثنائاً دیرتر از خواب بیدار شده و خمیر را به‌جای استفاده از خمیرمایه با جوش‌شیرین عمل بیاورند! رانندگان به‌ویژه اتومبیل‌های کرایه از عبور ممنوع‌ها به‌راحتی بگذرند و اتوبوس‌ها و کامیون‌های بیابانی در سطح شهر مانور داده و گاه‌گاهی از بوق‌های شیپوری برای بیدار کردن مردم از خواب غفلت استفاده کنند! بانک‌ها فراموش کنند پول موردنیاز مردم را به‌قدر کافی در صندوق‌های عابر بانک بگذارند و نیازمندان به‌ویژه مسافران شهر را آوره کوی و برزن برای یافتن شعب دیگر کنند! داروخانه‌ها به‌طور کل تعطیل و شبانه‌روزی‌های آنها نیز به‌منظور صرفه‌جویی در هزینه و افزایش درآمد، به خیل مراجعان نیازمند تنها با یک نفر سرویس دهند! رفته گران و مأموران فضای سبز در کمال آسودگی از سرکشی سرکارگران موتورسوار، کار را تعطیل و بساط صبحانه را در گوشه‌ای دنج فراهم و وقت کاری را به دورهمی بگذرانند! فضاهای سبز خالی از ورزشکاران صبحگاهی در آرزوی دیدن کسانی باشد که در طول هفته در صف استفاده از وسایل ورزشی می‌ایستادند یا از سر و کول هم بالا می‌رفتند! گذرها و پیست‌های دوچرخه‌سواری که شهردار قبل برای ساختشان زحمات فراوانی کشید و دلبستگی خاصی به آنها داشت گرد غربت را تحمل کنند و همچنان در انتظار عبور رکاب‌زنانی باشند که دیگر سه‌شنبه‌ها هم از آنها خبری نیست! حالا دیگر شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر همچون دوره قبل چندان جوان نیستند که بتوان حداقل از آنها انتظار داشت از سرمایه‌هایی که برای سلامتی جامعه خرج شده بهره‌ور شوند! همه این حرف‌ها به کنار اما دریغ از اینکه از نسل‌های نوجوان و جوان هم که طول هفته را به بهانه درس و مدرسه و احیاناً کار از حضور در پارک‌ها و اماکن ورزشی طفره می‌روند هم در روز جمعه و تعطیل خبری نیست! گویا آنها هم خواب صبحگاهی را به استفاده از فضاهای ورزشی و مفرح ترجیح می‌دهند که البته بازار خوراکی‌های صبحانه همچون حلیم و عدس، کله‌پاچه و آش قلمکار که روزهای هفته را کم رونق سپری می‌کنند امروز پرجمعیت و متراکم و گرم است و والی شهر نیز همچون همه جمعه‌های گذشته به‌تنهایی صبح اول وقت جمعه خود را با پوشیدن کفش و لباس ورزشی و کلاه عرق‌گیر بر سر برای تنوع هم که شده در پارک‌های مختلف سپری می‌کند.
ادامه دارد