نمایشگاه کتاب تهران؛ الگویی نامتوازن
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به عنوان مهمترین رویداد سالانه کتاب در ایران، جذابیتهای فراوانی برای حضور ناشران سراسر کشور دارد. با اینحال حضور در این نمایشگاه برای ناشران شهرستانی با دشواریهایی همراه است.
اصفهان امروز: فروش حدود 80 میلیارد تومان کتاب در سیامین نمایشگاه کتاب تهران تا حدودی نشان از رشد 10 درصدی فروش به نسبت نمایشگاه پیش از آن دارد، گو اینکه مسائل و دشواری های نشر همچنان در جای خود باقی است.
«با این شغل در جامعه ما میشود آب خورد، اما نان نمیشود خورد!» این را بهجت قریشینژاد که عاشق کار نشر است و به همراه همسرش حشمت ا... انتخابی انتشارات نقش مانا را در اصفهان تاسیس کرده، عنوان میکند. آنها در این سالها فرار و نشیب زیادی را در کار نشر پشت سرگذاشته اند.
قریشینژاد به سالهای اول شروع کارشان اشاره میکند و میگوید که در ابتدا خودشان بر روی چاپ کتابها سرمایهگذاری میکردند اما فروش نرفتن کتابها حتی آنهایی که از آثار نویسندگان و شاعران معروف بوده، سبب شده که در نحوه سرمایهگذاریشان در انتشار کتاب تجدید نظر کنند. « انبارخانه خالهام و یکی از اتاقهای دفترمان پر است از کتابهایی که در همه این سالها به فروش نرفتهاند. مثلا کتاب «غزل بانو» نوشته خسرو احتشامی را گفتیم که فروش میرود اما فروش نرفت، بعد تصمیم گرفتیم که نیمی از سرمایهگذاری برای چاپ کتاب از ما باشد و نیمی از نویسنده، این کتاب ها هم روی دستمان ماند، مثل کتابهای شاعران جوان که خیلی با کیفیت هم آمادهسازی شد. بعد گفتیم که یک چهارم سرمایهگذاری از ما که سرمایه چندانی نگذاشته باشیم تا همچنان زیان کنیم اما حتی یک چهارم هم جواب نداد و ما در حدود پنج سالی میشود که در زمینه کتاب سرمایهگذاری نمیکنیم مگر اینکه یک ارگانی یا کسی بخواهد کتابی چاپ کند و خودش سرمایهگذاری کند.»
قریشینژاد میگوید که امسال در نمایشگاه کتاب شرکت نکردیم از آنجایی که یکی از ضوابط شرکت در نمایشگاه برای ناشران، انتشار 50 عنوان کتاب از سال 90 تا امسال بوده است و ما جزو ناشرانی بودیم که در طول این زمان موفق به نشر تنها 12 کتاب شدیم.
او وضعیت نشر کتاب برای ناشران شهرستانی نسبت به ناشران تهران را محدودیتهایی که اغلب شهرستانها با آن مواجه هستند عنوان میکند و میافزاید: «نخستین محدودیت، پخش نادرست کتاب و رکودی است که اغلب ناشران با آن روبهرو هستند. شاید بتوان گفت پخش کتاب در تهران به شکل مافیایی انجام میشود و اینکه بسیار میبینیم ناشران شهرستانی با ناشران پایتخت کار میکنند و در ارتباط هستند. اما این ارتباط یک سویه است و ناشران تهرانی تمایلی مبنی بر همکاری با ناشران شهرهای دیگر از جمله اصفهان از خود نشان نمیدهند.»
مهدي صاحب فصول، مدیر انتشارات نوشته نیز میگوید: «اصفهان به لحاظ جایگاه فرهنگی، وجود دانشگاههای برتر و اقشار باسواد فرهنگی در زمینه نشر نسبت به سایر شهرها وضعیت بهتری دارد اما در کل حضور ناشران شهرستانی در نمایشگاه کتاب تهران با مشکلاتی روبهروست. از جمله، نبود افراد بانفوذ، مشکلات حمل و نقل، اسکان نیرو برای غرفهها و هزینه رفتوآمد، لابیگری و حتی پیگیریهایی که لازم است قبل از برگزاری نمایشگاه صورت بگیرد و موقعیت قرارگیری غرفه از لحاظ زاویه دید، جهت و مسیر و ... مطلوبیت شرکت در نمایشگاه را کم میکند.»
