ایجاد شغل با اینستاگرام توسط دختر دهه هفتادی

من تا به حال توانسته‌ام برای ۱۰ نفر کار ایجاد کنم. کارآفرینی خیلی لذت‌بخش ولی در عین حال مسئولیت سنگینی هم دارد.

من تا به حال توانسته‌ام برای ۱۰ نفر کار ایجاد کنم. کارآفرینی خیلی لذت‌بخش ولی در عین حال مسئولیت سنگینی هم دارد.
به گزارش تسنیم، در شرایطی که بسیاری از جوانان کشورمان از وضعیت بیکاری گلایه دارند و حتی به همین دلیل به فکر مهاجرت به خارج از کشور می‌افتند، حانیه سلیمی با ایجاد یک صفحه اینستاگرام و قرار دادن نمونه شیرینی‌هایش در آن، حالا به جایی رسیده که یک کارگاه شیرینی‌پزی افتتاح کرده است. حانیه سلیمی یک دختر دهه هفتادی است. او با داشتن مدرک لیسانس مهندسی پزشکی از دانشگاه امیر کبیر، علاوه بر شیرینی‌پزی تدریس خصوصی هم می‌کند. او که شیرینی‌پزی را از دو سال پیش و همزمان با تحصیلش آغاز کرد، زمان زیادی برای پیشرفت در این کار گذاشت تا جایی که از خواب شب و تفریحات دیگرش هم می‌زد. همین تلاش‌های حانیه باعث شد تا پس از گذشت دو سال از شروع کارش با 500 هنرجو، بتواند یک کارگاه شیرینی‌پزی افتتاح و برای 10 نفر ایجاد شغل کند. او نمونه‌ای خوب از جوانانی است که توانست رویاهاش را با تلاش‌های شبانه‌روزی خودش به واقعیت تبدیل کند. در ادامه گفت‌وگوی خواندنی فردا را با این مهندس پزشک شیرینی‌پز می‌خوانید.

هر کس در هر شغلی قطعا یک بار به شیرینی‌فروشی فکر کرده است

حانیه درباره اینکه چه شد که به شیرینی‌پزی علاقه‌مند شد، می‌گوید: «شیرینی‌پزی یا شاخه‌هایی در این موضوع، چیزی نیست که بخواهی تازه به آن علاقه‌مند شوی. همه خانم‌ها و حتی درصد زیادی از آقایان به این حرفه علاقه‌مند هستند و اینکه سمتش نمی‌آیند به این معنی نیست که دوستش ندارند. هر کسی در هر شغلی که باشد، قطعا به این رشته شیرین یک بار فکر کرده است. علاقه‌مندی به شیرینی‌پزی چیزی نبود که یکباره در من به وجود بیاید. شیرینی‌پزی هنری بود که از نوجوانی خیلی دوستش داشتم، البته نه برای کار. همیشه کسانی که شیرینی‌فروشی داشتند یا مثلا در کار دکور کیک بودند، برایم جذاب بودند. همین که چقدر دنیای قشنگی دارند، برایم جالب بود. ولی من بالاخره یک روز جسارتش را پیدا کردم و سمت این کار آمدم.»

در ابتدا به شیرینی‌پزی به شکل سرگرمی نگاه می‌کردم

او درباره نگاهش به شیرینی‌پزی می‌گوید: «من از سن کم نمی‌خواستم این کار را انجام دهم. صرفا فقط از این حرفه خوشم می‌آمد. مثلا نقاشی هم دوست داشتم. کلا حرفه‌هایی که لطیف بودند را دوست داشتم ولی اصلا برای کار کردن به آن نگاه نمی‌کردم. زمانی به کار کردن فکر کردم که یک مقدار در این حرفه پیش رفته بودم، یعنی حتی اوایلش هم که کارم را شروع کرده بودم، صرفا برای سرگرمی بود. این طور نبود که برنامه خاصی برایش داشته باشم و بگویم که من وقتی به این سن رسیدم، می‌خواهم این حرفه را شروع کنم. یک جورهایی خیلی اتفاقی شروع شد ولی خیلی جدی ادامه داده شد.»

