جلال امجد؛ یادی از سالهای ارزشمند ورزش اخلاقگرا
جلال امجد یکی از چهرههای شاخص و معتبر تاریخ ورزش اصفهان است. وی بهعنوان یک بسکتبالیست، سالها در تیم ملی ایران بازی کرد و از نبوغش در مربیگری بسکتبال، همین بس که در مقطعی بهعنوان یک دبیر ورزش با تیم دانشآموزی فلاورجان تا قهرمانی کشور پیش رفت. او متعلق به نسلی است که صحنه ورزش ایران را با گره زدن باارزشهای اخلاقی تغییر دادند. امجد از خاطرات مشترک نسل طلایی ورزش اصفهان میگوید.
شیما خزدوز/اصفهان امروز: «دهه 20 هفتساله بودم که بهاتفاق برادران و پسرعموهایم، پای ثابت فوتبال زمین خاکی بودیم. خیابان سروش و زمینی که متعلق به حاج محمدخان اسدی بود و ما معمولاً آنجا بازی میکردیم. ادامه پیدا کرد تا دورهای که در مدرسه صارمیه تحصیل میکردم. آن زمان محمود حریری، بنیانگذار باشگاه شاهین (سپاهان)، مربی ورزش ما بود، مردی که برای فوتبال اصفهان زحمت بسیار کشید. زنگ ورزش بود و آن روز اما آقای حریری، به دانش آموزان، تمرین بسکتبال میداد و من هم بهعنوان یک تماشاچی بالای زمین نظارهگر بودم، یارکشی کردند تا بازی را سوت بزنند، اما یک یار کم داشتند. آقای حریری مرا صدا زد و گفت امجد بیا بازی. با تعجب گفتم من؟! تابهحال بسکتبال بازی نکرده بودم. بلندتر گفت، بیا داخل زمین.»
جلال امجد که اینگونه وارد بسکتبال شد، متولد 1317 در محله احمدآباد اصفهان است، اما او را متعلق به ورزش ایران میدانند. امجد، نخستین تجربه بازی بسکتبالش را چنین ادامه میدهد: «در آن زنگ ورزش، یک حلقه بازی کردم و ازقضا بازیام نظر مرحوم حریری را جلب کرد و استعداد نهفتهام را کشف شد. همان موقع اسمم را برای تیم بسکتبال ناحیه رد کرد. در مسابقات ناحیه هم تیم ما خوش درخشید و مقام اول را کسب کرد و این آغازی بر علاقه و توجه بیشتر من به بسکتبال شد. در پی آن وارد باشگاه شاهین شدم و تمرینات جدیتر را از سر گرفتم و سال 1338 به تیم ملی دعوت شدم.»
«سال 1340 رئیس فدراسیون بسکتبال و مربی تیم ملی، سرهنگ سروری بود. همان دوره که بازیهای منطقه آسیا را شرکت کردیم و با مقام اول، طلای منطقه را به اسم ایران گرفتیم. دهه 40 در بسیاری از بازیهای ملی حضور داشتیم. هندیها حریفان قدری بودند، بازیکنان بسیار قدبلندی داشتند و سطح مسابقات هم بسیار بالابود و بااینوجود تا فینال را با هند پیش آمدیم و سالهای بعد حتی ترکیه را بردیم که حالا از قدرتهای بسکتبال اروپاست.»
امجد اما از روزهای درخشش ورزش اصفهان باافتخار یاد میکند و میگوید: «سال 1336 حبیب اشراقی، ریاست سازمان شیر و خورشید اصفهان، باهدف ترویج و تشویق فعالیتهای هنری و ورزشی، کاخ جوانان را در خیابان میر تأسیس کرد و حسین کلانتر هم که از دبیران و مربیان ورزشی بسیار خوب اصفهان بود مدیریت خانه جوانان را به عهده گرفت.»
«همزمان بهعنوان مربی بسکتبال به خانه جوانان دعوت شدم. مهدی منتظر و پرویز پناهی هم تیمهای والیبال این مجموعه را هدایت میکردند. آن سال رشته کوهنوردی هم تازهپا گرفته بود و عبدالله خلیفه سلطانی با عشق و علاقه وصفناپذیر، سرپرست و مربی کوهنوردی خانهجوانان بود. خاطرات بهیادماندنی آن سالها را اغلب چهرههای ورزشی پیشکسوت اصفهان هنوز با نیکی یاد میکنند، دورهای که همه باجان و دل و نیروی عشق و پایبندی به اخلاق ورزشی فعالیت میکردند.»
امجد ادامه میدهد: «ابتدای تأسیس خانهجوانان، زمین سرپوشیده نداشتیم و گرما و سرما، تمرینات را مشکلتر میکرد. درخواست سالن دادیم و ظرف چهار ماه، دو سالن بسکتبال و والیبال را که هنوز هم پابرجاست به ما تحویل دادند.»
