کبکهایی که همچنان سرشان را زیر برف نگه میدارند!
خودمان میدانیم و عملمان که «وای اگر از پس امروز بود فردایی». اینهمه جوجه مفسدفیالارض کجا بودند که همگی باهم در سال 1397 سر از تخم بیرون آوردند و این تعداد انبار محتکران چگونه پس از پنج سال کشف و ضبط شد درحالیکه بازار درنهایت آرامش روزهای خوشی را برای عرضهکننده و مصرفکننده میگذراند؟!
حسن روانشید- اصفهان امروز : خودمان میدانیم و عملمان که «وای اگر از پس امروز بود فردایی». اینهمه جوجه مفسدفیالارض کجا بودند که همگی باهم در سال 1397 سر از تخم بیرون آوردند و این تعداد انبار محتکران چگونه پس از پنج سال کشف و ضبط شد درحالیکه بازار درنهایت آرامش روزهای خوشی را برای عرضهکننده و مصرفکننده میگذراند؟! اگرچه رکود حکمفرما بود اما قیمتها تقریباً ثابت و تراز میزان مصرف کشور نیز بهدستآمده بود، مردم یاد گرفته بودند تا صرفهجویی را سرمشق خود قرار دهند همانگونه که بنا به اقرار مدیران کلان آب و برق و همچنین گاز کشور روند تقلیل مصرف در دو سال گذشته قابلتوجه است! ارتباط فروشنده و مشتری هرروز بهتر از روز قبل بهسوی تعامل میرفت تا جایی که در بعضی موارد تهاتر جایگزین خرید از طریق پرداخت میشد. به نظر میرسد حداقل تعدادی از این انبارها بازمانده مازاد نیاز بازار از رکود شکننده طی سالهای اخیر باشد که بعضی از اقلام داخل آن تاریخمصرفشان گذشته است درحالیکه با یک حرکت کیشومات درهای آن باز میشود تا سرازیر فروشگاههای زنجیرهای شده و خسارات وارده به علت رکود را نیز جبران کند! داستان به همینجا ختم نمیشود زیرا افزایش نرخ ارز و طلا که در تابستان جاری اتفاق افتاد نتیجه ندانم به کاری در کسبوکار بعضی از اصحاب اقتصاد کشور بود که محصول آن را سیاستهای متخاصم درو کردند تا علاوه بر اینکه ایجاد اختلال کنند و تولیدات بنجل و ته انباری خود را نیز به سه برابر قیمت در بازار پرالتهاب داخلی عرضه نمایند. ایکاش حاصل اینهمه محصول بیثمر تنها بعد اقتصادی را نشانه میرفت و در دیگر رشتهها نقشی نداشت اما متأسفانه بعضی از ارگانها به جای اینکه سعی نمایند آثار مخرب روحی و روانی آن را که نتیجه افزایش هزینههاست ترمیم نمایند، خود نیز دستبهکار شدند تا علاوه بر تغییر قیمتها کیفیتها را نیز کاهش دهند! آنچه آحاد جامعه را استوار کرده تا همچنان در مقابل دشمنان استقامت کنند چیزی نیست جز اعتماد به نظام که میتواند از همه تنگناهای اقتصادی و اجتماعی گذر کرده و ملت را به آرمانهای خود برساند بنابراین برای پذیرش همه مرارتها و سختیهایی که ریشه بیرونی دارد آماده جانفشانی و ازخودگذشتگی هستند و این امتیاز مسئولان را موظف و متعهد میسازد تا از عمر و توان و اعتبار خود مایه گذاشته و ایثارگرانه در خدمت مردم باشند. امروز زمان لمیدن در مبلهای گرمونرم چرمی در زیر دستگاههای تهویه مطبوع نیست بلکه اوج جنگ نرم علیه کشوری که چهل سال مقاومت پیروزمندانه کرده فرا رسیده است بنابراین میطلبد همه مدیران لباس مقدس بسیجی و رزم پوشیده، از پشت میزها برخاسته و به همسنگران خود در جامعه بپیوندند تا حداقل روند و گذر کار را بهتر ببینند و در رفع معضلات موجود گامهای فراختر بردارند! اتوبوس شهری مسیر خانه اصفهان تا پارک شهید رجایی را در ساعت هشت و نیم صبح چهارشنبه ۱۴ شهریورماه جاری در تنش بین مسافر و راننده طی میکند. راننده عصبی و خسته درحالیکه از پشت فرمان بلند میشود و مسافران اتوبوس را به حال خود رها میسازد بهسوی بازرس خطوط که مشغول تمیز کردن و برق انداختن موتورسیکلت میباشد میرود. مسافر درگیر نیز درحالیکه بسیار عصبانی شده به این جمع دونفره میپیوندد تا شاکی باشد اما بازهم بازرس همچنان به کار خود یعنی تمیز کردن موتورسیکلت مشغول است و مسافران منتظر در اتوبوس که میخواهند به محل کار خود برسند، خودخوری و دستبهدست میکنند اما افسوس که بازرس خط حتی یک کلمه پیرامون این ماجرا اظهارنظر نمیکند و سخت مشغول وظیفه اصلی خود یعنی تمیز کردن موتورسیکلت است که درنهایت راننده و مسافر را خسته و بیانگیزه مینماید و بالاخره موفق میشود زیرا درحالیکه هرکدام از شاکی و متشاکی حق را بهجانب خود میدانند و از حرف زدن زیادی با بازرس بیتفاوت خسته شده و متفقاً مدیران ارشد را ناسزا میگویند و مسافران بیحوصله نیز اینگونه عمل میکنند! چه کسی در مدیریت کلان حملونقل شهری اینگونه بذر بیتفاوتی را در زمین پاشیده خدا عالم است که سکوت علامت رضاست!
ادامه دارد