تنها کاری که در لحظات سخت زندگی آرامم می‌کند، شیرینی‌پزی است

این مهندس پزشک شیرینی‌پز درباره آرامشی که این حرفه به او می‌دهد، می‌گوید: «شیرینی‌پزی به من آرامش می‌دهد. خیلی‌ وقت‌ها بالاخره در زندگی هر کس مشکلاتی به وجود می‌آید. زمان‌هایی که من در قسمت سخت زندگی قرار می‌گیرم، تنها چیزی که واقعا می‌تواند روحم را آرام کند، همین حرفه‌ است. کار کردن با رنگ‌ها برایم خیلی تاثیرگذار است. این رنگ می‌تواند در حرفه‌های دیگر هم تکرار شود ولی شیرینی‌پزی خیلی قشنگ است. همین که احساس می‌کنی در لحظه‌های قشنگ خیلی از آدم‌ها شریک هستی این خودش به تو آرامش‌ می‌دهد.»

برای پیشرفت در این حرفه از خواب شبم می‌زدم

این کارآفرین جوان درباره روند کار‌ش می‌گوید: «اوایل چون برایم حالت سرگرمی داشت، کم بودن مشتری ناراحتم نمی‌کرد. از یک سال و نیم پیش بود که حجم کارهایم بیشتر شد. البته نه به اندازه الان. آن شش ماه اول فقط برای خودم نمونه می‌زدم و عکس‌هایش را در صفحه می‌گذاشتم و با همان چند بازدیدکننده‌ای که داشتم، خیلی خوشحال بودم. همین که می‌توانستم با کسانی که آشنایی ندارم از طریق این حرفه در ارتباط باشم، خیلی برایم جذاب بود. از مدتی به بعد این جذابیت برایم نقش پیدا کرد که بتوانم در مراسم‌هایشان هم سهمی داشته باشم. خیلی سختی کشیدم. این طور نیست که بگویم چون این حرفه شیرین است و الان هم خیلی همه چیز خوب به نظر می‌آید، می‌توان راحت به آن رسید. در کل هیچ هدفی نیست که بشود راحت به آن رسید. من دوره‌ای که این کار را شروع کردم؛ هم دانشجو بودم، هم خیلی فعالیت‌های جانبی دیگر داشتم و واقعا برای این حرفه گاهی از خواب شبم هم می‌زدم. خیلی اذیت شدم؛ مجبور شدم از خیلی چیزها دست بکشم. البته ارزشش را داشت.»

اولین مشتری‌هایم صفحه من را به دیگران معرفی می‌کردند و این بهترین تبلیغ برای من بود

او درباره میزان استقبال از صفحه‌اش می‌گوید: «استقبال اصلی از صفحه‌ام از طریق معرفی خود مشتری‌ها بود. یعنی یادم هست، آن اوایل یکی دو سفارش که می‌زدم، نفرهای بعدی وقتی به من پیام می‌دادند، خودشان اتفاقی با صفحه آشنا نشده بودند؛ بلکه آنها به من می‌گفتند که مثلا ما دوست خانم فلانی هستیم که هفته پیش به شما سفارش داده بود یا ما دخترخاله آن خانم هستیم که در آن تاریخ به شما سفارش داده بود. این خیلی برای من حس خوبی داشت و بیشتر به من انگیزه می‌داد. مخصوصا وقتی می‌دیدم، کسی که برای بار اول از من شیرینی خریده، از آن خوشش آمده است. چون اوایل کارم بود و خیلی سخت بود که بتوانی کارها را همان طور که مشتری می‌خواهد در بیاوری. همین که مشتری راضی بود و به دیگران معرفیم می‌کرد، واقعا خیلی برایم جذاب بود.»

برای روی غلتک افتادن کارم شب‌ها شیرینی می‌پختم و روزها به دانشگاه می‌رفتم

حانیه درباره سختی‌هایی که برای روی غلتک افتادن کارش کشیده، می‌گوید: «در مرحله اول این سختی کشیدن به خاطر مشتری‌ها بود؛ یعنی اگر من خودم از انجام کاری 20 درصد احساس رضایت می‌کردم، هشتاد درصد بقیه را از رضایت مشتری‌ها می‌گرفتم. آن بازخوردی که بعد از تحویل کارشان برایم داشتند از همه چیز برایم قشنگ‌تر بود و حاضر بودم به خاطر این حس حتی از خواب شبم بگذرم. یک روزهایی وقتی از دانشگاه می‌رسیدم، بدون اینکه کار دیگری بکنم، شیرینی‌پزی را شروع می‌کردم و این کار را تا خود صبح ادامه می‌دادم و بعد دوباره به دانشگاه ‌می‌رفتم. مخصوصا در بازه شش ماهه که هنوز کارهایم روی غلتک نیفتاده بود، من خوابم در مسیر دانشگاه بود و زمان استراحتم آن موقع بود. البته هرگز از این موضوع ناراضی نبودم.»

