خیابان را سراسر خون گرفته...
یکی از حوادث خونین تاریخ انقلاب اسلامی در اصفهان در روز 19 مرداد 1357 هجری شمسی، مصادف با 5 رمضان سال 1398 هجری قمری اتفاق افتاد.
یکی از حوادث خونین تاریخ انقلاب اسلامی در اصفهان در روز 19 مرداد 1357 هجری شمسی، مصادف با 5 رمضان سال 1398 هجری قمری اتفاق افتاد. کشتار بیسابقه مردم بالاتر از مسجد و کوچههای بین این خیابان و خیابان فروغی و خیابان متصل به اطراف منزل آیتالله خادمی، اتفاقی بود که دل هر فرد انقلابی را به درد آورد. این رخداد، تأثیر بسیار مستقیمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت و مردم اصفهان را علیه رژیم طاغوت بیدارتر کرد. در ادامه، نگاهی داریم به وقوع این رخداد تاریخی در اصفهان.
سکانس اول واقعه؛ تحصن به علت دستگیری مبارزان انقلابی اصفهان
از نیمه تابستان، اصفهان بهصف میدانداران انقلاب اسلامی اضافهشده بود. بهگونهای که سخنرانیهای ضد رژیم شاهنشاهی، تظاهرات خیابانی و دستگیری افراد به اوج خود رسیده بود. در پی این اتفاقات آیتالله طاهری(ره) که از پرچمداران انقلاب اسلامی در اصفهان بود، توسط ساواک دستگیر شد؛ این موضوع سبب شد بسیاری از مردم از مناطق مختلف شهر بهخصوص حسینآباد، دانشجویان و فعالان انقلابی بازار به خاطر این اقدام رژیم شاه در خانه آیتالله خادمی(ره) دست به تحصن بزنند و خانه ایشان را محل بیان خواستههایشان کنند. از طرفی بعضی از ثروتمندان شهر اصفهان هم هزینه اطعام این افراد را برعهدهگرفته بودند؛ باوجود امکانات کم برای اطلاعرسانی در طی روزهای اعتصاب، افراد زیادی از سراسر استان و حتی کشور به دلیل حمایت از آزادی مبارزان انقلابی اصفهان، برای اعتصاب به آنجا آمده بودند بهطوریکه در اطراف خانه آیتالله خادمی جای سوزن انداختن نبود. حسنعلی زهتاب در ارتباط با این تحصن اظهار کرد: روزی که آیتالله طاهری دستگیر شد، آقای سالک با من تماس گرفت و خبر را به من داد و از من
خواست به خانهاش بروم تا ازآنجا به سمت خانه آیتالله خادمی(ره) برویم و کسب تکلیف کنیم؛ من پس از آماده شدن به سمت خانه ایشان رفتم و پس از رسیدن دیدم آقای سالک منتظر من هستند تا به خانه آیتالله خادمی برویم. وی بیان کرد: پس از رفتن به سمت خانه آیتالله خادمی دیدم مردم جانبرکف، بازار اصفهان را تعطیل کردند و زودتر از ما در محل خانه آیتالله خادمی دست به تحصن زدهاند این در حالی بود که ما قصد داشتیم پس از رسیدن به خانه آیتالله خادمی از ایشان کسب تکلیف کنیم و بعد در جلسهای فکر کنیم چگونه مردم را به صحنه بکشانیم. این پیشکسوت انقلاب اسلامی با اشاره به کمبود امکانات ارتباطات در آن زمان تصریح کرد: در آن 10 شبانهروز اعتصاب باوجود کمبود امکانات اطلاعرسانی، مرکز خبری جهان اسلام، خانه آیتالله خادمی بود بهطوریکه دائماً با مراجع تماس گرفته میشد و تبادل اطلاعات صورت میگرفت.
سکانس دوم واقعه؛ حمله گارد ضد شورش به خانه آیتالله خادمی
پس از گذشت 9 روز از تحصن، در شامگاه روز 19 مرداد به دستور فرمانداری نظامی استان اصفهان، گارد ضد شورش به محل تحصن حمله کرد و شروع به برخورد با مخالفان متحصن کرد. بر اساس گفتهها در این واقعه دو نفر کشته شدند؛ پیچیدن خبر این اتفاق سبب پیچیدهتر شدن اوضاع شد؛ پسازاین حمله فضا برای ساعاتی آرام شد اما چه کسی بود که نداند این سکوت قبل از جنگ است.
