فرار به جلو، ایستاده در غبار!
مشکل کمآبی در کشور را نمیتوان با سفسطه و ابراز نظرهای واهی حلوفصل کرد زیرا فارغالتحصیلان اقلیمشناس بهخوبی آگاهاند که تنها راه غلبه بر بحران و عبور از آن استفاده از سپر همدلی و سلاح صرفهجویی است که جامعه غیرمسئول نیز آن را پذیرفتهاند زیرا اطلاعرسانی رسانهها دراینباره کارساز بوده و جواب داده و مردم اصفهان ضرورت رعایت را دراینباره به بهترین نحو انجام دادهاند.
حسن روانشید-اصفهان امروز: مشکل کمآبی در کشور را نمیتوان با سفسطه و ابراز نظرهای واهی حلوفصل کرد زیرا فارغالتحصیلان اقلیمشناس بهخوبی آگاهاند که تنها راه غلبه بر بحران و عبور از آن استفاده از سپر همدلی و سلاح صرفهجویی است که جامعه غیرمسئول نیز آن را پذیرفتهاند زیرا اطلاعرسانی رسانهها دراینباره کارساز بوده و جواب داده و مردم اصفهان ضرورت رعایت را دراینباره به بهترین نحو انجام دادهاند. این گفته ما نیست بلکه اقرار بالاترین مقام مسئول استان است که بهصراحت عنوانشده. این شاهکار که از پدیدههای شهروندی است میتواند درسی باشد از جامعه پویایی که درد را لمس کرده و درمانش را نیز یافتهاند برای آنهایی که در این میان شتر را گمکرده و دنبال مهارش میگردند! توجه و تعمق به جریاناتی که در بیرون از مرزها پیرامون مسائل سیاسی کشور میگذرد وجدان بیدار ما را در درونبر این تفکر وا میدارد که اگر نمیتوانیم در صف اول مبارزه بیامان با تعدیهای دشمنان و بویژه آمریکا باشیم با رفتارهای نابخردانه آب بر چرخ آسیاب دشمن نریزیم! در طول ۴۰ سالی که از آغاز انقلاب اسلامی میگذرد این روزها حساسترین لحظاتی را طی میکند که
به مویی بسته است و دشمنان قسمخورده ما به دنبال قطع همان باریکی همدلی در تاریکی نفاق هستند که البته با بیداری و هوشیاری رأس نظام این اتفاق نخواهد افتاد اما وجود تطمئن القلوب بهتنهایی نمیتواند دلیلی بر آن باشد تا بخواب غفلت فرورفته که دشمنان بتوانند در لباس دوست به درون رسوخ کند و از فرصتهای ناب و خوابهای طلایی ما سوءاستفاده کرده و ضربه نهایی را وارد کند! معمولا این اشتباهات فاحش نه از جانب دشمنان عاقل بلکه از سوی دوستان غافلی رخ میدهد که سعی میکنند ضمن فرار به جلو و ایستاده در غبار عقبماندگیهای خود را از قافله پرشتاب سازندگی و پیشرفت و رفع معایب موجود فارغ از نق زدنهای نابجا جبران کنند یا کوتاهیها را به گردن کسانی بیندازند که در تلاشهای شبانهروزی و بیامان گذشته سهوا ریزهکاریهایی از دستشان خارجشده حالآنکه در مقام مقایسه سهلانگاری و عمدی در کار نبوده است که میتوان ضربالمثل بشر جایزالخطاست را برای آن به کار برد و البته اگر کسی دو سال تمام در طول 24 ساعت شبانهروز آن هم بهطور مداوم تنها چهار ساعت استراحت داشته باشد و بیش از 20 ساعت به تلاش و تحرک مضاعف مشغول تا طرحهای نیمه کاری از گذشته را
به سامان برساند و موفق هم شود نمیتوان مواردی اینچنین پیشپاافتاده را بهعنوان یک خطای تیتری و عکس ویترین بزرگنمایی کرد که این نوعی سیاه نمایی بیش نیست! نویسنده این ستون که امروز وارد پنجاه و هفتمین سال روزنامهنگاری میشود و یک هزار و شصت و چهارمین بیتوجهی تاکی را قلم میزند به شهادت همه دستاندرکاران رسانه و آرشیوهای موجود تنها منتقد پروپاقرص این تلاشگر در دوران مسئولیتش بوده که نیت درونیش از این نقادیها روشن نگهداشتن تنها موتور محرکه در یک ارگان حساس و پرمسئولیت پس از انقلاب اسلامی برای پاسخگویی به انتظارات جامعه بوده تا بیانگیزه و خاموش نشود! که البته انتخابکنندگان جدید اجازه ندادند این چراغ تا تکمیل همه کارهای روی زمینمانده روشن بماند اما میتوانند جلوی انگ زدن خدمتگزاران گذشته را آن هم در تریبونی که روزگاری نهچندان دور به تلاشهای شبانهروزی این جوان پرشور میپرداخت سد کنند و مسیر را بهسوی ارتقای و رفع و دفع معضلات موجود تغییر دهند و وقت گرانبهای مدیران و مسئولان را صرف لابیگریهای بیارزش نکنند!