بیتوجهی تاکی؟! قسمت ۲۴۶۵
ستادی بیخاصیت!
شهریورماه سال گذشته بالاخره حوصله رئیس مجلس هم از بینظمیها در ستاد مرکزی وزارت آموزشوپرورش به سر آمده و در صفحه شخصی خود نوشت «با تصویب مجلس در فرآیند بررسی بودجه ۱۴۰۱ تمامی پرداختهای مشابه حقوق و دستمزد مانند حقالتدریس، حقالزحمه، ساعتی و حق نظارت باید بهصورت ماهانه پرداخت شود
شهریورماه سال گذشته بالاخره حوصله رئیس مجلس هم از بینظمیها در ستاد مرکزی وزارت آموزشوپرورش به سر آمده و در صفحه شخصی خود نوشت «با تصویب مجلس در فرآیند بررسی بودجه ۱۴۰۱ تمامی پرداختهای مشابه حقوق و دستمزد مانند حقالتدریس، حقالزحمه، ساعتی و حق نظارت باید بهصورت ماهانه پرداخت شود و بساط حقوقهای چند ماه یکبار که فشارهای غیرقابلتحمل معیشتی بر گروههایی از مردم وارد میکند، به طول کامل جمع خواهد شد.» از سوی دیگر سید ابراهیم رئیسی همین اردیبهشت امسال در مراسم بزرگداشت روز معلم گفت: «تکریم معلمان، حفظ کرامت و شأن معلمان و کیفیت کار معلمان و معیشت معلمان موردتوجه است. در افکار عمومی اینگونه تصور شد که رتبهبندی معلمان مساوی با معیشت آنهاست که این مسئله فقط یک بخش از رتبهبندی است و همه مسائل فقط معیشت نیست. البته نیاز معیشتی معلم باید برطرف شود، اما منزلت، کرامت و شأن معلم حتماً باید حفظ و بر کیفیت کار معلم افزوده شود. بنابراین دانشگاه فرهنگیان و رشته معلمی با سایر رشتهها فرق میکند. ما میخواهیم بچههای این کشور را دست معلمان بدهیم. کسانی که شرایط لازم را داشته باشند، حتماً باید تبدیل وضعیت شوند.
پسندیده نیست که حقوق معلمان حقالتدریس با تأخیر پرداخت شود. باید در زمان خودش این حقوق پرداخت شود، این وظیفه دستگاههای اداری است.» میگویند هرچه بگندد نمکش میزنند اما زمانی که دو رئیس قوه نظام اینگونه پیرامون کوتاهیهای مستمر در حوزه ستادی آموزشوپرورش آنهم با کنایه سخن میگویند پیداست درحالیکه خارج از این محدوده فرهنگیان در کسوت معلم و کارمند با نهایت جدیت تلاش میکنند تا انبوه مشکلات و معضلات را به نحو مطلوب حلوفصل نمایند با ترمزهایی در تهران مواجهاند و امور با سستی دنبال میشود. همانگونه که شاهد بودیم چگونه براثر بیتوجهی بارها سوألات امتحان نهایی لو رفت تا بهمرورزمان انگیزههای در وجود جامعه معلمان بخشکد و تعلیم و تربیت مورد تهدید قرار گیرد، بنا به گفته یکی از بازنشستگان فرهیخته فرهنگی که در روستاهای استان کردستان تدریس میکند «سال گذشته هم همین ماجرا تکرار شد و هر بار مسئولان گفتند که بهزودی اضافه حقالتدریسها واریز میشود، اما درنهایت نزدیک سال نو این کار انجام شد» تا علاوه بر وزارت آموزشوپرورش، سازمان برنامهوبودجه هم زیر سوأل این کوتاهیها در بروند و دود این آتش ضعف مدیریت ستادی که قسمت
اعظمی از بودجه وزارت مذکور را میبلعد به دیگر استانهای سراسر کشور هم برسد و چشم معلمان را چه رسمی، چه بازنشسته و چه حقالتدریسی بسوزاند که همین معلم بازنشسته ادامه میدهد: «به دلیل مشکلاتی که برای فرهنگیان پیش آمده و همچنین ازآنجاییکه دلتنگ شغل معلمی بودم، تصمیم گرفتم در دو روستا تدریس کنم. قرار بود هر دو ماه یکبار، اضافه تدریسها را پرداخت کنند، اما حالا خلف وعده کردند و مشکلات زیادی برای تأمین خرج و مخارج بسیاری از فرهنگیان در زندگیشان ایجاد شدهاست. نه یک معلم و دو معلم، بلکه معلمان زیادی هستند که هیچ انگیزهای برای اضافه تدریس ندارند. آنها میبینند که هرسال وعده پرداخت بهموقع اضافه حقالتدریسها محقق نمیشود و دیگر امیدی به وعده وعید مسئولان ندارند.» و معلم دیگری در استان اردبیل اینگونه توضیح داده که «قرار بر این بود که هر دو ماه یکبار اضافه حقالتدریسها واریز شود، اما آبان ماه تمام شد و این پول واریز نشد. ما چشممان آب نمیخورد که این واریزی در آذرماه هم انجام شود. یکی از دلایلی که امسال کمبود معلم نسبت به سالهای گذشته بیشتر و مشهودتر شد، همین خلف وعدههاست، چراکه دیگر کمتر معلمی حاضر میشود
اضافه حقالتدریس داشته باشد و اینها نظام آموزشوپرورش کشور را تحتالشعاع قرار میدهد.» این گروه از فرهیختگان بازنشسته صداقت خودشان را در میان گذاشتهاند و علیرغم عدم توانایی جسمی اما با روحیهای بشاش و شاد سر کلاسهای درس حاضر شده و میشوند، به امید اینکه علاوه بر خدمت کمکهزینهای برای اداره زندگی آبرومندشان به دست آید اما از همه بدتر هرماه به آنها وعدهووعید ماه آینده را میدهند که دور از شأن وزارت تعلیم و تربیت و این فرهیختگان است.
ادامه دارد