سکانس سوم واقعه؛ شکستن تحصن و تظاهرات
پس از آرامش موقتی، رژیم گمان کرد فضا آرام شده و اوضاع دیگر آرام است و این سرکوب سبب پایان قائله شده است اما اینگونه نبود. در شب پنجم ماه مبارک رمضان، مردم تحصن کرده تصمیم گرفتند که از منزل آیتالله خادمی خارجشده و تظاهرات را به خیابانهای اطراف بهویژه چهارباغ پایین، دروازه دولت تا میدان شهدا، خیابانهای فروغی، مسجد سید و کوچههای اصلی پیرامون منزل بکشانند. در چنین شرایطی، درگیری شدید تا سحرگاه ادامه یافت بهطوریکه تا ساعتها کوچهها بوی تند باروت میداد و گازهای اشکآور چشمان هر انسانی را میسوزاند؛ عدهای از مردم شهید و مجروح شدند که این تعداد تا آن زمان در اصفهان بیسابقه بود. حمله مأمورین سبب شد که بار دیگر گروهی از مردم، شهدا و مجروحان را به منزل آیتالله خادمی برسانند و آنجا را سنگر خود قرار دهند درگیریها از طریق کوچههای پرپیچوخم و پشتبامها ادامه پیدا کرد؛ پسازاین وقایع کوچهها با تیرآهن بسته شد تا نیروهای شاه نتوانند به خانه آیتالله خادمی نزدیک شوند و تحصنکنندگان را موردحمله قرار دهند. گروهی از شهدا و مجروحان را به بیمارستان عسکریه برده
بودند؛ مردمی که برای اهدای خون و کمک به مجروحان به بیمارستان رفته بودند، توسط شهربانی و ساواک دستگیر شدند؛ این اقدام بیش از هر اقدام دیگری مردم اصفهان را تحریک کرد.
سکانس چهارم واقعه؛ نقطه عطف تحصن تاریخی
نقطه عطف تحصن تاریخی مردادماه 1357 در اصفهان این بود که جوانان انقلابى شبانگاهان 19 مرداد از منزل آیتالله خادمى حرکت و عملیات گستردهاى علیه مراکز فساد اقتصادى و اخلاقى رژیم تبهکار انجام مىدادند و باز به محل تحصن برمىگشتند که ازجمله آن آتش زدن رستوران آمریکاییها در هتل پل، به آتش کشیدن سینما شهرفرنگ (که مرکز پخش فاسدترین فیلمها بود)، به آتش کشیدن دهها بانک و مرکز فساد و شرابخوارى بود.
سکانس پنجم؛ صبح روز واقعه
بالاخره صبح روز 5 رمضان، جمعیت متحصن خود تصمیم گرفت محل تحصن را ترک و در سطح شهر توزیع و از نقاط مختلف به رژیم پوسیده پهلوى ضربه بزند. مأمورین رژیم شاه به مردمی که پس از شنیدن سخنرانی حجتالاسلام رضا محبوبی که در منزل آیتالله خادمی بیرون آمده بودند، حمله کردند و ستیز عظیمی راه انداختند (بنا به قولی) مجموعاً 10 شهید و حدود 100 مجروح تقدیم انقلاب کرد. مهدی طباطبایی از حاضران در جلسه سخنرانی در این زمینه اظهار کرد: به دلیل جو خفقان و امنیتی حاکم در آن زمان کسی نمیتوانست راحت و با آرامش در جلسات مذهبی و سیاسی شرکت کند چون مأمورین شاه و ساواکیها در همهجا حضور داشتند و اگر خطایی از کسی سر میزد سریع او را میخواستند. وی بیان کرد: بردن اسم شاه در هر سخنرانی سبب حساسیت بر آن جلسه و سخنران میشد همچنین تقدس بیدلیل و غلطی که حاکمیت آن زمان برای اسم شاه ایجاد کرده بود، این دو موضوع سبب شده بود توهین و یا مخالفت با شاه مشکلات ویژهای برای فرد ایجاد کند بهگونهای که خانوادههایی پس از پیروزی انقلاب به زندانها مراجعه میکردند و تقاضای آزادی و پیدا کردن جوانانی که سالها پیش
در پی مخالفت با شاه دستگیرشده بودند را میکردند این مسئله نشانگر فضای خفقان و امنیتی آن زمان است. این فعال حوزه انقلاب اسلامی درباره جلسه سخنرانی حجتالاسلام رضا محبوبی در مسجد سید اصفهان تصریح کرد: جلسهای سخنرانی در مسجد سید برقرار بود پس از مشکلات زیادی که بود فضا داغ سیاسی حاکم بود درجایی سخنران به کلمه شاه رسید، من بلند شدم و فریاد زدم: «بهفرمان خمینی مرگ بر» در آن لحظه از گفتن کلمه شاه ترسیدم و در بین جمعیت نشستم و گم شدم بلافاصله جمعیت فریاد زد که «شاه» و همه شروع به تکرار مرگ بر شاه کردند در آنجا برای نخستین بار بود که طنین مرگ بر شاه سر داد میشد و این حرکت در اصفهان از همانجا شروع شد و خدا را شکر ادامه پیدا کرد تا جایی که دست آمریکا و ظلم را از مملکت کوتاه کرد.
