سبک شاخصی در دونوازی تار نداریم
آرش مشتاقی از جمله هنرمندانی است که همواره به تنظیم آثاری برای دونوازی تار علاقهمند بوده است. وی آثاری برای دونوازی تار ساخته و برخی از آنها را اجرا کرده است. آخرین کوشش وی در این زمینه در قالب کتاب و آلبوم «دخترک ژولیده» انتشار یافته است. در اثر مذکور قطعاتی از استاد علینقی وزیری برای دونوازی تار تنظیم شده است.
اصفهان زیبا: آرش مشتاقی از جمله هنرمندانی است که همواره به تنظیم آثاری برای دونوازی تار علاقهمند بوده است. وی آثاری برای دونوازی تار ساخته و برخی از آنها را اجرا کرده است. آخرین کوشش وی در این زمینه در قالب کتاب و آلبوم «دخترک ژولیده» انتشار یافته است. در اثر مذکور قطعاتی از استاد علینقی وزیری برای دونوازی تار تنظیم شده است. روز جمعه 20 مردادماه 1396 در هنرسرای خورشید اصفهان مراسم رونمایی از کتاب و آلبوم مذکور برگزار میشود و قطعاتی از آلبوم و همچنین قطعات دیگری از ساختههای آرش مشتاقی توسط ایشان و آقای کیانوش عشیق اجرا خواهد شد.
زندگی هنری شما چطور شکل گرفت؟
من متولد سال 1356 در اصفهان هستم. فراگیری موسیقی را هم از سال 67 با ساز تار در کلاس های هنرستان آغاز کردم و اولین استادم آقای شهریار فریوسفی بودند. بعد از آن مدتی نیز نزد آقای شجاعی کار کردم. سپس در تهران برای آموزش موسیقی نزد آقایان عطاءالله جنگوک، مهرداد دلنوازی و ارشد تهماسبی رفتم و بیشتر آموزش های موسیقی بنده نزد آقای تهماسبی بود. کلاس های ایشان به میزان زیادی بر قوه نظری و دیدگاه های بنده اثرگذار بود و به همین دلیل کتاب و آلبوم دخترک ژولیده به ایشان تقدیم شده است. بعد از ایشان نیز در برخی از کارگاه های حسین علیزاده شرکت کردم.در زمینه آهنگ سازی نیز مدتی نزد آقای علیرضا مشایخی تعلیم دیدم و افزون بر آن دورهای آموزشی را با نام آهنگ سازی کاربردی با آقای دکتر محمدرضا آزاده فر پشت سر گذاردم که کلاس مفیدی برای آهنگ سازی بود.اولین اجرای صحنهای را در سال 72 تجربه کردم. از همان سال هم مشغول تدریس شدم و تا امروز هم در زمینه آموزش، نوازندگی و آهنگ سازی مشغول هستم و از اواخر سال 94 هم آموزشگاه«ساربانگ» که همان نام گروه خودم هست، تأسیس شد.
بحث اصلی امروز ما در مورد اجرای پیش روی شما در 20 مرداد ماه در هنرسرای خورشید و اجرای شما بر روی محور دوئت و دونوازی هست. چطور این برنامه خاص شکل گرفت؟
در حقیقت قرار نبود این برنامه یک اجرا باشد و در اصل مراسم رونمایی از کتاب و آلبوم دخترک ژولیده است. این کتاب و آلبوم در باب دونوازی تار است. در مقدمه کتاب توضیح داده شده که چه اتفاقی باعث شد که اینچنین به دونوازی تار علاقهمند شوم. اتفاق مذکور مربوط است به کنسرت شورانگیز حسین علیزاده در سال 1367 که در آن یک اجرای دونوازی تار با آقای تهماسبی داشتند. از همان موقع تحت تأثیر نوع نگاه و تفکر موسیقی استاد علیزاده بودم و از آن زمان دونوازی تار در گوشه ذهنم بود تا اینکه در سال 79-80 یک طرح دونوازی تهیه کردم و نهایتا در سال 85 در کنسرتی در اصفهان آن طرح اجرا شد. به دلیل استقبال خوب مخاطبان در کنسرت های بعدی هم آن را اجرا کردیم. بعدا تصمیم گرفتم که این ها را جمع کنم و به صورت یک آلبوم در بیاورم. آقای کیانوش عشیق نیز پیشنهاد دادند که آثاری از استاد وزیری را به این آلبوم اضافه کنیم؛ ولی در نهایت این تصمیم گرفته شد که آلبوم اول به آثار استاد وزیری اختصاص یابد و کارهای بعدی از ساختههای خود ما باشد. این کتاب و آلبوم سال 1393 توسط حوزه هنری منتشر شد و قرار بود برای آن مراسم رونمایی برگزار شود؛ ولی متأسفانه آن مراسم
برگزار نشد. بر این اساس قرار شد در مردادماه سال جاری آیین رونمایی از اثر مذکور در هنرسرای خورشید منعقد شود. افزون بر مراسم رونمایی تصمیم گرفتیم این برنامه قطعاتی را از اثر انتشار یافته به همراه قطعاتی دیگر از ساختههای خودم برای حاضران اجرا کنیم.