با خواندن پیام‌های یک سال پیش مشتریانم در تلگرام انرژی می‌گیرم

این شیرینی‌پز جوان درباره ترس‌‌ها و مشتریانش می‌گوید: «ترس و دلهره همیشه در کار من وجود داشت. یک وقت‌هایی به خودم می‌گفتم؛ واقعا ممکن است از پسش بر بیایم؟ چون هر چه کار جلوتر می‌رفت، خواسته‌ها سنگین‌تر می‌شد و این حرفه هم این طور نیست که شما چیزی را بلد باشید و بتوانید فقط به همان‌ها تکیه کنید. بلکه مدام باید دنبال یادگیری طرح‌هایی باشید که اصلا فکرش را هم نمی‌کنید. بارها طرح‌هایی به من سفارش داده می‌شد که مجبور بودم، اسمش را در اینترنت سرچ کنم تا ببینم اصلا چه چیزی هست که بعد بخواهم برای مشتری درش بیاورم. برای گسترش حرفه‌ام کار خاصی انجام ندادم. مثلا اصلا تراکت پخش نکردم. فقط سعی کردم، کیفیت کارم را نگه دارم. وقتی کیفیت کارم حفظ شد، مشتریان خودشان باعث گسترش کارم شدند. هر چیزی که در حال حاضر دارم، از مشتری‌هایم است. من هنوز هم وقت‌هایی که کم می‌آورم، پیام‌های یک سال پیش مشتریانم را در تلگرام می‌خوانم و انرژی می‌گیرم.»

سرمایه اولیه کارم پول ماهیانه‌ای بود که از پدرم می‌گرفتم

خانم مهندس شیرینی‌پز درباره میزان سرمایه اولیه کارش می‌گوید: «من برای شروع کار هیچ سرمایه‌ای نگذاشتم. اولین وسایلی هم که تهیه کردم با پول ماهیانه‌ای بود که از پدرم می‌گرفتم و نه بیشتر. برای دختری در آن سن، اصلا سرمایه داشتن معنی نداشت. البته این کار اصلا سرمایه لازم نداشت. با یک مبلغ ناچیز می‌‌توان این حرفه را شروع کرد و همه چیز به خود شخص برمی‌گردد که می‌خواهد چقدر در آن پیشرفت کند. معتقدم آدم چیزی را که بخواهد به دست می‌آورد. اگر بخواهی در یک حرفه‌ پیشرفت کنی، نگاه نمی‌کنی که چقدر جیبت پر است. در این صورت است که حتما پیشرفت می‌کنی.»

برای شیرینی‌پزی باید وقت بگذارید و هزینه کنید

او درباره لزوم شرکت کردن در دوره‌های آموزشی شیرینی‌پزی می‌گوید: «من برای دوره کیک پیش خانمی آموزش دیدم. کلاس‌‌های آموزشی کمک می‌کند، راهی که ما در یک سال گذراندیم، در یک روز طی شود. در غیر این صورت معتقدم چیزی نیست که آدم نتواند خودش یاد بگیرد ولی باید علاقه‌مندان برای آن زمان بگذارند، هزینه کنند و کلی ضرر کنند. من یادم هست که وقتی از لوازم قنادی وسیله‌ای تهیه می‌کردم، گاهی اصلا نمی‌دانستم که آن وسیله چیست. مواد زیادی دور می‌ریختم، گاهی ابزار را خراب می‌کردم. انقدر با آنها کار می‌کردم تا متوجه شوم، هر کدام از اینها به چه درد می‌خورد. ولی کلاس‌ها واقعا خیلی پیشرفت‌ها را جلوتر انداخته است. کلاس باعث می‌شود که در یک روز تمام تکنیک‌ها را آموزش ببینید و بعد از آن دیگر به پشتکار و خلاقیت هنرجو برمی‌گردد.»