او ادامه میدهد: «در سال های اخیر تعاونی ناشران امکانی برای ناشرانی که با تعداد محدود عنوان کتاب تمایل به شرکت در نمایشگاه داشتهاند را ایجاد کرده است. به طوری که تعاونی به نمایندگی از چندین ناشر در نمایشگاه حضور پیدا میکند اما فرصت برای شرکت از طریق تعاونی هم برای تمام ناشران یکسان نیست و اغلب ناشرانی که امسال در نمایشگاه شرکت کردند، کسانی بودند که عناوین بیشتری در دست داشتند یا به دلیل علاقه شخصی و یا امید به پیدا کردن بازار بزرگتر برای عرضه کتابها آمده بودند.»
او می افزاید: «اصفهان امسال در بخش کودک و بزرگسال در مجموع با 10 ناشر حضور پیدا کرد از بین دانشگاهیان هم ناشرانی حضور داشتند. در بخش کتاب های کمک آموزشی البته توان رقابت با ناشران بزرگ تهرانی نیست. در حوزه ادبیات، دین و تاریخ هم ناشرانی از اصفهان اغلب به شکل غیر مستقیم یا از طریق تعاونیها یا واگذاری نمایندگی به ناشران دیگر حضور پیدا کردند.»
نه تنها ناشران اصفهان که چهرههای فرهنگی در تهران نیز کاملا منتقد این وضعیتاند. محمدرضا یوسفی، نویسنده کتاب کودک میگوید: «کشوری که میخواهد توسعه پیدا کند و در راستای فرهنگ کتاب و کتابخوانی رشد کند هیچ راهی غیر از استمرار در این حوزه ندارد. بایستی راهکارهای تداوم بخشیدن به مقوله کتابخوانی در کشور جدی گرفته شود. در مملکتی که 80 میلیون جمعیت و 19 میلیون کودک و نوجوان دارد خیلی دردناک است که تیراژ کتابها به 300 نسخه رسیده و این فاجعه است.»
وی ادامه می دهد: «اگر بخواهیم این نمایشگاه استمرار داشته باشد، در حد یک برنامه فرمالیته چند روزه نباشد و شاهد استمرار کتابخوانی در زندگی روزمره مردم باشیم لازمهاش این است که کتاب جدی گرفته شود. متاسفانه در کشور ما کتاب جدی گرفته نمیشود.» وی ادامه میدهد: «مدیریت فرهنگی در کشور ما اقتدار و شناخت لازم در حوزه فرهنگ و کتاب ندارد و اکثر مدیران شناختی نسبت به کتاب و نویسنده ندارند. مدیری که نمیداند چهکاری باید انجام دهد همین سرمایه موجود را نیز بههدر میدهد.»
هنوز کتابهای تاریخی کشش بیشتری در میان مخاطبان در فضای کنونی اجتماعی دارد. کتابهای «ایرانیان، دوران باستان تا دوره معاصر» تالیف دکتر همایون کاتوزیان، «ایران بین دو انقلاب» از یرواند آبراهامیان و «طهران قدیم» اثر مرحوم جعفر شهری پرفروشترین کتابها در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بودند گو اینکه خبرگزاری کتاب اکه این خبر را عنوان کرد از میزان نسخ فروش رفته آمار دقیقی ارائه نکرد.
برگزاری نمایشگاه کتاب امسال در اوج کشاکشهای انتخاباتی ریاست جمهوری، مسلما به دور از اظهار نظرهای سیاسی نبود. سیدرضا صالحی امیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله در اختتامیه این نمایشگاه گفت: «اساسا یکی از فلسفههای تشکیل این نمایشگاه کتاب پرسشگری و نقد است. اگر پرسشگری و نقد در جامعه شکل نگیرد تفکر و اندیشه نیز زیرزمینی میشوند. اما در جامعهای امن، پرسشگری آزاد شود شخصیتهای مانند مطهری و طباطبایی ظهور و بروز پیدا میکنند. جامعه بیپرسش در عرصه عمومی جامعه بینیاز از کتاب و کتابخوانی است. در چنین جامعهای با انبوهی از آسیبهای انسانی، اخلاقی و فرهنگی مواجه میشویم. در جامعه بیاعتنا به کتاب باید منتظر جهل و پوپولیسم باشیم. کتاب جامعه، را از پوپولیسم نجات میدهد.»
