کاریزهای نجف‌آباد؛ ویرانه‌های یک تمدن

کاریز یا قنات که در این سابقه‌ای پنج هزار ساله دارد، از دستاوردهای تمدن بشری است. پس از چند هزاره هنوز بهترین شیوه نگهداری و بهره‌برداری از آب بویژه برای مناطقی گرم و خشک چون فلات مرکزی ایران است. با این همه در دهه‌های اخیر قنات‌ها مورد تخریب و بی توجهی قرار گرفته است. روایت کاریزهای نجف‌آباد مشتی است نشانه خروار.

فاطمه رضائیان -اصفهان امروز: کودکی من و بسیاری از بچه‌های نجف‌آبادی که حالا دهه سوم به بعد زندگی‌شان را سپر می‌کنند، مملو است از خاطرات بازی در باغ‌های نجف‌آباد. پدربزرگم تعداد زیادی باغ داشت بانام‌هایی که من در کودکی هیچ‌وقت یاد نگرفتم؛ باغ بالای، باغ نوچه، باغ کهنه، باغ مشهدرضا، باغ ارغونی(ارغوانی) و صحرا. پدربزرگ بیشتر وقتش را در این باغ‌ها سپری می‌کرد. روزها برای چرای گوسفندان و کارهای کشاورزی و خیلی از شب‌ها نیز همراه با یک چراغ مرکبی که به جلوی دوچرخه‌اش آویزان می‌کرد برای آبیاری به باغ‌ها می‌رفت.

آب بیشتر این باغ‌ها از کهریز (کاریز) تأمین می‌شد. کهریز شبیه به رودخانه‌ای بود که در وسط یک جاده خاکی جریان داشت و برای رفتن به کنار آب آن می‌بایست از یک شیب نه‌چندان ملایم که نزدیک به دو متر می‌شد پایین می‌رفتیم. بعدها متوجه شدم این به‌ظاهر رودخانه مَظهر(محل ظهور آب بر روی زمین) یکی از قنات‌های نجف‌آباد بود. با شروع یکی از دوره‌های خشکسالی در نجف‌آباد قنات کهریز خشک شد و بعدازآن هم نوبت به خشک شدن باغ‌های پدربزرگ رسید. چند سال قبل بر روی کهریز یک بلوار عریض به نام بلوار جمهوری اسلامی ساخته شد که از شهر نجف‌آباد تا امیرآباد و سپس صالح‌آباد ادامه پیدا می‌کند. اگرچه گفته می‌شود تمام‌مسیر کهریز کول گذاری شده است تا برای روزگاری که شاید آب به قنات بازگردد آسیب نبیند اما ریزش قسمت‌هایی از وسط بولوار نشان می‌دهد که خشکسالی‌های اخیر و عدم رسیدگی کافی به قنات‌ها آسیبی بسیار جدی نه‌تنها به کهریز بلکه به‌تمامی قنات‌های نجف‌آباد وارد کرده است.

بعد از خشک شدن باغ‌های آقاجان، پدرم که عاشق کشاورزی بود در پنج کیلومتری جنوب نجف‌آباد یک قطعه زمین با یک ساعت آب قنات در هفته خریداری و شروع به کشاورزی کرد. حالا درخت‌های باغ بابا بین 15 تا 20 سال سن دارند. متأسفانه در چند سال گذشته ایجاد شهرک صنعتی 2 نجف‌آباد در غرب زمین و ساخت مسکن‌های مهر فولادشهر در قسمت جنوبی آن که هرکدام هم اقدام به حفر بیش از صد چاه کرده‌اند باعث خالی شدن سفره‌های زیرزمینی منطقه و درنتیجه خشک‌شدن قنات دوطبقه فیلور که مهمترین منبع آبرسانی به باغ‌های منطقه بود شدند. به‌طوری‌که امروز تنها امید کشاورزان ابتدا به آسمان و سپس به آب کانالی است که از زاینده‌رود تأمین می‌شود تا کمتر از نیمی از سال را برای مصرف آب باغ‌ها پوشش بدهد یا ندهد. این روزها برای نجات دادن درخت‌های بادام حتی سطل‌ها و دبه‌های آبی که پدر به‌سختی با خودش تا کنار درخت حمل می‌کند هم کافی نیست؛ اما این فناوری که سال‌ها تمدن ایران را دگرگون کرد و آب را در تونل‌های زیرزمینی حتی به خشک‌ترین قسمت‌های این سرزمین هدایت کرد، چیست؟

فضل‌ا... خلیلی در کتاب قنوات و شبکه آبیاری در شهرستان نجف‌آباد (1384) ذکر می‌کند که اگر طول چاه‌ها و پشته‌های قنات‌های بایر و دایر ایران را جمع بزنیم برابر با 310 هزار کیلومتر، یعنی حدود 8 برابر خط استوا و یا چیزی معادل 82 درصد فاصله زمین تا کره ماه است.

