ستیز با سرنوشت
در دوران پارینهسنگی اکثر مجادلهها فردی و بعضیاوقات خانوادگی بود تا طرفین بتوانند قسمتی از شکاری را که به دام انداخته بودند، به چنگ آورند.
حسن روانشید | آن زمان تنها وسیله دفاعی و جنگافزاری موجود، دستان نیرومند بشر بود که میتوانست از آنها برای انجام هر کاری هرچند سخت و طاقتفرسا استفاده کند. شاید اولین سلاح ساختهشده برای برخورد فیزیکی چاقوهایی بهحساب میآمد که از تراشیدن و ساییدن سنگ روی سنگ تولید میشد تا بتوانند بهوسیله آن حیوانی وحشی را شکار و ذبح کرده و خام خام بخورند. پس از دوران پارینهسنگی که اولین گام مدنیتی برای انسانها بهحساب میآید تا در غارها و بهصورت انفرادی و یا زوجی اقامت نمایند اما پسازآن تحولها روزبهروز افزایش مییافت که مهمترین آنها کشف آتش بهواسطه به هم زدن دو سنگ چخماق حاصل میشد تا محیط غارها با سوزاندن خار و خاشاک گرم شود و بهمرور شکارها را توسط چوبهایی که در گوشت حیوانات فرومیبردند و روی آتش میگرفتند، بپزند و تناول کنند تا اولین تفاوتهای میان بشر و حیوانات رونمایی شود. وسایل برندهای که از ساییدن سنگها روی هم به دست میآمد با گذشت زمان علاوه بر حکم چاقو برای شکار بهنوعی سلاح در مقابل کسانی بود که میخواستند با زور به حریم دیگران و به تصرف شکارهای بهدستآمده بپردازند تا نام خود را بهعنوان اولین سلاح به ثبت برسانند که این امر آغاز مخاصمه مسلحانه بین ابناء بشر بهحساب میآید. ستیز به همینجا ختم نمیشد چون بهسرعت متنوع تا سرنوشتها را به صورتی تغییر دهد و هرکس یا گروه، دسته، قوم، ایل و نیروی نظامی یک سرزمین قصد تصرف عدوانی دیگری را در طرف مقابل داشته باشد جنگی عظیم صورت گیرد و این امر تسلسل یابد و به جنگهای جهانی اول و دوم متصل و دنیا را در آتش زیادهطلبیها بسوزاند که دیدیم دومین مخاصمه کلان با تجاوز ناعادلانه آمریکا بهوسیله بمباران اتمی شهرهایی از کشور ژاپن خاتمه مییافت و این پایان تخاصم و ماجرا نبود زیرا پسازآن هر کشوری که زهرچشمی داده بود سعی کرد قدرت نظامی خود را بهروز و قسمت اعظمی از بودجه سالانه را صرف احداث زرادخانه و تولید یا خرید سلاحهای کشتارجمعی نماید که طی هفتادوپنج سال سپریشده از جنگ جهانی دوم این رقابت کل کره زمین را به یک انبار بزرگ تسلیحات شیمیایی، اتمی، پدافندی، تعلیمی، نظامی و مشقی تبدیل نمود درحالیکه میتوانست همه این سرمایههای مادی و معنوی با پشتوانه تفکر دانشمندان در زمینههای مثبت و انسانی به بهبود سلامت جوامع جهانی تبدیل تا ضمن پیشبینی بیماریهای غیر واگیر و همچنین ویروسهای ناشناخته در راه، شرایط پیشگیری عمومی برای آنها فراهم گردد که امروز با چالش عظیم و غیرقابلکنترلی به نام کووید 19 روبرو نباشند اما اینچنین نشد زیرا تولید جنگافزارهای جدید نیازمند سرمایههای کلان بود و میطلبید تا این نیاز از داشتههای دیگر نقاط جهان ازجمله غرب آسیا که مملو از منابع فسیلیها همچون نفت و گاز بود، تأمین شود و حالا نوبت نبردی تازه به نام جنگ نفت فرا میرسید و نزدیک یک قرن ادامه مییافت و جایگزینی برای آن پیدا نمیشد که اگر ویروس کووید 19 در آغازین ماههای سال میلادی 2020 در ووهان چین توجه جهانیان را به خود جلب نمیکرد تا ظرف کمتر از سه ماه دنیا را قبضه کند و در چهارده ماه گذشته سیاستهای اقتصادی و اجتماعی را بهشدت تحت تأثیر خود قرار دهد قطعا باید منتظر چنگ و دندان نشان دادن و ستیز تازهای در قالب جنگ سوم جهانی پیرامون نفت بودیم که این اتفاق نیفتاد اما دلیلی بر آن هم نمیشود تا بشر زیادهطلب از مواضع ضد انسانی خود کوتاه آمده و به توبه نصوح پناه ببرد بلکه در اوج ابتلا تلاش میکند تا منبع درآمدی کلان از محل عرضه واکسن کرونا به دست آورد و در این میان امتیازات تازهای پیرامون استثمار خلق نماید. آمریکا اگرچه با چند نوع واکسن پرابهام تولیدی خود برای مصرف داخلی به بنبست رسیده اما بااینحال صادرات این محصول حیاتی را ممنوع اعلام میکند زیرا نوع انگلیسی آن ظرف کمتر از سه ماه به دلیل مشکلات عدیدهای ازجمله ایجاد لختگی خون، از سبد مصرف بسیاری از کشورها همچون کانادا و اتحادیه اروپا خارج شده و این اتفاق میتواند بهای واکسن را به دلیل کمبود روزبهروز افزایش دهد. جنگ بینالمللی تازه برای به دست آوردن نوشداروی کووید 19 وقتی به اوج خود میرسد که سازمان بهداشت جهانی ضمن ابراز تأسف اعلام میکند تا امروز تنها 10 درصد از کشورهای جهان به واکسن کرونا دسترسی پیدا کردهاند و 137 کشور دیگر همچنان چشم به راهاند که حتی بعضی نتوانستهاند یک دوز از آن را هم به دست آورند. همچنان که ایران علیرغم بستن قرارداد با بسیاری از تولیدکنندگانی که محصولشان تأیید شده و ارز این پیمان را هم دریافته داشتهاند ازجمله خرید 16 میلیون دوزی از کشور هند تا توسط دادستان آن کشور ممنوعالخروج شود که بر اساس همین جنگ و فشارهای تحریمی آمریکا به انجام تعهدات خود پایبند نباشند تا جنگ واکسن را به یکی از شرمسارترین عقدههای بشریت تبدیل نمایند. این مخاصمه آخرین نبرد بشر در قالب انسانیت نبوده و نخواهد بود تا در ادامه به جنگ بر سر منابع آبی جهان برسد که پسازآن نوبت تلاش برای انحطاط جوامع یعنی جنگ فرهنگ و هویتها خواهد رسید.
ادامه دارد