«خانه جوانان یک رستوران هم داشت که معمولاً در بین تمرینات با پرداخت هشت یا 10 ریال، ناهار را هم همانجا صرف میکردیم. آخر هفتهها معمولاً مراسم موسیقی و آیینها و جشنهای نمادین محلی، ویژه خانواده ورزشکاران و مربیان هم برگزار میشد.»
«از خاطرات بسیار شیرین آن دوره، برنامه دوچرخهسواری گروهی روزانه بود که معمولاً از دنباله زایندهرود تا مسیرهای خوش آبوهوای اطراف اصفهان را رکاب میزدیم و به مقصد موردنظر که میرسیدیم یک اتومبیل برای پذیرایی و صبحانه منتظر ما ایستاده بود. جالب اینکه سه نفر در گروه دوچرخهسواری ما، نابینا بودند و دو دوچرخهسوار دیگر با گرفتن دو طرف دوچرخه نابینایان، در طول مسیر آنها را همراهی میکردند.»
«اوایل دهه 40 حسین کلانتر درگذشت. خیلی غمگین و دلشکسته از بابت از دست دادن این مرد بزرگ ورزشی اصفهان به دفتر حبیب اشراقی رفتم و گفتم آقا، حسین کلانتر را از دست دادیم. اشراقی رو به من کرد و گفت من و تو هم روزی میمیریم اما جریان پویای ورزش اصفهان باید همچنان پابرجا بماند.»
«ریاست خانه جوانان را به من سپرد و گفت جمعاً چند کاپ قهرمانی در اصفهان موجود است؟ گفتم سی تا کاپ برگزار میشود، گفت همه آنها را میخواهیم. گفتم به پول و امکانات نیاز داریم، گفت از هیچ تلاشی کوتاهی نکنید و نگران هزینهها نباشید.»
«دوومیدانی، شمشیربازی، والیبال، فوتبال، بسکتبال و کوهنوردی به همت خانه جوانان پیشرفتهای فراوانی داشت. در اغلب رشتهها بازیکنان به تیم ملی دعوت شدند. در دوومیدانی قهرمان کشور شدیم. در بازیهای آسیایی تهران سال 51 که رشته شمشیربازی تیمی دختران ایران با غلبه بر تیم ژاپن که از قدرتهای جهانی بود، به مدال طلا رسید، تیم ایران بر جوانان اصفهانی تکیه داشت که در این باشگاه فعالیت میکردند. تیم بسکتبال اصفهان هم که سالهای متمادی در بازیهای کشوری به مقام دومی میرسید، سال 41 برای نخستین بار با شکست پایتختنشینها قهرمان کشور شدیم.»
«از مربیان نامی و بزرگ آن سالهای خانه جوانان مرحوم اسدالله شبانگیز مربی بسکتبال بود و البته شادروان محمود حریری که هدایت تیم فوتبال و والیبال را بر عهده داشت. دهه 40 همزمان در باشگاه شاهین مربی بودم و در مقطع کارشناسی جغرافیا در دانشگاه هم تحصیل میکردم. مدتی مربی ورزش، آموزشوپرورش هم بودم. سال 1348 تیم بسکتبال شاهین اصفهان یک بازی دوستانه با روسیه انجام داد که پابهپای روسها امتیاز میگرفتیم.»
جلال امجد سال 1351 بالاترین رده مربیگری در فدراسیون بسکتبال آمریکا را کسب کرده است. «بسکتبالیستهایی از تمام دنیا در این دوره مربیگری بینالمللی شرکت کرده بودند، از ایران هم شش نفر انتخاب شدیم و از این شش نفر، چهار نفرمان موفق به کسب این مدرک شدیم.»
امجد که سالها پیراهن ملی به تن داشته، از دبیری آموزشوپرورش تا بالاترین سطح مربیگری تیمهای بزرگ و بهعنوان ناظر لیگ برتر بسکتبال کشور نیز فعالیت کرده و همچنین تدریس در دانشگاه هم طی سالهای اخیر بر عهده داشته است. وی بر این باور است که اوجگیری بسکتبال اصفهان تا دهه 70 بیشتر ادامه پیدا نکرد و پسازآن در نبود اسپانسرهایی در حمایت از تیمهای ورزشی و هیئتها سطح بسکتبال در شهر افت کرد.
او میگوید: «ما امروز هم مربیان و بازیکنان بزرگی در این رشته داریم، تیم ذوبآهن تا همین چند سال اخیر، چهار سال پیدرپی قهرمان بوده اما بسکتبال هم مثل بسیاری از رشتههای دیگر ورزشی این روزها مهجور مانده است.»