قانون ترک فعل را ازاینجا شروع کنیم
متأسفانه در تمامی یک قرن گذشته همه تواناییهای اجرایی کشور به پشتوانه پول بیزحمت حراج سرمایهها یعنی نفت بوده که وقتی با چالش تحریمها روبرو میگردد تازه متوجه میشوند این توان مسئولان و اتکا به تولید داخلی فارغ از همه سرمایهها و خام فروشی نبوده است که روند را طی میکرده بلکه نوعی خود مشغولی به امور روزمرگیها فرصت جایگزینی را از ما گرفته است تا بتوانیم آینده خود را از تارهای عنکبوت فسیلیهای فانی که سرمایه آیندگان میباشد خارج نماییم
حسن روانشید| متأسفانه در تمامی یک قرن گذشته همه تواناییهای اجرایی کشور به پشتوانه پول بیزحمت حراج سرمایهها یعنی نفت بوده که وقتی با چالش تحریمها روبرو میگردد تازه متوجه میشوند این توان مسئولان و اتکا به تولید داخلی فارغ از همه سرمایهها و خام فروشی نبوده است که روند را طی میکرده بلکه نوعی خود مشغولی به امور روزمرگیها فرصت جایگزینی را از ما گرفته است تا بتوانیم آینده خود را از تارهای عنکبوت فسیلیهای فانی که سرمایه آیندگان میباشد خارج نماییم. نیاز به بازگویی و بازخوانی پرونده میراث کشور نیست که میتوانست جایگزین خوبی بهجای درآمد نفت باشد اما در سالیان سپریشده برخی اوقات نوعی وسیله سرگرمی بهمنظور رفع خودشیفتگی و مسئول ساختن گروهی در زیرمجموعه ریاست جمهوری تحت عنوان سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بود که طی دو سال اخیر بیهویتی آن بهخوبی نمایان شد زیرا مدیران ارشد این مجموعه بجای رسیدگی به چالشهای و تنشهای نابودی این آثار خود را مشغول هتلسازی یا همان شغل پردرآمد ساختوساز کردهاند! که اگر برای مجموعه آبی ندارد اما نانآوری گروه خاصی را تضمین میکند! مصاحبه اخیر ایسنا با معاون میراث فرهنگی این اداره کل در اصفهان زمینهای شد تا کمی بیشتر به آن بپردازیم زیرا نهتنها در گذشته که چتر سازمان بالای سر آن بود و میتوانست از بعضی سوألات قانونی در پناه حمایت ریاست جمهوری دور بماند اما امروز با عنوان وزارتخانه هرلحظه ممکن است توسط یکی از نمایندگان مجلس به استیضاح کشیده تا وزیر آن برای ادای توضیحاتی که قطعاً قانعکننده نخواهد بود و کارتهای زرد پیاپی را به همراه خواهد داشت به مجلس خوانده شود. نمیتوان انکار کرد که اصفهان خودبهخود یکی از انگشتشمار شهرهای جهان بوده و عنوان شهر موزه را به خود گرفته زیرا گوشه به گوشه و خانه به خانه آن تاریخی و میراثی است که زیر خاکش را معادنی از عتیقههای هویتی در برگرفته و اگر قرار بر عدالت باشد باید یکسوم از بودجه و امکانات فیزیکی موجود در وزارت مذکور به این کلانشهر اختصاص یابد اما با کمال تأسف شاهدیم علیرغم وجود صدها خانه میراثی که هرکدام باید بازسازی و تعمیر شوند تا حداقل یکی از ادارات و دوایر اداره کل میراث فرهنگی در آنها مستقر گردد اما قسمت اعظمی از این مجموعه همچنان در ساختمانی اجارهای به سر میبرد که هیچگونه سنخیتی با اهداف فرهنگی آن ازنظر جلوه و نما ندارد! اما برای نمونه خانه باعظمت، وسیع و زیبای استاد زندهیاد حاج حسین مصورالملکی که یکی از بیبدیلترین اماکن نوستالژی شهر اصفهان و مملو از هنرهای نقاشی، گچبری و مقرنسکاری است که به همت بازماندگان مصورالملکی نقاش و مینیاتوریست چیرهدست هنوز هم پابرجاست، براثر اختلافات موجود به خانهای برای خانواده اجارهنشینی بهعنوان سرایدار تبدیلشده تا بهمرورزمان مخروبهای از آن بهجا بماند حالآنکه میتوان از این محیط زیبا و آرامشبخش برای یکی از مدیریتهای میراثی بهره برد و یا آن را به خانهای بومگردی جهت جهانگردان اروپایی که شناخت کامل از صاحب آن دارند تبدیل نمود. ارگان میراث فرهنگی هم همانند سازمان حفاظت از محیطزیست تنها یک اداره با میز و صندلی و دیگر امکانات رفاهی نیست بلکه دستگاههایی است تا کارکنان آن صرفاً در جهت حفظ و ارتقاء هویت آثار بجا مانده در این شهر موزه جهانی بوده و از محل همین سرمایهها نهتنها هزینههای جاری را تأمین بلکه کمکی برای نگهداری از انحطاط آنها باشد که معاونت میراث در مصاحبه خود مرتباً تکرار نکند «برای مرمتها نیاز به اعتبار و بودجه تخصیصی داریم»! انگار میراث فرهنگی بهنوعی دلال مسکن تبدیل شده است زیرا همین مصاحبه مؤید اظهارات معاون میراث است که میگوید: «در حال حاضر واقعاً خطری خانههای تاریخی اصفهان را تهدید نمیکند و برعکس همه به دنبال حفظ آنها هستند، اتفاقاً در حال تهیه یک بانک اطلاعاتی در این خصوص هستیم و هر جا خانه تاریخی میشناسید به ما معرفی کنید که الآن متقاضی برای خرید این خانههای تاریخی بسیار زیاد است و هیچگونه تخریبی در اصفهان انجام نمیشود چون در بودنشان منفعت زیادی وجود دارد و تجربههای تغییر کاربری خانههای تاریخی و بحث بومگردی و ایجاد اقامتگاههای سنتی در اصفهان آنقدر تجربه خوب و موفقی بود که دیگر کسی به دنبال تخریب خانههای تاریخی نیست»! بد نیست مقام معاونت میراث در اصفهان نگاهی به خیابانهای منشعب شده از طالقانی به میرداماد و مسجد سید در سالهای اخیر بیندازند و دمهای خروسی که از ساختمانهای تخریبشده میراثی در مسیر این گذرها باقی مانده است را مشاهده نمایند تا شاید ادعاهای خود را دراینباره پس بگیرند! امروز بافت سنتی شهر اصفهان که وسعتی غیرقابل وصف دارد تحت سیطره شهرداری بخصوص در منطقه سه آن میباشد که بدون توجه به پروتکلهای موجود جهانی با آن رفتار میشود همانگونه که دیدیم اسلاف مدیران شهری در سالهای اول انقلاب چگونه با بلدوزرها به جان سرای میراثی تحدید که از منحصربهفردترین آثار تاریخی و تجاری باقی مانده از دوران صفویه بود افتاده و در یک چشم به هم زدن ساختمان جهاننما را فارغ از اصول تبیین شده یونسکو به برجی تبدیل نمایند تا میراث جهانی ثبتشده میدان نقشجهان را زیر سوأل ببرد که همه اینها دلایل محرز ضعف مدیریت در این مجموعه میباشد تا قوه قضائیه را متقاعد به شروع اجرای قانون ترک فعل ازاینجا نماید!
ادامه دارد