سکانس ششم واقعه؛ سرآغاز موج حکومتنظامی در کشور
عصر روز 5 رمضان در اصفهان حکومتنظامی برقرار شد بهگونهای که عبور و مرور از 8 شب تا 6 صبح ممنوع اعلام شد؛ با برقرارى حکومتنظامی که براى نخستین بار صورت مىگرفت، عمر دوره عوامفریبى رژیم آمریکائى شاه به سرآمد و مبارزات مردم وارد فاز جدیدی شد و در همین راستا امام خمینی(ره) از نجف به مناسبت حوادث خشونتبار روزهای قبل اصفهان اطلاعیهای خطاب به مردم اصفهان صادر کردند، این امر بهشدت در روحیه و رفتار مردم اصفهان مؤثر واقع شد. حسنعلی زهتاب پیرامون این واقعه خاطرنشان کرد: روز نخست حکومتنظامی خانم مرحوم پرورش با خانه ما تماس گرفتند و گفتند دقایقی پیش آقای پرورش دستگیر شد و نفر بعدی شما هستید؛ من هم آماده حضور نیروهای حکومتنظامی شدند دقایقی بعد درب خانه ما را زدند و از مرا با خود بردند. محمدرضا آذری، از فرهنگیان فعال حوزه انقلاب اسلامی و از حاضران در حادثه 5 رمضان بوده است و مسئول پخش اعلامیههای امام با اشاره به نفوذ نیروهای انقلابی و متدین در سالهای 56 و 55 در آموزشوپرورش اظهار کرد: با حضور شهید بهشتی و شهید باهنر در بخش تألیف کتب آموزشوپرورش
راه برای حضور متدینان و مذهبیون در آموزشوپرورش باز شد بهطوریکه با گنجاندن مبنا حکومت اسلامی در کتب درسی در بخش گزینش معلمان هم افراد متدین حضور پیدا میکردند و به این صورت افراد مذهبی وارد آموزشوپرورش میشدند. وی خاطرنشان کرد: من در دانشگاه فرهنگیان آن زمان بهعنوان یک خرابکار سیاسی شناخته میشدم به همین سبب تحت نظر بودم و پس از واقعه 5 رمضان من دستگیر شدم. این فرهنگی انقلابی پیرامون وضعیت زندان پس از دستگیری پس از واقعه پنجم رمضان بیان کرد: من پس از دستگیری روانه زندان شدم؛ پس از ورود به زندان، زندانیان وارد گروه آنها میشدند. وی تصریح کرد: پس از مدتی از طرف قاتلین اجیرشده زندانی در زندان به زندانیان سیاسی انقلابی حمله شد بهگونهای که با چاقو و سلاح سرد به جان انقلابیها افتادند و سبب زخمی و مجروح شدن بسیاری از زندانیان شد؛ این مسئله سبب شد زندانیان دست به اعتصاب بزنند و حتی برای ملاقات هم نروند و یا اگر میروند بالباسهای خونی که نشانگر وضعیت بد آنهاست بروند. به گواه تاریخنگاران این حماسه بزرگ اوضاع را به نفع انقلابیون بازگرداند بهنحویکه سبب تغیر مواضع مردم مسلمان کشور شد همچنین سبب جذب
بیشازپیش اصفهانیها به انقلاب اسلامی شد. از شهیدان این واقعه عظیم میتوان به سید حسین دوازدهامامی، مهدی قیومیان، حسن زارع، محمدحسن منتظری نجفآبادی، رسول باطنی، صفرعلی غلامی قهدریجانی، رسول نم نبات، عباسعلی ذاکر حسینآبادی اشاره کرد.