حرفه شیرینی‌پزی همه‌اش سود است

حانیه درباره سوددهی کار شیرینی‌پزی می‌گوید: «این حرفه همه‌اش سود است. سودی که برایتان گفتم از دو نظر قابل بررسی است؛ اول اینکه منظورم از سود این است که یک سری وسایل شیرینی‌پزی وقتی خریداری می‌شود، همیشگی است. یعنی این طور نیست که ما برای هر کار مجبور باشیم، هزینه جداگانه‌ای بدهیم و علاوه بر این تهیه مواد اولیه انقدر هزینه بر نیست. یعنی اگر شما بخواهید میزان خرج و هزینه‌ای که می‌کنید را با هم مقایسه کنید، این کار 200 برابر سود است. ولی موضوع اصلی این است که هنرمند فقط برای مواد اولیه هزینه نمی‌کند، بلکه آن زمانی که برای این کار می‌گذارد، هم به نوعی صرف هزینه است. همین که من مجبور بودم از وقت خواب یا بودن با خانواده‌ام بزنم، اینها قابل قیمت‌گذاری نیست. البته درباره صرف زمان، این موضوع همکار به همکار متفاوت است؛ خیلی از عزیزان اصلا جزئیات کار برایشان اهمیتی ندارد، ولی بعضی همکارانم روی تک‌تک جزئیات وقت می‌گذارند که این هزینه دریافتی را منصفانه می‌کند. درباره کار من، به این شکل نبود که اول به سوددهی برسم و بعد کار را گسترش بدهم، بلکه این دو به موازات هم پیش می‌رفتند.»

همکارانم در کارگاه شیرینی‌پزی ترکیبی از هنرجوهای خودم و افرادی هستند که به کار نیاز داشتند

این کارآفرین جوان درباره چگونگی انتخاب همکارانش در کارگاه شیرینی‌پزی می‌گوید: «عزیزانی که در کارگاه در کنارم هستند، از هنرجوهای خودم هستند. از بین هنرجوهای خودم کسانی بودند که برایم نمونه کار ارسال می‌کردند، این افراد خیلی وقت‌ها کارشان عالی بود و من سعی می‌کردم ایرادهایشان را هم بگیرم. من کسانی را انتخاب کردم که مدام در حال تمرین بودند و پشتکار داشتند. چون یک تعهد اخلاقی خاصی به هنرجوهای خودم دارم. ولی در مورد بقیه عزیزان مثل پرسنل ارسال، پست، انباردار و خرید وسایل همه از کسانی بودند که به من معرفی شدند. یعنی کسانی که از پس مخارج زندگی‌شان برنمی‌آیند و نیاز دارند که جای دیگری هم مشغول به کار باشند. به این ترتیب این عزیزان جذب شدند که خدا را شکر از کار همه‌شان راضی هستم.»

خودم را باور داشتم و برای همین پس از گذشت 2 سال کارگاهم را افتتاح کردم

او درباره ملاک‌هایش برای انتخاب کارگاه‌ می‌گوید: «شروع کار در کارگاه برای من خیلی سخت بود. چون همه همکاران من حداقل با پنج سال سابقه کار، شروع به افتتاح کارگاه کردند. برای من بعد از گذشت حدود دو سال این کار خیلی ریسک بود. اما من خودم را باور داشتم و می‌دانستم حتما می‌توانم این کار را انجام بدهم. برایم خیلی مهم بود که فضای کارگاه مناسب باشد. چون هنرجوهایی که در کلاس شرکت می‌کنند، همه خانم هستند و مهم بود جایی که می‌آیند، مطمئن باشد. در مرحله بعد دنبال مکانی بودم که به محل زندگی‌ام نزدیک باشد، چون یک وقت‌هایی که کار تا دو سه شب طول می‌کشد، اگر کارگاه به من دور باشد، واقعا رفت و آمد برایم مشکل می‌شود.»

