در صداوسیما همه بدند و ما خوبیم

دو روز پیش صداوسیما در گزارشی که در دو بخش خبری پخش شد برای اینکه ثابت کنند اوضاع ایتالیایی‌ها از ما بدتر است، تصاویر مربوط به اسکان خیابانی بیماران یک بیمارستان در زلزله کرواسی را به جای بیماران کرونایی ایتالیا پخش کردند. این گزارش از سوی افکار عمومی به عنوان یک کار غیراخلاقی عنوان شد و واکنش‌های بسیاری برانگیخت.

ایرناپلاس: دو روز پیش صداوسیما در گزارشی که در دو بخش خبری پخش شد برای اینکه ثابت کنند اوضاع ایتالیایی‌ها از ما بدتر است، تصاویر مربوط به اسکان خیابانی بیماران یک بیمارستان در زلزله کرواسی را به جای بیماران کرونایی ایتالیا پخش کردند. این گزارش از سوی افکار عمومی به عنوان یک کار غیراخلاقی عنوان شد و واکنش‌های بسیاری برانگیخت.

در سال‌های اخیر انتقادهای زیادی به نحوه پوشش خبری رسانه‌های رسمی و در صدر آنها بخش‌های خبری صداوسیمای ملی مطرح شده است. آخرین مورد آن همین ماجرای کرونا در ابعاد مختلف است. حالا هم صداوسیما مدام روی آمار بالای قربانیان و مبتلایان در ایتالیا، آمریکا و اسپانیا مانور می‌دهد.
کار به جایی رسید که مهران مدیری، مجری برنامه دورهمی صداوسیما نیز به این شیوه کنایه زد و بیان کرد که اخبار داخلی گرونا با لحن غمگین و اخبار خارجی کرونا با لحن خوشحالی شبیه عروسی بیان می‌شود و تنها یک آهنگ شهرام.. کم دارد!
چرا فقط باید در مصیبت‌ها با دنیا مقایسه شویم؟
این نحوه پوشش خبری واکنش‌های زیادی در شبکه های اجتماعی به دنبال داشته است و در فضای مجازی بارها و بارها به این منش و رویکرد مقایسه محور و نتیجه‌گیریِ خودبرترپندارانه انتقاده شده و کاربران از آن ایراد گرفته‌اند. «احسان» در توییترش در این باره نوشته: «واقعاً فکر می‌کنید با این رفتارها حال ما خوب می‌شود؟ دلمان قرص می‌شود؟ همدیگر را نگاه می‌کنیم و می‌گوییم خدا را شکر که ایتالیایی‌ها از ما بیشتر می‌میرند؟ نه! با شنیدن مرگ دیگران حال ما بهتر نمی‌شود. با اعلام آمار ایتالیا و اسپانیا و آمریکا، مُردگان ما زنده نمی‌شوند. چون می‌پرسیم چرا فقط باید در مصیبت‌ها با دنیا مقایسه شویم؟ یادتان می‌آید یکبار گزارشی پخش کرده باشید که میزان درآمد سرانه یا رفاه آمریکایی‌ها را در قیاس با مردم ایران نشان داده باشید؟»
کاربر دیگری هم نوشته: «چندی قبل امیرحسین رستمی بازیگری که در تلویزیون تعدادی از سوالات موجود در ذهن مردم کوچه و خیابان را پرسید، فردایش عذرخواهی کرد و گفت: «هر کشوری یک پروتکل اقلیمی دارد و من نمی‌دانستم». تمام دنیا «پروتکل اقلیمی» ندارد و ما داریم؟! این پروتکل اقلیمی دقیقاً چیست؟ حالا که «پروتکل اقلیمی»مان مثل هیچ کجای دنیا نیست، سرتان را از آمار کشورهای دیگر و نحوه اداره بیمارستان‌هایشان بیرون بکشید. به ما نگاه کنید.»
رویکرد؛ برجسته کردن خبرهای منفیِ بین‌المللی است
به نظر می‌رسد صداوسیما می‌خواهد اینگونه افکار عمومی را مدیریت ‌کند. یک کارشناس رسانه و ارتباطات در این باره به ایرناپلاس می‌گوید: معمولا در بخش اخبار حوزه بین‌الملل صداوسیما رویکردی وجود دارد که به صورت مبنا و تقریبا در همه بخش‌های صداوسیما(چه در بخش‌های خبری که زیرمجموعه اداره کل اخبار سیما است و چه در شبکه خبر) دیده می‌شود؛ آن هم اینکه اصولا خبرهای منفی بین‌المللی را خیلی بُلد و برجسته می‌کنند و به خبرهای مثبت معمولا به اندازه‌ای که ضریب و ارزش خبری دارد، پرداخته نمی‌شود. این مدل در سردبیری همه بخش‌ها مشهود است.