«با این شغل در جامعه ما میشود آب خورد، اما نان نمیشود خورد!» این را بهجت قریشینژاد که عاشق کار نشر است و به همراه همسرش حشمت ا... انتخابی انتشارات نقش مانا را در اصفهان تاسیس کرده، عنوان میکند. آنها در این سالها فرار و نشیب زیادی را در کار نشر پشت سرگذاشته اند.
قریشینژاد به سالهای اول شروع کارشان اشاره میکند و میگوید که در ابتدا خودشان بر روی چاپ کتابها سرمایهگذاری میکردند اما فروش نرفتن کتابها حتی آنهایی که از آثار نویسندگان و شاعران معروف بوده، سبب شده که در نحوه سرمایهگذاریشان در انتشار کتاب تجدید نظر کنند. « انبارخانه خالهام و یکی از اتاقهای دفترمان پر است از کتابهایی که در همه این سالها به فروش نرفتهاند. مثلا کتاب «غزل بانو» نوشته خسرو احتشامی را گفتیم که فروش میرود اما فروش نرفت، بعد تصمیم گرفتیم که نیمی از سرمایهگذاری برای چاپ کتاب از ما باشد و نیمی از نویسنده، این کتاب ها هم روی دستمان ماند، مثل کتابهای شاعران جوان که خیلی با کیفیت هم آمادهسازی شد. بعد گفتیم که یک چهارم سرمایهگذاری از ما که سرمایه چندانی نگذاشته باشیم تا همچنان زیان کنیم اما حتی یک چهارم هم جواب نداد و ما در حدود پنج سالی میشود که در زمینه کتاب سرمایهگذاری نمیکنیم مگر اینکه یک ارگانی یا کسی بخواهد کتابی چاپ کند و خودش سرمایهگذاری کند.»
قریشینژاد میگوید که امسال در نمایشگاه کتاب شرکت نکردیم از آنجایی که یکی از ضوابط شرکت در نمایشگاه برای ناشران، انتشار 50 عنوان کتاب از سال 90 تا امسال بوده است و ما جزو ناشرانی بودیم که در طول این زمان موفق به نشر تنها 12 کتاب شدیم.
او وضعیت نشر کتاب برای ناشران شهرستانی نسبت به ناشران تهران را محدودیتهایی که اغلب شهرستانها با آن مواجه هستند عنوان میکند و میافزاید: «نخستین محدودیت، پخش نادرست کتاب و رکودی است که اغلب ناشران با آن روبهرو هستند. شاید بتوان گفت پخش کتاب در تهران به شکل مافیایی انجام میشود و اینکه بسیار میبینیم ناشران شهرستانی با ناشران پایتخت کار میکنند و در ارتباط هستند. اما این ارتباط یک سویه است و ناشران تهرانی تمایلی مبنی بر همکاری با ناشران شهرهای دیگر از جمله اصفهان از خود نشان نمیدهند.»
مهدي صاحب فصول، مدیر انتشارات نوشته نیز میگوید: «اصفهان به لحاظ جایگاه فرهنگی، وجود دانشگاههای برتر و اقشار باسواد فرهنگی در زمینه نشر نسبت به سایر شهرها وضعیت بهتری دارد اما در کل حضور ناشران شهرستانی در نمایشگاه کتاب تهران با مشکلاتی روبهروست. از جمله، نبود افراد بانفوذ، مشکلات حمل و نقل، اسکان نیرو برای غرفهها و هزینه رفتوآمد، لابیگری و حتی پیگیریهایی که لازم است قبل از برگزاری نمایشگاه صورت بگیرد و موقعیت قرارگیری غرفه از لحاظ زاویه دید، جهت و مسیر و ... مطلوبیت شرکت در نمایشگاه را کم میکند.»