به طور خاص نگاه شما به «دوئت» چگونه است؟
همان طور که میدانید موسیقی ایرانی بیشتر تک صدایی بوده است و حتی زمانی که چند ساز ایرانی در قالب ارکستر موسیقی اجرا می کنند نیز تک صدایی بودن این نوع موسیقی کاملا محسوس و آشکار است. این موضوع به قدری مهم است که برخی در موسیقی ایرانی به تنظیم قائل نیستند، البته بعضی نیز بر این عقیده اند که عملا آهنگ سازی بدون تنظیم ممکن نیست.با این تفاصیل تک صدایی بودن این موسیقی نه تنها نقطه ضعف محسوب نمی شود، بلکه می تواند وجه ممیزه و ویژگی برجسته آن به شمار می رود. در چنین شرایطی هم نوازی یا هم آوایی دو یا چند ساز اثری هنری پدید می آورد که در عین چندگانه بودن آواها هدفی مشخص را دنبال می کند.در باب دوئت نیز چنین است، اگر در پیشینه دونوازی تأمل کنیم، درمییابیم که دونوازیهای موجود در موسیقی ایرانی -اعم از دونوازی تار یا دونوازی سازهای دیگر مانند تار جلیل شهناز و نی حسن کسایی- را میتوان در دو دسته جای داد:
1.در دسته نخست به طور بداهه دو ساز به گفت و شنود می پردازند و از این طریق اثری میآفرینند که شنوندگان را بهره مند میکند.
2.در گروه دوم آهنگ ساز به نوعی قطعه را ساخته است که دو ساز با یکدیگر تعامل کنند و به کمک هم روایتگر اثری شوند که مستمع از شنیدن آن محظوظ شود.البته بد نیست در اینجا یادآور شویم که قطعات دیگری که قرار است در مراسم رونمایی اجرا شوند از ساختههای بنده هستند، منطبق با گروه دوم آهنگ سازی شدهاند و در آنها دو ساز به کمک هم در پی ارائه فرمی خاص به مخاطب هستند.
در آلبوم «دخترک ژولیده» قطعات را می توان به دو صورت تقسیم بندی نمود: دسته اول آن قطعاتی است که خود استاد وزیری به صورت دوئت نوشتند و دسته دوم قطعاتی که در اصل دوئت نبوده؛ ولی به صورت دوئت برای تار توسط شما تنظیم شده اند. حالا من یک نقدی به این اثر داشتم، به این صورت که من قطعات گروه دوم (مثل دخترک ژولیده، بندباز و ...)را به عنوان شنونده به صورت دوئت نمیشنیدم و فقـــط آنهـــا را دوئت نوشتـــه شــــده محســـوب می کـــردم. نظــر شــــما در مــــورد ایـــن تلقی من چیست؟
شما به خوبی متوجه شدهاید. به طور کلی میتوان قطعات دوئت را از حیث نحوه اجرای دو ساز در دو دسته تقسیمبندی کرد: در برخی از قطعات یکی از سازها به عنوان ساز کمکی در کنار ساز اصلی ایفای نقش میکند. در بعضی دیگر، هر دو ساز هم سنگ و هم تراز یکدیگر هستند و طبیعی است که در این دسته اخیر ضروری اســت تـــوان تکنیـــکی و فنی دو نوازنـــده هماهنـــگ باشد. در «دخترک ژولیده» همچنین است که قطعات به گونهای تنظیم شده اند که هر دو ساز به صورتی هم سنگ و هماهنگ در ارائه اثر ایفای نقش کنند. در واقع کوشیدهایم در این قطعات از برداشت شخصی حذر کنیم و تنظیم ها به گونهای باشد که دو خط همزمان شنیده نشوند.