این کارشناس که تمایلی به ذکر نامش در این گزارش ندارد ادامه می‌دهد: اکنون که کرونا خبر یکِ دنیاست، ما حتی در بخش خبری که مخصوص کرونا راه‌انداخته‌ایم هم در وهله اول تعداد تلفات ایتالیا را می‌گوییم بعد هم آمریکا. در واقع یک جنگلی را در جهان ترسیم می‌کنیم و بعد که وارد ایران می‌شویم همه چیز فرق می‌کند. برای مثال گفته میشود که در ایران در۲۴ساعت گذشته دوهزارنفر بهبود پیدا کرده‌اند و به عنوان آخرین فکت خبری هم چند نفر فوت کرده‌اند در حالی که مخاطب منتظر است اول تعداد متوفی‌ها را بداند.
وی اضافه می‌کند: در نگاه اول برای مخاطب ایرانی اهمیتی ندارد که در ایتالیا یا آمریکا چند نفر فوت شده‌اند یا چند نفر مبتلا شده‌اند. می‌خواهد ببیند که در کشور چه خبر است. این ارزش خبری «مجاورت» در همه جای دنیا رعایت می‌شود. کسی که کار رسانه‌ای انجام داده باشد می‌داند که خبر ایران برای مردم ایران از اخبار کشورهای دیگر مهمتر است و بقیه اخبار در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
استاندارد دوگانه‌ صداوسیما
به گفته این کارشناس رسانه، صداوسیما در تنظیم و دروازه‌بانی اخبار یک استاندارد دوگانه‌ دارد. در پوشش اخبار آشفتگی‌ها و آشوب‌ها به‌هم‌ریختگی‌ها در کشورهای دنیا به شدت پرحجم عمل می‌کنند، چند برابر دنیا موضوع را برجسته می‌کنند و نشان می‌دهند. در حالی که اگر معادل این اتفاق‌ها در ایران بیفتد سعی می‌شود که یا پوشش داده نشود یا چنان پوشش داده شود که انگار اتفاقی نیفتاده است. برای مثال در این ماجرای کرونا کشور ما اکنون جزو کشورهای پیشتاز است که سرعت شیوع بالایی دارد. می‌شود نحوه پوشش ایران با دیگر کشورها را مقایسه کرد تا بفهمیم که این استاندارد دوگانه چقدر زیبا عمل می‌کند!
اصول چک کردن یک خبر از دو منبع معتبر
وی معتقد است: این قدر برای پوشش اخبار منفی و نابسامانی دیگر کشورهای جهان تمایل و عجله داریم که از چشم‌اندازهای حرفه‌ای رسانه عدول می‌کنیم. برای مثال از اصول سورسینگ این است که یک خبر را از دو منبع معتبر و موثق پیدا کنیم تا بتوانیم آن را منتشر کنیم. گاهی اوقات پیش می‌آید که ما در چینش اخبار حوزه بین‌المللی در بولتن خبری تلویزیون به اعتبار سایتی که اصلا معلوم نیست مال چه کسی است بسنده و خبر آن را منعکس می‌کنیم. الان حضور ذهن ندارم اما موارد بسیار متعددی بوده که فلان سایت که در معادلات رسانه‌ای یک کشور مهم دنیا اساسا اهمیتی ندارد، خبری منتشر کرده، اما در صداوسیما از آن به عنوان یک رفرنس معتبر استفاده کرده‌اند، از آن هدلاین داده‌اند و آن را برجسته کرده‌اند که مثلا فلانی فلان حرف را زد اما وقتی بررسی می‌کنیم می‌بینیم که این خبر، اساسا خبر قابل اعتنایی نبوده است.
پوشش اخبار منفی؛ چشممان را روی حقایق و اصول بسته است
این کارشناس می‌افزاید: این نکته را هم بگویم که خبرنگارهایی که در صداوسیما مشغول به کار هستند، کاملا حرفه‌ای هستند. اما این روش کار در آنجا به آنها گفته می‌شود و آنها هم باید همان را اجرا کنند. در حوزه اخبار بین‌الملل این یک رویه شده است و بدون اینکه کسی از خودش بپرسد، اجرا می‌کند. برای مثال گفته شده که چون در ایران توئیتر فیلتر است اگر نقل قولی از مقامات ایرانی در توئیتر منتشر شود، نباید اسم توئیتر بیاید، برای مثال اگر وزیر خارجه چیزی در توئیتر نوشت، بگویند که آقای ظریف در صفحه شخصی‌اش در فضای مجازی نوشت ... این را به عنوان یک پروتکل اعلام کرده‌اند.
این پروتکل را هم برای کسانی مثل ترامپ به کار می‌برند. می‌خواهم بگویم که این اشتیاق و این شوق برای پوشش بیش از حد اخبار منفی بین‌المللی باعث شده چشممان را روی حقایق و اصول رسانه ببندیم.