چیستی قنات و چگونگی حفر آن در گذشته بدون کمک از وسایل جهت‌یابی و حفاری را چندین سال قبل یکی از مقنیان باتجربه نجف‌آباد برایم توضیح داد. مانده‌علی قیصری‌ها زمان جمع‌آوری این اطلاعات پیرمردی 65 ساله بود و بیشتر از 50 سال سابقه مقنی‌گری داشت؛ خدایش بیامرزاد.

نوشته زیر خلاصه‌ای از گفته‌های اوست: «قنات یک دالان زیرزمینی برای هدایت سفره‌ها و منابع آبی زیرزمینی به روی زمین در مناطق خشک و کم آب است. برای خارج کردن خاک این تونل‌های زیرزمینی و همچنین تنفس بهتر مقنیان، حلقه‌های چاهی در طول این مسیر حفر می‌شوند. فاصله حلقه‌های چاه از یکدیگر بستگی به عمق چاه (فاصله آب از سطح زمین) و جنس خاک منطقه دارد. به‌طوری‌که هر چه فاصله آب از سطح زمین زیادتر و جنس خاک سخت‌تر باشد، فاصله چاه‌ها از یکدیگر بیشتر می‌شود. عموماً چاه‌ها به فاصله 100 متر از یکدیگر حفر می‌شوند و برای حرکت آهسته آب در داخل قنات به ازای هر یک متر در طول مسیر زمین به‌صورت تراز دارای یک سانتی‌متر شیب می‌شود و بر همین اساس تفاوت عمق هر چاه با چاه قبلی یک متر است.»

«نخستین قدم برای ایجاد قنات تشخیص منطقه‌ای است که سفره‌ها و منابع آبی زیرزمینی را در خود جای‌داده است. در قدیم به علت فقدان فناوری لازم در این زمینه، مقنیان برحسب تجربه و نشانه‌هایی چون خرد شدن سنگ‌های آهک در منطقه، میزان بارندگی و برف به برف شدن و شیب زمین و دره‌ها، محل آب‌های زیرزمینی را شناسایی می‌کردند. در بعضی مناطق حتی با گوش دادن به صدای زمین هم می‌توانیم محل سفره‌های آبی را تشخیص دهیم.» به گفته مرحوم استاد قیصری‌ها «قدم بعدی حفر مادرچاه یا همان چاه تأمین‌کننده آب است. بعد از حفر مادرچاه است که می‌توانیم تشخیص دهیم اهمیت منابع آبی منطقه در چه حد بوده و آیا ارزش حفر قنات را دارد یا نه؟ مادرچاه در محل سفره‌های آبی می‌تواند تا فاصله 10 متر از آب‌های اطراف خود را جذب کند و به مظهر قنات هدایت کند و البته استفاده از آب قنات فقط در جدول یا مظهر قنات مجاز است.»

مانده‌علی قیصری‌ها همچنین می‌گفت: در مرحله بعد نوبت به تعیین مسیر قنات بین دو محل مادرچاه و مظهر قنات و سپس شروع حفر میله‌های چاه از مظهر قنات به سمت مادرچاه می‌رسد. میله‌ها به‌صورت تراز و طبق شیبی که گفتم به یکدیگر وصل می‌شوند. برای وصل‌کردن دو میله ابتدا از روی زمین به‌وسیله طنابی دو چاه را به هم وصل می‌کنیم. سپس تکه چوبی را که دو ریسمان بافاصله 10 سانتی‌متری از آن آویزان شده و به هر ریسمان سنگی وصل شده است به‌موازات طناب به داخل چاه آویزان کرده و فاصله دو ریسمان را در ته چاه علامت می‌زنیم. امتداد این خط میله چاه بعدی را نشان می‌دهد. در انتهای خط فانوسی قرار می‌دهیم و تا یک متر در پشته چاه برحسب خط پیش می‌رویم، سپس در امتداد مسیر ایستاده و به ترتیب از شانه چپ و راست به فانوس نگاه می‌کنیم چنانچه هر دو فاصله یکسان باشد حفاری در پشته را ادامه می‌دهیم.

