۳۰ درصد از خیانتهای زناشویی ریشه در اختلالات روانی و تنوع طلبی دارد
سست شدن پایههای روابط زناشویی از نگاه آسیبشناسان اجتماعی چالشی است که گریبان بسیاری از خانوادههای ایرانی را گرفته و ضروری است که برنامهریزان فرهنگی و اجتماعی کشور بیش از گذشته به این آسیب توجه داشته باشند.
سست شدن پایههای روابط زناشویی از نگاه آسیبشناسان اجتماعی چالشی است که گریبان بسیاری از خانوادههای ایرانی را گرفته و ضروری است که برنامهریزان فرهنگی و اجتماعی کشور بیش از گذشته به این آسیب توجه داشته باشند.
به گزارش ایمنا، این روزها افزایش آمار طلاق در جامعه و ریشه یابی علت وقوع این پدیده که حرام ترین حلال خدا هم نامیده می شود به دغدغهای برای جامعه ایران تبدیل شده است، برخی ریشه طلاق را در فقر و اعتیاد میدانند و این در حالی است که با نگاهی گذرا به پروندههای طلاق و آمار اعلام شده از سوی مراجع ذیربط در این حوزه، نمودار علل اصلی فروپاشی خانوادهها در ایران به سمت مشکلات ایجاد شده در روابط زوجین تغییر شیب داده است.
سید محمد سجاد زاده، کارشناس آسیب های اجتماعی و مشاور خانواده که معتقد است در بررسی علل و عوامل خیانت نباید اختلالات شخصیتی را نادیده گرفت در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: برای این امر ضروری است که شخصیت این فرد را در کودکی و نوجوانی، فضای تربیتی، محیطی که فرد در آن رشد پیدا کرده، روابط والدین و ... را مورد بازبینی قرار دهیم.
۳۰ درصد از خیانتهای زناشویی ریشه در اختلالات روانی و تنوع طلبی دارد
وی با بیان اینکه در بررسیهای صورت گرفته در بین مراجعه کنندگان و جامعه آماری که مورد ارزیابی قرار گفت بیش از ۷۰ درصد از کسانی که به همسران خود خیانت میکنند، اختلال روانی نداشته و اشخاص تنوع طلبی نبودند، افزود: رفتار ۳۰ درصد از پیمانشکنان ریشه در تنوع طلبی و اختلالات روانی دارد و از این رو ضروری است که ریشه افزایش خیانت همسران به یکدیگر را در روابط عاطفی شان نسبت به یکدیگر جستجو کرد و از توسعه بسترهای ایجاد اشتباهات در این روابط جلوگیری به عمل آورد.
این آسیب شناس اجتماعی با اشاره به عوامل روانشناسی بروز بی وفایی و خیانت همسران گفت: عدم ابراز محبت، سردی روابط عاطفی، بیتوجهی به جذابیتهای ظاهری، بیتوجهی به نظافت، آراستگی و تمیزی در روابط همسران، بیتوجهی به نیازهای غریزی همسران، یکنواختی و نبود هیجان در زندگی مشترک، عدم وجود احترام متقابل، مشکلات اقتصادی، انتقام گرفتن همسر و اجباری بودن ازدواج، لجبازی در روابط همسران، روابط عاطفی تمام شده و موارد دیگر از عوامل روانشناسی است که بروز بی وفایی و خیانت همسران را موجب می شود.این مشاور خانواده درباره عوامل اجتماعی و جامعه شناختی بی وفایی همسران اظهار کرد: فضای مجازی و برنامههای ماهوارهای در اثر بیتوجهی و عدم مدیریت زوجین به اهرمی مناسب برای خیانت همسران تبدیل میشوند و موجب بروز زمینههای خیانت همسران در زندگی مشترکشان میشوند.
سجاد زاده با تاکید بر اینکه همسران باید تلاش کنند که زمینههای شک و تردید را در زندگی از بین ببرند، افزود: این امر از بروز بی وفایی و خیانت جلوگیری میکند. بسیاری از زندگیهایی که درگیر خطای بیوفایی و خیانت شده را میتوان با تغییر رفتار همسران دوباره به پایداری رساند که البته این امری زمانبر اما امکانپذیر است.
