زمانی که حمایتها را دور میزنند!
آه و ناله برای از دست رفتن بهواسطه سهلانگاری کاری بس عبث و بیهوده است. دودی که از این آتش بدون شعله بلند میشود همچون عاقبت نوزادی ناقصالخلقه و مرده به دنیا آمده است که فقط چشمها را میسوزاند و نفس را به شماره میاندازد که درنهایت پایانی جز پایانی غم انگیز نخواهد داشت.
حسن روانشید- اصفهان امروز: آه و ناله برای از دست رفتن بهواسطه سهلانگاری کاری بس عبث و بیهوده است. دودی که از این آتش بدون شعله بلند میشود همچون عاقبت نوزادی ناقصالخلقه و مرده به دنیا آمده است که فقط چشمها را میسوزاند و نفس را به شماره میاندازد که درنهایت پایانی جز پایانی غم انگیز نخواهد داشت. از تعجیل بیجهت در اجرای یک طرح عجولانه نیز نتیجهای بهتر از این به دست نخواهد آمد. برای حرکت به جلو در این مسیرها چه با پا و چه با سر برویم در هر دو صورت کفش یا کلاه پاره میشود! آنچه قابل پیشبینی نسبی است و نمیتوان به آن مطلق اندیشید بازی طرف مقابل روی صفحه سیاهوسفید شطرنج است! بعضی آنقدر حرفهای عمل میکنند که طرف مقابل را در یک چشم به هم زدن بهسوی کیشومات شدن میبرند! در آغاز بازی گردن را کج کرده و با حالی نزار ننه من غریب بازی درآورده و خود را شیفته جانفشانی و آماده خدمت به جامعه نشان میدهند و تنها حمایت دولت را میطلبند! از وامهای کمبهره و طولانی مدت استفاده میکنند و پس از ورود ماشینآلات دستدوم بهعنوان فابریک و ارائه صورتحسابهای آنچنانی با استفاده از معافیتهای گمرکی نهتنها وجهی به
خزانه دولت واریز نمیکنند بلکه مطالباتی را هم دراینباره ارائه میدهند و اشتیاق فراوان دارند تا بهسوی تسهیلات در دامنه وجوه اداره شده بروند که برای اضطرارها پیشبینی شده است! به بهانه فرصت راهاندازی سه سال پرداخت اقساط و 10 سال تأدیه مالیات و دیگر حقوق به ذمه را به تأخیر میاندازند درحالیکه چهارنعل و بهصورت شبانهروزی مشغول تولید هستند! پارتیهای اول و دوم را در بوق و کرنا دمیده و در سطح کشور توزیع میکنند و منتظر فرصت مناسب باقی میمانند تا زمانی که ارز خارجی تکان بخورد و بها پیدا کند، آنگاه بازار داخلی را قفل کرده و بهسوی بازارهای بیرونی که قبلاً رایزنی شده میروند و همین کالای باارزش را که تحت حمایتهای متعدد داخلی قرارگرفته و نیاز هموطنان را تأمین میکند به آنسو گسیل میدارند تا با حاصل ارز گران بهایی که از آن به دست میآید به تجارت جهانی بپردازند، آنچه نوشتیم قصه و داستان حسین کرد شبستری نبود که برای شبهای سرد و طولانی زمستان تدوینشده و توسط پدربزرگها در زیر کرسی برای اعضای خانواده نقل میشد بلکه واقعیتهای تلخی است که با تحرکاتی بهواسطه بعضی از تجار داخلی رقم میخورد! معدودی که اینگونه ارج
و ارزش اکثریت جامعه شریف بازار را نیز زیر سؤال میبرند و روح بیانگیزه بودن را در آنها میدمند! خدا نکند از آنسوی مرزها شیطنتی برای ایجاد اختلال در مسائل اقتصادی کشور رقم بخورد زیرا معدودی از همین فرصتطلبان پابهرکاب قاچ زین را گرفته و چهارنعل میتازند که درنتیجه بیماران مختلف که لقب خاص را به خود اختصاص دادهاند در این برهه از زمان صدمات غیرقابل جبرانی را تحمل میکنند از آن جمله کسانی که به تالاسمی مبتلا هستند و یا داروهای هموفیلی درحالیکه تحت حمایت دولت تولید و یا وارد میشوند بیشتر برای همین نقطه زمان هاییست تا مبتلایان آسودهخاطر باشند اما تولیدکننده داخلی که همه مکنت خود را با حمایتهای بیدریغ قوانین مصوب به دست آورده و حتی زمینه سختگیری و ورود مشابهها را از خارج فراهم نموده است تا با افزایش تعرفه گمرکی واردکنندگان را در تنگنای رقابت بگذارد بهمجرد تغییر قابلتوجه در برابری ارزها فیلش یاد هندوستان میکند تا دسترنج جامعه فرهیخته ایرانی را به مسیر صادرات بسپارند و بدینوسیله از کاهدان و آخور توأمان بهرهجویند! از سویی اقلام وارداتی که به بهانه حمایت از تولید داخلی در گمرکها دپو شده قادر به پرداخت
تعرفههای سنگین تعیینشده نمیباشند و این دو معضل در صادرات بیرویه و محدودیت در واردات دمار از روزگار نیازمندان به دارو را درمیآورد! چند سال از شروع طرح اقتصاد مقاومتی میگذرد اما هرسال بهصورت کج دار و مریز با آن رفتار شده بدون اینکه نتایج مطلوبی از اجراهای ناقصالخلقه آن به دست آید و امروز پس از پنج سال میتوان چکیده همه تجربیات را رویهم گذاشت و قاطعانه حمایت از تولید داخلی را مدیریت کرد اما علاوه بر بهره نبردن از تجربههای ارزشمند و بدون مجهز بودن به سلاح تحقیق، بیمهابا بهسوی اجرایی میرویم که نتیجه آن سوءاستفاده بعضی عوامل فرصتطلب از آن است. اینگونه اجازه میدهیم تا حمایتها را دور بزنند و بازهم مجریان را در ورطه تنش رها سازند!
ادامه دارد
ادامه دارد