انحطاط یوزهای ایرانی

سال‌ها قبل هنگامی که انجمنی تحت عنوان حمایت از حیوانات در تهران تشکیل شد صدها هزار نفر از مردم ایران به‌وسیله نامه درخواست عضویت در آن را داشتند و علاوه بر اینکه ماهانه 100 ریال به‌عنوان حق عضویت به‌حساب آن انجمن واریز می‌کردند

حسن روانشید-اصفهان امروز: سال‌ها قبل هنگامی که انجمنی تحت عنوان حمایت از حیوانات در تهران تشکیل شد صدها هزار نفر از مردم ایران به‌وسیله نامه درخواست عضویت در آن را داشتند و علاوه بر اینکه ماهانه 100 ریال به‌عنوان حق عضویت به‌حساب آن انجمن واریز می‌کردند اشتراک دو مجله هفتگی و ماهانه آن با نام‌های «حمایت از حیوانات» و «شکار و طبیعت» را هم داشتند. اینگونه توانستد حیات‌وحش کشور را به‌رغم نبودن امکانات لازم و سازمانی عریض و طویل همچون حفاظت از محیط‌زیست فعلی که دارای پست‌های سازمانی و پتانسیل معاون ریاست جمهوری است حراست کرده و در قالب همین انجمن به‌صورت افتخاری در همه زمینه‌ها همکاری کنند. وسعت سرزمین ایران تغییرنیافته و حتی فضاهای طبیعی و حراست شده آن به‌شدت کاهش یافته است اما در عوض نیروهای دولتی و حقوق‌بگیر و امکانات در اختیار آن چندین برابر شده که دلیل اصلی آن کنار گذاشتن مردم جامعه از انجام این خدمت باارزش است. امروز تنها «سمن‌ها» هستند که با دست ‌خالی بعضی از اوقات کنار هم جمع می‌شوند تا چند اطلاعیه صادر یا در این زمینه افشاگری کنند که البته هیچگونه تأثیری نخواهد داشت. سازمان حفاظت از محیط‌زیست به‌تنهایی و بدون مساعدت مردم و تنها با در دست داشتن قوانین مصوب مجلس قادر نخواهد بود وسعت بیش از یک میلیون و 600 هزار کیلومتری کشور را نظارت و حفاظت کند، بلکه نیازمند کسانی است که در همه کشور یدهای واحده‌ای برای این سازمان باشند تا علاوه بر اعلام اتفاقات، به صورت شخصی و جمعی وارد معرکه شوند و خارج از مسائل امنیتی و فیزیکی و بیشتر در عالم رودربایستی محلی و کدخدامنشی اجازه ندهند تا طبیعت و آنچه در آن هست منحط شود و یا به یغما برود. تجربه نشان داده است که دولت‌ها و عوامل آنها تنها باید نظارت داشته و اجازه بدهند تا اجراها در سطح جامعه از طریق تعامل به وقوع بپیوندد. وسعت جنگل‌های کشور اگرچه محدودشده است اما هنوز هر اصله از درخت آن می‌تواند اکسیژن موردنیاز ده‌ها موجود زنده این مملکت را تأمین کند بنابراین نگهداری از آنها از اوجب واجبات است اما مگر دولت توان دارد و یا ممکن است که برای هر اصله درخت یک نگهبان بگمارد؟ بنابراین راهی جز استفاده بهینه از همه مردم و بویژه کسانی که در حاشیه یا درون جنگل‌ها و نقاط حفاظت‌شده زندگی می‌کنند نیست. جلیقه‌های حفاظتی از محیط‌بانان اگر توسط آنها بسته شود شاید بتواند 70 درصد از جان آنها را از شلیک گلوله مهاجمان به اکوسیستم و طبیعت نجات بخشد. در سال‌های اخیر کمبود غذا و آب در این مناطق و درون جنگل‌ها باعث شده که حیوانات وحشی که از کوه‌ها به‌سوی دشت‌ها و حاشیه جاده‌ها به دنبال پیدا کردن نیاز خود روان شوند. همچنان که بنا بر پیش‌بینی‌ها در سال ۹۵ تعداد باقیمانده یوزهای ایرانی در محدوده استان سمنان تنها 50 قلاده بوده است که معلوم نیست چندتای آنها تا امروز زنده مانده‌اند! با وجود اعتراض‌های پی‌درپی مسئولان سازمان حفاظت از محیط‌زیست کشور اما تا این لحظه جاده‌های برون‌شهری این استان فنس‌کشی نشده و حیوانات اهلی و وحشی که به‌سوی جاده‌ها روان می‌شوند در اثر بی‌احتیاطی رانندگان تصادف کرده و از بین می‌روند. همین چند روز پیش توله‌ای از یوزهای کمیاب و شاید هم نایاب که به تشخیص دامپزشکان پنج ماه بیشتر نداشت در یکی از جاده‌های همین استان به دلیل تصادف با خودرو از بین رفت، اگرچه این بچه یوز از طریق سازمان حفاظت از محیط‌زیست معالجه و جراحی‌شده اما به خاطر وارد شدن ضربه‌ به سرش هنگام انجام معالجات تلف شد. فراموش نکنیم که به تازگی لباس ورزشکاران ایرانی در مسابقات بین‌المللی به تصویر یوز ایرانی مزین شده که نماد قدرت است، اما اگر اینگونه نسل این حیوان منقرض شد دیگر نمی‌توان از نماد آن هم بهره برد.

ادامه دارد

ارسال نظر