تبعات سیاه‌نمایی خبری صداوسیما
وی در پاسخ به این سوال که تبعات این نحوه پوشش اخبار صداوسیما که کشور خودمان را گل‌وبلبل به تصویر می‌کشد اما اخبار جهان را به سیاه‌ترین شکل ممکن منتشر می‌کند، توضیح می‌دهد: این نگاه به سنتی‌ها و قدیمی‌هایی برمی‌گردد که همچنان مشغول به کار هستند که در همین غائله آبان ماه گذشته هم شاهد آن بودیم. این نوع نگاه کردن بالاخره پیامدهایی دارد. وقتی در فرانسه شورش می‌شود شما با ذره‌بین می‌گردید تا هر طوری شده یک سری تصاویر خشونت‌آمیز پیدا کنید و منتشر کنید که فرانسه تظاهرات شده، به خشونت کشیده شده، مردم پلیس را زدند، پلیس مردم را با گلوله پلاستیکی زده، در تصاویر خون نشان می‌دهید، بدون اینکه اصول حرفه‌ای را رعایت کنید، بدون اینکه ۱۷+ و ۱۸+ را بزنید، بدون اینکه اخطار تصاویر خشونت‌بار بزنید، این رفتارها ناخودآگاه در ذهن مخاطبان می‌ماند و خودبه خود عادی‌سازی می‌شود. بنابراین وقتی چنین وضعیتی برای کشور ما پیش بیایید باید انتظار چنین صحنه‌هایی را هم در کشور خودمان داشته باشیم که نمونه‌اش را در سال ۹۸ دیدیم. دیدیم که در طول چند روز چقدر کشور تخریب شد و چه خسارات جانی و مالی به مردم وارد شد.
این کارشناس تشریح می‌کند: مدیران صداوسیما نگاه دهه شصتی به خبر دارند. برای مثال فکر می‌کنند برای اینکه میزان نارضایتی مردم را کنترل کنند و ذهنیت مردم و افکار عمومی را در دست بگیرند و ناکارآمدی‌شان را بپوشانند، به مردم بگویند که کشورهای پیشرفته هم وضعیتشان از ما بدتر است، بنزین اگر در ایران گران است در کشورهای پیشرفته هم ۱۰ برابر اینجاست، کرونا در فلان کشور ۱۰ برابر ایران خسارات داشته است. از بازخورد مردم مشخص است که این رفتارِ رسانه‌ای دیگر جواب نمی‌دهد. از دی ماه ۹۶ نشانه‌های متعددی بروز کرد که نشان می‌دهد این مدل نگاه به مدیریت رسانه باید تغییر کند.
بی‌اعتنایی مردم به هشدارها، نتیجه بی‌اعتباری رسانه‌هاست
وی در ادامه می‌گوید: از صبح تا شب در همه کانال‌های صداوسیما با اینکه فراگیرترین رسانه کشور است، توصیه می‌کنند مردم سفر نروند و از خانه خارج نشوند اما کسی گوش نمی‌کند و بسیاری به سفر رفتند. این بی‌اعتنایی مردم به هشدارها نتیجه بی‌اعتباری رسانه‌هاست. مدیران سیما باید بیایند بنشینند و این وضعیت را تحلیل کنند که چرا تاثیرگذاری صداوسیما اینقدر پایین آماده است. یعنی باید نگاه تازه‌ای به سردبیری اخبار صداوسیما و مدیریت خبر آن تزریق شود. مدیران ارشدی که در صداوسیما مسئولیت دارند عمدتا بازنشسته‌هایی بودند که با قانون منع به کارگیری بازنشستگان باید خداحافظی می‌کردند تا چهره‌هایی جدید و جوان وارد این عرصه شوند اما به جز معدودی از آنها، همه مدیران ارشد که در حوزه خبر و معاونت سیاسی تصمیم‌گیر هستند، مجوز گرفتند و ماندند. آنها بیش از ۳۰ سال است که در آنجا فعالیت می‌کنند.
اگر رسانه‌ها اعتبار داشتند، مدیریت جامعه بسیار راحت‌تر بود
این کارشناس رسانه توصیه می‌کند: اکنون مردم بیشتر به فضای مجازی اعتقاد دارند تا به آنچه رسانه‌های رسمی می‌گویند و منتشر می‌کنند. مدیران رسانه ملی باید به این نکته مهم توجه کنند که فضای رسانه‌ای عوض شده، اکوسیستم رسانه‌ای تغییر کرده است. نیازمند افراد حرفه‌ای جدید و نگاه‌های نو و مردم‌محور در عرصه صداوسیما هستیم. بالاخره این سازمان سرمایه ملی کشور است. اگر رسانه‌ها مرجعیت و اعتبار داشتند کار برای مدیریت جامعه و مردم بسیار راحت‌تر بود اما متاسفانه با عملکردمان رسانه‌ها را بی‌اعتبار کردیم.

ارسال نظر