او ادامه میدهد: «در سال های اخیر تعاونی ناشران امکانی برای ناشرانی که با تعداد محدود عنوان کتاب تمایل به شرکت در نمایشگاه داشتهاند را ایجاد کرده است. به طوری که تعاونی به نمایندگی از چندین ناشر در نمایشگاه حضور پیدا میکند اما فرصت برای شرکت از طریق تعاونی هم برای تمام ناشران یکسان نیست و اغلب ناشرانی که امسال در نمایشگاه شرکت کردند، کسانی بودند که عناوین بیشتری در دست داشتند یا به دلیل علاقه شخصی و یا امید به پیدا کردن بازار بزرگتر برای عرضه کتابها آمده بودند.»
او می افزاید: «اصفهان امسال در بخش کودک و بزرگسال در مجموع با 10 ناشر حضور پیدا کرد از بین دانشگاهیان هم ناشرانی حضور داشتند. در بخش کتاب های کمک آموزشی البته توان رقابت با ناشران بزرگ تهرانی نیست. در حوزه ادبیات، دین و تاریخ هم ناشرانی از اصفهان اغلب به شکل غیر مستقیم یا از طریق تعاونیها یا واگذاری نمایندگی به ناشران دیگر حضور پیدا کردند.»
نه تنها ناشران اصفهان که چهرههای فرهنگی در تهران نیز کاملا منتقد این وضعیتاند. محمدرضا یوسفی، نویسنده کتاب کودک میگوید: «کشوری که میخواهد توسعه پیدا کند و در راستای فرهنگ کتاب و کتابخوانی رشد کند هیچ راهی غیر از استمرار در این حوزه ندارد. بایستی راهکارهای تداوم بخشیدن به مقوله کتابخوانی در کشور جدی گرفته شود. در مملکتی که 80 میلیون جمعیت و 19 میلیون کودک و نوجوان دارد خیلی دردناک است که تیراژ کتابها به 300 نسخه رسیده و این فاجعه است.»
وی ادامه می دهد: «اگر بخواهیم این نمایشگاه استمرار داشته باشد، در حد یک برنامه فرمالیته چند روزه نباشد و شاهد استمرار کتابخوانی در زندگی روزمره مردم باشیم لازمهاش این است که کتاب جدی گرفته شود. متاسفانه در کشور ما کتاب جدی گرفته نمیشود.» وی ادامه میدهد: «مدیریت فرهنگی در کشور ما اقتدار و شناخت لازم در حوزه فرهنگ و کتاب ندارد و اکثر مدیران شناختی نسبت به کتاب و نویسنده ندارند. مدیری که نمیداند چهکاری باید انجام دهد همین سرمایه موجود را نیز بههدر میدهد.»
هنوز کتابهای تاریخی کشش بیشتری در میان مخاطبان در فضای کنونی اجتماعی دارد. کتابهای «ایرانیان، دوران باستان تا دوره معاصر» تالیف دکتر همایون کاتوزیان، «ایران بین دو انقلاب» از یرواند آبراهامیان و «طهران قدیم» اثر مرحوم جعفر شهری پرفروشترین کتابها در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بودند گو اینکه خبرگزاری کتاب اکه این خبر را عنوان کرد از میزان نسخ فروش رفته آمار دقیقی ارائه نکرد.
برگزاری نمایشگاه کتاب امسال در اوج کشاکشهای انتخاباتی ریاست جمهوری، مسلما به دور از اظهار نظرهای سیاسی نبود. سیدرضا صالحی امیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله در اختتامیه این نمایشگاه گفت: «اساسا یکی از فلسفههای تشکیل این نمایشگاه کتاب پرسشگری و نقد است. اگر پرسشگری و نقد در جامعه شکل نگیرد تفکر و اندیشه نیز زیرزمینی میشوند. اما در جامعهای امن، پرسشگری آزاد شود شخصیتهای مانند مطهری و طباطبایی ظهور و بروز پیدا میکنند. جامعه بیپرسش در عرصه عمومی جامعه بینیاز از کتاب و کتابخوانی است. در چنین جامعهای با انبوهی از آسیبهای انسانی، اخلاقی و فرهنگی مواجه میشویم. در جامعه بیاعتنا به کتاب باید منتظر جهل و پوپولیسم باشیم. کتاب جامعه، را از پوپولیسم نجات میدهد.»