اگر در زمان حفر کاریز با منابع آبی جدید برخورد کنیم حفاری را به سمت منابع احتمالی آب تغییر می‌دهیم. در زبان مقنیان به این تغییر مسیر در قنات برای یافتن منابع آبی احتمالی پیشکار می‌گویند که البته تنها در زمین مربوط به حریم قنات مجاز است. گاه پیش می‌آید بنا بر ضرورت و با توجه به حجم آب مادرچاه قنات در طول مسیر خود به دو شعبه تقسیم شود که مقنیان به محل دو شعبه شدن قنات اَلج می‌گویند.

حفر قنات درگذشته به دلیل نبود امکانات برای تشخیص مکان سفره‌های آبی و اتصال میله‌ها به یکدیگر به نیروی انسانی باتجربه نیاز داشت. برای حفر میله‌ها به دو نفر نیروی انسانی و برای حفر پشته‌ها (با 5/1 متر عرض) به سه تا پنج نفر جهت حفر، حمل و بالا بردن خاک در داخل چاه به بیرون نیاز است. مدت‌زمانی که یک مقنی مشغول به کار است را گُر می‌نامند که درگذشته شش ساعت و امروز سه تا 5/3 ساعت است. من در اوایل کارم نزدیک به نیم‌قرن پیش به ازای یک گر 8 ریال تا 1 تومان دستمزد می‌گرفتم و امسال (1384) بین 10 تا 12 هزار تومان.»

مقنی حین کار در قنات با خطرهایی مثل سقوط از میله چاه، ریزش دیواره‌ها و یا پشته‌ها روبروست که البته با کمک تجربه و دقت قابل‌پیشگیری است. ریزش دیواره‌های قنات تااندازه‌ای به نوع خاک آن مربوط است. مثلاً خاک مارل یکی از انواع خاک‌هایی است که براثر رطوبت ریزش دارد(به اصطلاح ریخت می‌کند) و باعث مسدود شدن قنات و گاه آسیب رساندن به مقنی می‌شود. لازم به ذکر است که خشکسالی هم یکی دیگر از عوامل ریخت خاک در مسیر قنات به دلیل از دست دادن رطوبت است. برای جلوگیری از ریزش دیواره‌ها به‌طور عام در پشته‌ها از گوم(حلقه‌های سفالی یا سیمانی) و در میله‌های چاه از کَوَل(حلقه‌هایی با سه دیواره و از جنس خاک رس، سیمان و یا سفال) استفاده می‌کنیم که البته این نیز برحسب ویژگی جغرافیایی منطقه و سرعت ریزش خاک متفاوت است. به‌طوری‌که در صورت ریزش سریع پشته‌ها از بتون، تخته‌سنگ و یا بلوک به‌صورت دیواره چینی استفاده کرده و یا به‌اصطلاح شولات‌بندی می‌کنیم.»

مرحوم قیصری‌ها درباره مسئله کمبود یا نبود اکسیژن در عمق چاه‌ها و راه‌حل آن می‌گفت: «میزان هوای داخل چاه برحسب نوع زمین متفاوت است به‌طوری‌که در برخی زمین‌ها از عمق دو متر هوای قابل‌تنفس وجود ندارد و در برخی حتی تا عمق 60 متری زمین هم مشکلی برای تنفس ایجاد نمی‌شود. وسیله‌ای که برای حل این مشکل درگذشته توسط مقنیان استفاده می‌شد بادو نام داشت. برای ساخت بادو پارچه کرباس را به‌صورت لوله‌ای دراز می‌دوختیم و برای عبور هوا از آن در قسمت‌هایی از آن حلقه‌هایی از چوب ارغون قرار می‌دادیم. سپس یک سر لوله را داخل چاه در کنار مقنی و سر دیگر آن را در بیرون قنات در جهت باد تعبیه می‌کردیم و به این صورت هوای قابل‌تنفس را به درون چاه هدایت می‌کردیم. باید بگویم همه این سختی‌ها و خطرها با دیدن آبی که در مظهر قنات جاری می‌شود از تن خسته مقنی خارج می‌شود. مقنی‌گری کار هرکسی نیست، لیاقت می‌خواهد. ما با انتقال آب برای مردم امکان زندگی فراهم می‌کنیم و این واقعاً اهمیت دارد.»

کاریز که امروزه از سوی مراجع بین‌المللی علمی ازجمله یونسکو به‌عنوان بهترین نمونه‌های حفاظت و بهره‌برداری آب از آن یاد می‌شود، از ایران نشئت‌گرفته و پیشینه‌ای چندین هزارساله دارد. زرتشت، 3هزار و 500 سال پیش چنین گفت که: «هرکس کاریزی حفر کند، به بهشت می‌رود.» امروز که ما کاریزها را آسفالت می‌کنیم.

ارسال نظر