سیاه نمایی برای غصب مقام!
تنها ارتباطات ناهمگون برای ارتشاء فیمابین معدودی از عوامل دولتی با کسانی که در بخش خصوصی قصد و نیت سوء در مسائل اقتصادی جامعه را دارند نباید موردتوجه مسئولان برای رفع آن شود زیرا بعضی از معضلات نهادینهشده بهعنوان بدعت میتواند سرپوشی در جهت ادامه این روند ناپسند و سرطانی باشد.
حسن روانشید- اصفهان امروز: تنها ارتباطات ناهمگون برای ارتشاء فیمابین معدودی از عوامل دولتی با کسانی که در بخش خصوصی قصد و نیت سوء در مسائل اقتصادی جامعه را دارند نباید موردتوجه مسئولان برای رفع آن شود زیرا بعضی از معضلات نهادینهشده بهعنوان بدعت میتواند سرپوشی در جهت ادامه این روند ناپسند و سرطانی باشد. نادیده گرفتن بعضی از این رفتارهای ناپسند و تعامل کردن با مجریان آن که طبق نظر مقام معظم رهبری اگر خیانت نامیده نشوند نوعی بیتدبیری است. از نمونه این رفتارهای بدعتی توسط معدودی از مدیر نماهای نفوذی که سلالههای عوامل انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی و مقر دومین ریاست جمهوری و معاون اول ایشان بودند ف دانسته یا نادانسته دست به رفتارهای ناشایستهای در دامنه مسئولیت خود میزنند که اگر خیانت بهحساب نیاید نوعی بیتدبیری میباشد. آنچه دستگاههای نظارتی و بخصوص حراستها را در دامنه قوای سهگانه موظف میسازد تا بیش از گذشته مته به خشخاشهای انتخابی و انتصابی بگذارند همین نابسامانیهایی است که نمونههای متعدد آن در چهل سال گذشته بهوفور دیده شده است اما امروز دیگر زمان فرصت دادن به اینگونه عوامل، نابخردی است
تا فرصتها را بسوزانند و جامعه را در آتشهایی که زیر خاکستر نهفته است کباب کنند. رسانهها وظیفهای بهجز اطلاعرسانی شفاف از نوع خود و بدون وابستگی به جناحهای متفاوت ندارند که اگر اینچنین نکنند قسمتی از همان معدود طبقاتی هستند که دانسته یا نادانسته قدم به دامنه بدعتهای ناپسند گذاشتهاند. مجسم کنیم چگونه میتوان بیمحابا حقالناس کرد درحالیکه صدها هزار شهید به خون خفته از آغاز تاکنون چشمبهراه اجرای رسالتی هستند که آنها به خاطرش به مسلخ رفتهاند و ارزشمندترین سرمایه حیات خود را تقدیم آن نمودهاند؟ فراموش نکنیم تاریخ را از خرداد 42 تا بهمن 57 و در ادامه تا سالهایی که نوجوانان این آبوخاک برای رفتن به جبهههای حق علیه باطل دست در شناسنامههای خود میبردند تا امروز سلالههایشان غرق امنیت و غرور و افتخار باشند و سربلند زندگی کنند. بنابراین وارد کردن هرگونه خدشه به ایدئولوژی بجا مانده از آنها که به فرهنگ و آیین اسلام ناب محمدی اتکا دارد چیزی جز جفا بهحساب نمیآید. احضار و محاکمه معدود کسانی که سالها در قوای سهگانه حضور فعال داشتهاند و امروز انحرافات اقتصادی و اجتماعیشان برملا میشود برای آحاد جامعه
دردناک و غیرقابلپذیرش است اما از قدیم گفتهاند حقیقت همیشه تلخ و ناگوار است. اگرچه اینگونه افراد در اقلیت مطلق قرار دارند اما بنا به فرمایش مقام معظم رهبری «یکی هم زیاد است». بنابراین میطلبد تا دستگاههای نظارتی هم خود را جزم کرده و همانگونه که نیروهای مخلص و دستگاههای مسئول را برای حل معضلات اقتصادی حاصل از اختلاس و احتکار بسیج نمودهاند از نهادهای حراستی همه دستگاههای دولتی و وابسته به دولت بخواهند تا بدعتهای ناصواب را زدوده و اجازه ندهند برای نمونه کارمند ساده و غیرفعالی که به دلیل عدم توانایی توسط مدیر خود به درجهای پایینتر نزول پیدا میکند پس از چندی که دری به تخته سیاست میخورد به مقام مدیر کلی ارتقاء یابد و از سویی آن مدیر ارزشی تنها تغییر مکان میدهد درحالیکه در این مقطع زیرشاخه همان مدیرکل میشود نگران تلافی بوده و ناچار به استعفا قبل از جابجایی شود! این مسئله تأسفبار نمونه کوچکی از حضور معدود کسانیست که هنوز نتوانستهاند موهبت رأفت اسلامی را قدرشناس باشند و اگر پا جا پای رزمندگان دفاع مقدس و جانبرکفان مدافعان حرم نمیگذارند و همچنان به میزهای خود چسبیدهاند بعضی از نمایندگان سادهلوح مردم
در مجلس را با چرخیدن دور شیرینی فریب ندهند و صندلی ریاست آن اداره شهرستان کوچک را اشغال و با همان ترفند نردبان ترقی را طی کرده و در مسیر پرواز، دلسوزان جامعه را درو نمایند!
ادامه دارد
ادامه دارد