دوستم جسارت ایجاد صفحه اینستاگرام را به من داد

این دختر دهه هفتادی موفق درباره نظر خانواده‌اش نسبت به کار شیرینی‌پزی می‌گوید: «همه این کارها را با کمک و پشتیبانی خانواده‌ام انجام دادم، گرچه آنها در ابتدا خیلی موافق نبودند. چون من رشته‌ای که در دانشگاه خواندم، خیلی جذاب بود و انتخاب اولم بود و هنوز هم عاشقانه آن را دوست دارم؛ خانواده‌ام دوست داشتند که در ارتباط با رشته‌ام کار کنم. ولی بعد از اینکه علاقه من و پیشرفتم در شیرینی‌پزی را دیدند، با من همراه شدند. قطعا بدون وجود خانواده‌ام من هیچ کاری نمی‌توانستم بکنم. نه اینکه وجود خانواده به معنی سرمایه‌گذاری باشد، همین که در کنارم هستند، خیلی برایم ارزشمند است. من خیلی وقت‌ها که کارم را انجام می‌دادم، بلافاصله باید به دانشگاه می‌رفتم و وقتی برمی‌گشتم اصلا انگار نه انگار من در آن فضا کاری انجام داده‌ام؛ یعنی فضای کارم، کاملا مرتب شده بود. خانواده اگر نباشند، قطعا آدم از یک جایی به بعد می‌برد. در مرحله بعد دوستم زهرا صفاخواه است که باعث شروع کارم شد. دوستی که از خواهر نداشته‌ام به من نزدیک‌تر است. او تنها کسی بود که از همان اول به من جسارت داد تا کارم را شروع کنم. او خیلی اصرار داشت که من صفحه اینستاگرام بزنم و نمونه کارهایم را در آن‌جا بگذارم؛ یعنی شروع کارم به خاطر دوستم بود و علت اینکه اسم صفحه من «حانیا» است، همین موضوع است. ایشان مرا «حانیا» صدا می‌زنند.»

بیشترین سفارش‌ها به وسیله آقایان و به مناسبت سالگرد ازدواج‌شان ثبت می‌شود

حانیه درباره شیرینی‌های کارش می‌گوید: «بیشترین سفارش‌ها توسط آقایان و به مناسبت سالگرد ازدواج ثبت می‌شود. همین که آدم فکر می‌کند در شادی بقیه شریک است، خیلی خوشحال کننده و انرژی‌بخش است. یکی از قشنگ‌ترین خاطره‌ها وقتی بود که یک آقایی برای مراسم خواستگاری‌اش سفارش شیرینی داده بود و به من گفته بود که دعا کنید، بشود. چون سال‌هاست تلاش می‌کنم که به این خانم برسم. ایشان بعد از مراسم به من پیام داده بود و تشکر کرد از اینکه وفتی خانواده همسرم شیرینی‌ها را دیدند، انقدر از این سلیقه ذوق‌زده شده بودند که واقعا مراسم آن طور که می‌خواستم پیش رفت. این یکی از قشنگ‌ترین‌هایش بود و قشنگ‌تر وقتی شد که 9 ماه بعد این آقا برای مراسم ازدواج‌شان، برای گیفت‌های عروسی‌ به من سفارش دادند. یعنی شاید به جرات بتوانم بگویم من خودم از آن خانم و آقا برای مراسم‌شان خوشحال‌تر بودم. خیلی از این موارد وجود دارد؛ مثلا دخترخانمی گفته بود، من به خاطر کار اشتباهی که کردم، مادرم یک ماه است که اصلا با من صحبت نمی‌کند. شیرینی‌ها باعث شده بود که حکم سکوت بینشان شکسته شود. این‌ها خاطرات قشنگی است که من با فکر کردن به آنها روحیه می‌‌گیرم.»

بزرگترین ضعف شیرینی‌های فروشگاهی طعم بد آن است

این شیرینی‌‌پز جوان درباره نقاط ضعف شیرینی‌های فروشگاهی می‌گوید: «اولین و مهم‌ترین نکته طعم کار است. معمولا فوندانت‌هایی که برای لوازم قنادی و شیرینی‌فروشی استفاده می‌شود، واقعا طعم بدی دارد. چون از مواد مرغوب استفاده نمی‌کنند و دوم تمیزی و ظرافت کار که از دید مشتری خیلی مهم است. خیلی وقت‌ها با هزینه کمتر می‌توانیم بسیاری چیزها را بخریم ولی بعد می‌بینیم که آن اصالت کار حفظ نشده است. علت اینکه مشتری‌های ثابتی دارم؛ فقط طعم شیرینی، تمیزی و تازگی کارم است. این سه فاکتور از مهم‌ترین‌هاست.»

مجوز گرفتن برای فروشگاه شیرینی‌پزی با فوندانت اصلا کار آسانی نیست

او درباره موانع افتتاح فروشگاه شیرینی‌‍پزی می‌گوید: «خیلی به افتتاح فروشگاه فکر کردم ولی یک سری محدودیت‌ها وجود دارد؛ اول اینکه در سازمان فنی و حرفه‌ای ایران این رشته شناخته شده نیست و دوره‌های کیک و دسر وجود دارد اما کار با فوندانت وجود ندارد و متاسفانه جواز گرفتن برای این کار خیلی سخت است. اگر در آینده شرایط فراهم شود و یک مقدار این کار در ایران تسهیل شود، قطعا یک کافه قنادی کوچک با تازه‌ترین شیرینی‌ها افتتاح می‌کنم.»