محمد غفاری خان، آسیب شناس رفتاری نیز در این خصوص در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: اصولا در تمامی وجوه روابط خارج از قواعد زندگی مشترک به رایحهای از تالمات روحی به ویژه افسردگی برمیخوریم که تحقیقات هم تایید کننده این ادعا است.
وی اذعان کرد: وقتی صحبت از روابط خارج از قواعد زندگی مشترک به میان می آید، به یقین تعریفی که از رابطه در ذهن متصور می شود از درجه اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. چرا که باورهای ذهنی افراد واکنشها را نسبت به رفتارهای مورد مشاهده، تدوین میکند و با مشاهده روابط فرازناشویی،عکسالعمل های مختلفی را از خود بروز میدهد.
این رفتارشناس گفت: ازدواج رسم و سنتی است که از دیر باز در تمامی فرهنگهای شناخته شده جهان، اجرا شده است و در عین حال، نقض پیمان ازدواج نیز ملازم و همراه انسان بوده است. هنجار پذیرفته شده رفتار جنسی در جامعه ما تک همسری بوده و امروزه برخی از تنوعهای رفتاری ایجاد شده در خانوادهها مشکلاتی را ایجاد کرده است.
وی با تاکید به مشکلات روابط فرا زناشویی زوجین افزود: مادامی که زمان، انرژی و منابع برای حفظ رابطۀ دیگری صرف شود، صمیمیت و انرژی در رابطه اول تضعیف میشود که این رفتار به نوعی خیانت زناشویی، پیمان شکنی و رابطه فرازناشویی خوانده میشود و این امر سایر مولفههای رابطه از جمله رضایت در رابطه را تحت شعاع قرار میدهد.
شیوع پیمان شکنی قابل توجه است
وی در مورد تاثیرات سوء پیمان شکنی زوجین در زندگی مشترک تصریح کرد: تقریبا تمامی افراد متاهل انتظار دارند شریک آنها از نظر جنسی و عاطفی به آنها وفادار باشد، اما متاسفانه میزان شیوع پیمان شکنی نیز بسیار قابل توجه است، تاثیری که به وسیله پیمان شکنی به وجود میآید میتواند به طور چشمگیری روابط را ویران سازد. علاوه بر تاثیر روانی خیانت بر روی زوج (مانند احساس گناه، بیوفایی، از بین رفتن اعتماد، از دست دادن هویت و خشم)، اثرات روانی دیگری از قبیل استرس، تحلیل رفتن و بیقراری مزمن را در طولانی مدت به دنبال خواهد داشت.
این آسیب شناس رفتاری درباره دلایل بروز خیانت همسران گفت: تحقیقات انجام شده در رابطه با خیانت زناشویی حاکی از آن است که دلایل متعددی را میتوان برای اقدام افراد به چنین کاری برشمرد، ازجمله نارضایتی در رابطه فعلی، تمایل و اشتیاق برای تنوع یا هیجان جنسی، انتقام، خشم یا حسادت، احساس عدم امنیت یا نامطمئن بودن درمورد رابطه، همنشینی و صمیمیت، بلوغ نایافتگی و کمبود تعهد، علاقه مفرط برای برقراری رابطه عاشقانه با فرد خارج از رابطه زناشویی، نارضایتی جنسی، افزایش عزت نفس، ناتوانی در کنترل وسوسهها، مصرف دارو و موارد دیگر را میتوان نام برد.
وی اضافه کرد: در نگاه اول در جامعه بیشترین انگشت اتهام خیانت به سمت مردان گرفته میشود و این در حالی است که در بین زنان نیز شاهد بروز چنین رفتارهایی هستیم که ریشه آن را میتوان در توسعه لجامگسیخته و بدون تعریف روابط اجتماعی به ویژه در فضای مجازی پیدا کرد.
به گزارش ایمنا، تعهد و پایبندی همسران نسبت به حقوق متقابل یکدیگر از ویژگی های ازدواج موفق است و پایه و اساس زندگی مشترک را تشکیل می دهد. از سوی دیگر بی تعهدی و عدم پایبندی همسران نسبت به حقوق متقابل یکدیگر موجب کاهش اعتماد متقابل بین همسران می شود از این رو میطلبد که مسئولان بالادستی و پایین دستی در همه لایههای اجتماعی این موضوع را مورد ارزیابی قرار دهند تا قبل از نزدیک شدن به نقطه بحران راهکاری اساسی برای این چالش اندیشیده شود.