در کتاب و آلبوم دخترک ژولیده محور تنظیـــم قطعـــات شـــما به چــه صورت بوده است؟
در آلبوم «دخترک ژولیده» کوشش شده است تنظیم قطعات بر مبنای نگاه دوم مذکور در سؤال پیش استوار شود؛ یعنی این قطعات برای آفرینش اثری هنری در قالب دونوازی تار نوشته شده است و دو ساز به کمک یکدیگر میکوشند این اثر رابیافرینند. در چنین شرایطی که دو نوازنده وظیفه یک ارکستر را به دوش میکشند باید از نظر فنی و تکنیکی و همچنین از حیث حال و هوا کاملا هماهنگ و همخوان باشند.
من خودم به طور شخصی معتقدم با توجه به اینکه دوئت به صورت موسیقی کلاسیک خودش یک ساختار غربی بوده و به موسیقی ما وارد شده، در نتیجه آهنگ سازان ما در ساخت قطعات شان باید ترجمانی از این گونه قطعات و فرم ها داشته باشند و همیشه بر اساس زیست -جهان فرهنگی و روح هنری ملت خودشان آثاری را خلق کنند؛ به تعبیر استاد محمدرحیم اخوت، هنر هر چه بومی تر- جهانی تر؛ بر اساس این نوع تفکر وقتی برخی دونوازی های شما را بررسی کردم، حس کردم مانند آثار استاد علیزاده آن روح فرهنگی ایرانی را در خودش دارد. خودتان چه دیدگاهی در این زمینه دارید؟
با توجه به گوناگونی و تشتت موجود در دنیای موسیقی این موضوع بسیار حائز اهمیت است. ضروری است نوازندگان و آهنگ سازان بر پایه پارادایم حاکم بر فضای موسیقی ایرانی به تولید هنری بپردازند و آن مهم میسر نمیشود مگر با تأمل در باب این فضا و استمرار و تمرین فراوان و نیز تشبث به سرمایههای غنی موسیقایی که در اختیار داریم.
با توجه به تجربیات و سبک های مختلفی که در دونوازی در صد سال اخیر داشته ایم، دوئت های خودتان چه ویژگی هایی دارد و به کدام سبک ها نزدیک تر است؟
نخستین موضوع آن است که متأسفانه در موسیقی ایرانی سبک مبرز و شاخصی در زمینه دونوازی تار وجود ندارد؛ یعنی به رغم کوشش های وزیری و آثار بسیار زیبای استاد علیزاده، بدان جهت که مبانی نظری این کار تدوین نشده و در زمینه دونوازی تار نیز استمرار وجود نداشته، نمیتوان به سبک های متعددی قائل بود. موضوع دوم این که اگر بخواهیم شیوه آهنگ سازی و تنظیم بنده را در دونوازی تار با شیوههای مذکور مقایسه کنیم، باید گفت به دلیل علاقه شخصی بنده به دیدگاههای هنری و آثار استاد علیزاده، طبیعتا در دونوازی تار نیز بیشتر شبیه به ایشان عمل کردهام.
همان طوری که گفتید شما سال ها دغدغه دونوازی داشته اید و در این زمینه کارهای اثری را خلق کرد ه اید. اگر پیشنهاداتی برای آهنگ سازان جوان در این زمینه دارید بفرمایید.
در این مجال فقط میتوان به دو موضوع مهم در باب دونوازی اشاره کرد: نخست این که ضروری است وقتی دوئت مینویسیم، بدین نکته توجه کنیم که قرار است دو ساز را در آفرینش هنری به کار گیریم که به شکلی هماهنگ و متعادل در کنار هم به ایفای نقش بپردازند. دوم آن که باید خصوصیات سازها به طور کامل در نظر گرفته شود.سازها هر کدام مانند انسان ها برای خودشان شخصیت خاص خودشان را دارند. مثلا «دخترک ژولیده» را به همان صورت که با تار می زنند نمی توان به یک نوازنده نی داد و از او بخواهیم با تمرین بیشتر اجرا کند! اگر دوئت تار و سنتور می نویسیم باید در نظر داشته باشیم چرا تار و سنتور؟ وقتی میگوییم دوئت تار و سنتور؛ یعنی نوشتن اثری که برای شخصیت این دو ساز مناسب باشد و هر کدام بتوانند برای کامل شدن به یکدیگر کمک کنند.
بـــا ســـپاس از شـــما جنـــاب آقــای مشتاقی که در این مصاحبه شرکت کردید،اجرای خوبی را برای شما آرزو می کنم.
سپاس از شما.