ایجاد شغل برای دیگران خیلی لذت‌بخش است

این کارآفرین جوان درباره لذت کارآفرینی می‌گوید: «من تا به حال توانسته‌ام برای 10 نفر کار ایجاد کنم. کارآفرینی خیلی لذت‌بخش ولی در عین حال مسئولیت سنگینی هم دارد. با همه وجود سعی می‌کنم، آدم‌هایی که در کنارم هستند و با هم این کار را پیش می‌بریم، احساس خوبی داشته باشند و جوری نباشد که فقط برای کسب یک درآمد کاری را انجام دهند. هدفم این است که کار برایشان شیرین باشد. خیلی دوست دارم، بتوانم آدم‌های بیشتری را کنارم داشته باشم. امیدوارم یک روز این اتفاق بیفتد. تمام کسانی که در کنار من کار می‌کنند؛ سن‌شان از من بیشتر است، البته به جز یک نفر و همین باعث می‌شود که یک مقدار ارتباط برقرار کردن با آنها برایم سخت شود. ولی من از این موضوع راضی هستم. امیدوارم هر کس در حد توانش به هر جایی که رسیده بتواند کارآفرینی کند، چون خیلی‌ها به این کارها نیاز دارند.»

شیرینی‌پزی بهترین کار برای بانوان است

او درباره لزوم کسب و کار خانگی برای بانوان می‌گوید: «کسب و کار خانگی در کنار نقاط قوت‌ش ایراداتی هم دارد. در حال حاضر اکثر خانه‌ها آپارتمانی هستند و مشاغلی که همراه با بوی کار و رفت و آمد هستند، خیلی شرایط راحتی ندارند. ولی همین که خانم‌ها می‌توانند در محیط خارج از خانه نباشند و در خانه خودشان سفارش قبول کنند یا عزیزی هست که صاحب فرزند کوچک است و نمی‌تواند به صورت تمام وقت مشغول این کار باشد، می‌تواند سفارش‌هایش را سبک‌تر قبول کند؛ همه‌ این‌ها از نکات مثبت شیرینی‌پزی است. از این لحاظ که انتخاب کار کاملا با خود شخص است و اینکه در فضای خانه می‌‌توان درآمدزایی کرد، خیلی اتفاق خوبی است. خانم‌های زیادی هستند که در حال حاضر در منزل هستند و هیچ کار مناسبی ندارند و شرایط شان هم ایجاب می‌‌کند که حتما در منزل باشند، شیرینی‌پزی برای این خانم‌ها مناسب‌ترین کار است. حتی خیلی از عزیزانی که مشغول حرفه‌های دیگر هستند، هم می‌توانند برای پر کردن بقیه وقت‌‌شان، به جای وقت گذراندن سر چیزهایی که واقعا ارزش ندارد؛ مثل نشستن پای تلویزیون و مشغول شدن به کارهایی که نه تنها مفید نیست، بلکه به آدم ضرر هم می‌رساند، این کار را انجام دهند.»

کار شیرینی‌پزی هرگز کم‌رونق نمی‌شود

حانیه درباره هنرجوهایش می‌گوید: «من تا به حال 500 هنرجو داشته داشته‌ام. تقریبا 50 درصد هنرجوهای من بعد از کلاس ترغیب می‌شوند که شیرینی‌پزی را ادامه دهند. خدا را شکر تعداد کسانی که تولد دارند یا سالگرد ازدواج یا... محدود نیست که این کار کم رونق شود. روزی هر کس هم دست خداست.»

رضایت مشتری جذب سود می‌کند ولی سود زیاد جذب مشتری نمی‌کند

او در پایان دو توصیه برای شیرینی‌پزها و کسانی که می‌خواهند این کار را شروع کنند، دارد: «از همه کسایی که می‌خواهند این حرفه یا هر حرفه دیگری را شروع کنند، می‌خواهم که دست روی زانوی خودشان بگذارند و بلند شوند. استفاده از زحمت دیگران بزرگترین حق‌الناس است. یک نکته کلیدی برای موفقیت در کار شیرینی‌پزی به صورت خلاصه این است که؛ رضایت مشتری جذب سود می‌کند ولی سود زیاد جذب مشتری نمی‌کند.»

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار