فیلم زیبا صدایم کن با بازی امین حیایی و ستاره پسیانی

فیلم زیبا صدایم کن به کارگردانی رسول صدرعاملی در جشنواره فجر 1403 اکران می شود..اطلاعاتی از خلاصه داستان، تیزر، ژانر، مدت زمان، اسامی و بیوگرافی بازیگران و...را آورده ایم:

فیلم زیبا صدایم کن با بازی امین حیایی و ستاره پسیانی

فیلم زیبا صدایم کن به کارگردانی رسول صدرعاملی یکی از مهم‌ترین فیلم‌های جشنواره امسال فجر در حوزه نوجوانان است که امین حیایی ستاره این فیلم هست. فیلم سینمایی زیبا صدایم کن به بخش مسابقه‌ی سوادی سیمرغ جشنواره فجر چهل و سوم را یافته است. در این مطلب اطلاعاتی از فیلم سینمایی صدایم کن از جمله بازیگران، تصاویر و خلاصه داستان را در اختیار شما قرار می دهیم.

فیلم زیبا صدایم کن

نام فیلم

زیبا صدایم کن

کارگردان

 رسول صدرعاملی

محصول ایران
زبان فارسی
زمان 

110 دقیقه

ژانر اجتماعی 
رده سنی -
سال ساخت 1403
تاریخ اکران

فجر 1403

Ziba-Sedayam-Kon-04 ستاره پسیانی در فیلم زیبا صدایم کن

داستان فیلم زیبا صدایم کن

داستان فیلم زیبا صدایم کن در خیابان ولی‌عصر تهران و در طول یک روز اتفاق می‌افتد و در خلاصه داستان رسمی آن آمد است: «خسرو که در آسایشگاه روانی به اجبار بستری‌ست، تمام این سال‌ها را در فکر دخترش زیبا سپری کرده. امروز، روزِ تولد ۱۶ سالگی زیبا است و خسرو نمی‌خواهد از این روز ساده بگذرد…». 

بازیگران فیلم زیبا صدایم کن

  • امین حیایی

  •  ژولیت رضاعی

  • ستاره پسیانی

  • مهران غفوریان

Ziba-Sedayam-Kon-03 مهران غفوریان در فیلم زیبا صدایم کن

بیوگرافی بازیگران فیلم زیبا صدایم کن

در ادامه بیوگرافی بازیگران فیلم زیبا صدایم کن را به طور خلاصه برایتان آورده ایم:

بیوگرافی امین حیایی بازیگر فیلم زیبا صدایم کن

  • تاریخ تولد:  ۱۹ خرداد ۱۳۴۹

  • تحصیلات: دیپلم

  • شروع: 1370

  • شهرت: سریال روزگار جوانی

  • ازدواج: متاهل

امین حیایی امین حیایی

بیوگرافی ستاره پسیانی بازیگر فیلم زیبا صدایم کن

  • تاریخ تولد:  17 شهریور 1364

  • تحصیلات: دیپلم گرافیک

  • شروع: 1369

  • ازدواج: متاهل
ستاره پسیانی ستاره پسیانی

بیوگرافی مهران غفوریان بازیگر فیلم زیبا صدایم کن

  • تاریخ تولد:  ۳ شهریور ۱۳۵۳

  • تحصیلات: رشتهٔ نقاشی

  • شروع: ۱۳۷۳

  • شهرت: سریال زیر آسمان شهر

  • ازدواج: متاهل

مهران غفوریان مهران غفوریان

عوامل فیلم زیبا صدایم کن

کارگردان  رسول صدرعاملی
تهیه‌کننده  سید مازیار هاشمی
نویسنده  آرش صادق بیگی، میلاد صدرعاملی
موسیقی کریستف رضاعی
فیلم‌بردار  سامان لطفیان
تدوین‌گر  بهرام دهقانی
مدیر پروژه حسین هادیان‌فر
صداگذاری و ترکیب صدا علیرضا علویان
طراح جلوه‌های بصری فرید ناظر فصیحی
طراح چهره پردازی عظیم فراین
طراح صحنه امیرحسین قدسی
طراح لباس هدی میرزایی
مدیر صدابرداری طاهر پیشوایی
سرپرست گروه کارگردانی درنا مدنی
مدیربرنامه‌ریزی ایمان توکلی
مدیر تدارکات حیدر زرقومی
طراح جلوه‌های میدانی آرش آقابیگ
دستیار اول کارگردان مجید حقیقت
دستیار اول صحنه رشید حسینی
هماهنگی تولید کاظم نامنی
منشی صحنه لادن رحمتی
دستیار اول فیلمبردار هومن خلیلی
عکس مجید طالبی
طراح نشان فیلم ابراهیم حقیقی
طراح تیتراژ حامد بارئی طبری
مدیر تبلیغات آریان امیرخان
موشن گرافیک پیمان امدادی

تیزر فیلم زیبا صدایم کن

دانلود فیلم زیبا صدایم کن

دانلود فیلم زیبا صدایم کن با توجه به عدم اکران آن در سینماها و توزیع درشبکه نمایش خانگی امکان پذیر نیست.

اخبار فیلم زیبا صدایم کن

  • رسول صدرعاملی، کارگردان برجسته سینمای ایران، پس از دو سال کار روی فیلمنامه، این اثر را برای نمایش در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر آماده کرده است.

  • فیلم زیبا صدایم کن به کارگردانی رسول صدرعاملی، اقتباسی از رمان نوجوانانه‌ای به همین نام نوشته فرهاد حسن‌زاده است.

  • این فیلم با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بنیاد سینمایی فارابی و کمپانی میلادفیلم تولید شده است.

  • رسول صدرعاملی تا اینجا، مهمترین دلیل برای تماشای این فیلم است. کارگردانی که پس از ۷ سال پشت دوربین فیلمسازی ایستاده است. فیلم اقتباسی از یک رمان موفق است که حول محور نوجوانان می‌گذرد و این همان دغدغه‌مندی همیشگی فیلمساز مولفی چون صدرعاملی است. اینکه تمام داستان فیلم در خیابان ولیعصر اتفاق می‌افتد و از میدان راه‌آهن آغاز می‌شود و در یک صبح تا شب به تجریش می‌رسد نیز می‌تواند برای مخاطب، وسوسه‌انگیز باشد.

  • کتاب زیبا صدایم کن نوشته فرهاد حسن‌زاده که توسط کانون منتشر شده داستان دختر پانزده ساله‌ای است که در موسسه‌ای زیر نظر بهزیستی زندگی می‌کند. مادر معتادش ازدواج کرده و پدرش به دلیل بیماری روانی در آسایشگاه بیماران روانی بستری است.

Ziba-Sedayam-Kon-Logo

Ketab-Ziba-sedayam-kon

نقد و بررسی فیلم زیبا صدایم کن

نسیم قاضی‌زاده: انگار سالها بود یادمان رفته بود که موسیقی فیلم چقدر می‌تواند ما را لطیف‌تر کند. چقدر می‌تواند حس‌های ما را زلال کند. چقدر می‌تواند تکنیک نباشد و دلی باشد و به قول دوستان شاعر کوششی نباشد و جوششی باشد. در آخرین ساخته رسول صدرعاملی اما همانقدر که از اساس نگاهی مهربان به جهان دارد، از یک موسیقی مهربانانه هم برخوردار است.

بعد از سال دوم دانشکده من، زیبا صدایم کن، دومین همکاری صدرعاملی و کریستف رضاعی است. کریستف رضاعی آهنگساز گزیده‌کار سینمای ایران که پیوسته به عنوان یکی از مولفین خلاق موسیقی ایران شناخته می‌شود، در این همکاری، قطعاتی ساخته است که حتی در میان کارهای سال‌های اخیرش هم شاخص است.

او مانور اصلی را روی تم‌هایی که ساده‌فهم هستند و در تطابق با شخصیت دختر نوجوان فیلم‌اند گذاشته. با توجه به اینکه فیلم دو شخصیت اصلی پدر و دختر را دارد، او نیز روی دو ساز پیانو و سه‌تار متمرکز شده است؛ سه‌تاری که توسط علی بوستان نواخته شده و صدایی مدرن دارد. حجم موسیقی در زیبا صدایم کن بالاست اما زیاد نیست. آنقدری است که مخاطب از شنیدن آن لذت می‌برد و حتی اگر در سکانس‌هایی به اشک‌انگیزی فیلم کمک می‌کند، کاری است که فی‌الواقع در زمره موسیقی فیلم و کارکرد آن باید در نظرش گرفت.

یکی از جالب‌ترین کارهایی که رضاعی در موسیقی متن این فیلم انجام داده است، استفاده از اصوات الکترونیک در زمان حمله‌های عصبی شخصیت خسرو (امین حیایی) است که ناخودآگاه فضای آشفته ذهنی او را، خاطراتی که به ذهنش هجوم می‌آورند، حضورش بعد از مدت‌‌ها در فضای شهر، اثر داروهایی که مصرف می‌کند و در عین حال عالم پرشور دختری نوجوان و عشقی که بین پدر و دختر در جریان است را همزمان در ذهن متبادر می‌کند. این تیری است که با چند نشان زده شده است. تنها جایی که صدای آرام پیانو و سه‌تار و مضراب‌های کوتاه و ملودیک‌شان با این اصوات الکترونیک گره می‌خورد، در پایان فیلم و سکانس بینظیر جرثقیل است. در لحظات نفسگیر و عزیز حضور صمیمانه پدر و دختر در کنار هم بر فراز چراغ‌های شهر و بالای جرثقیل، موسیقی جنسش با یک پیچ تغییر می‌کند. ترکیب دیوانگی‌های پدر، و کودکانگی دختر، ترکیبی‌ست زیبا که البته گل‌درشت نشده و از فیلم بیرون نمی‌زند. نکته مهم‌تر اینکه حالت مصنوعی ندارد و همچون فایل الصاقی عمل نکرده است.

در سکانس پایانی که پرموسیقی‌ترین بخش فیلم محسوب می‌شود، موسیقی ملودیک تماما در جریان است. مخاطب به دلگرمی حضور اوست که می‌تواند آنهمه فشاری را که روی یک پدر عاشق و دیوانه است، روی یک دختر نوجوان تنها و قدرتمند است، روی زنی رنج‌کشیده و رها شده است را دوام بیاورد و رقیق شود. همینجا باید اشاره کنم به بهترین بخش موسیقی این فیلم که زمانی است که پدر و دختر در پشت موتور در شهر می‌چرخند و موسیقی ارکسترال شنیده می‌شود.

موسیقی در زیبا صدایم کن، بار دیگر یادمان می‌آورد که قدرت موسیقی فیلم تا چه اندازه می‌تواند بالا باشد و چقدر شباهت این سادگی عمیق و فهم آسان آن همچون تمامی دیالوگ‌ها و شخصیت‌ها دهه شصت و هفتاد سینمای ایران را یادآور می‌شود که اتفاقا آهنگسازان از ملودی فرار نمی‌کردند و نمی‌ترسیدند اگر روزی آدم‌هایی پیدا شوند که ملودی‌‌سازی‌های آنها را پای سانتیمانتالیسم بگذرانند و با انگشت نشان‌شان دهند. کریستف رضاعی که پیش از این هم ملودی‌های ماندگاری را برای سینمای ایران نوشته است که از بهترین آنها می‌توان به موسیقی فیلم کنعان اشاره کرد، در زیبا صدایم کن، بازگشتی طلایی به موسیقی فیلم داشته و امید به اینکه هنوز می‌توان تم‌های بیادماندنی در این سینما شنید را زنده کرده است.

شک ندارم که مهر پدری او به حضور دخترش ژولیت در نقش زیبا تا چه اندازه به کمک آمده است تا این موتیف‌های کودکانه و سراسر مهر ساخته شود.

زیبا صدایم کن با تک‌ضرب‌های پیانو زمانی که زیبا در اتوبوس نشسته است تا به دیدار مادرش برود و تمام شهر را دیگر پر از خاطرات پدر-دختری می‌بیند به پایان می‌رسد.

احسان ناظم بکایی: بالاخره بعد ار ۵ روز، کاخ جشنواره به احترام یک فیلم، ایستاد و آن را تشویق کرد. آخرین ساخته صدرعاملی با نمادهای آشنای دوست‌داشتنی او مانند دختر نوجوان، کفش، خیابان ولی‌عصر، رفاقت و اعتماد، چشم‌نواز و دلنشین است. او نشان داد همچنان زبان و دغدغه نسل نوجوان و جوان را می‌شناسد، خواه تداعی «دختری با کفش‌های کتانی» و ترانه «من ترانه ۱۵ سال دارم» و چه آیدای «دیشب بابات رو دیدم آیدا» باشد و خواه زیبای «زیبا صدایم کن» در کنار این موضوع، بازی درخشان ژولیت رضاعی، دختر کریستف رضاعی، آهنگساز نامدار کشورمان نوید بخش ظهور بازیگر جوان دیگری را بعد از ترانه علیدوستی و پگاه آهنگرانی داد.

امین حیایی نیز چنان خیره‌کننده نقش یک روان‌پریش را با جزئیات روی پرده برد که اگر امسال نیز به مانند پارسال و بازی خوبش در فیلم «برف آخر»، سیمرغ نگیرد مسئولان جشنواره فیلم فجر باید به طور اساسی کلاه خود را قاضی کنند. زیبا صدایم کن، فیلمی رحمانی است که همراهی و بخشش در آن حرف اول را می‌زند و نگاهی دوست داشتنی به تهران دارد. شهری که ناجوانمردانه و دور از انصاف در اغلب فیلم‌ها غرق در سیاهی و نابودیست.

۳ نکته از فیلم:

  • تهران زیر نگاه تاور کرین‌ها. بعد از کتاب رهش امیرخانی این فیلم نگاهی جالب به آنها داشت.

  • اقتباس همیشه به کار می‌آید. مثل اینجا که از کتاب فرهاد حسن‌زاده به همین نام بهره برده شده است.

  • احیای صنعت فیلمسازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.

محمد تقی‌زاده: زیبا صدایم کن شروع خوبی دارد، شخصیت‌ها رو خوب معرفی میکند، پدرانگی و بازی امین حیایی به دل مینشیند داستان خوب پیش می‌رود تا اینکه روایت داستان به یکباره وارد سانتی‌مانتالیسم شدید و غلیظی می‌شود که هر اتفاقی را ممکن می‌سازد و اینجاست که فیلم سقوط می‌کند.

سقوط آزاد فیلم از بی‌منطقی رفتارها و موقعیت‌ها شروع می‌شود پدر به راحتی آب خوردن موتور می‌دزدد، وارد کارگاه ساختمانی می‌شود و جرثقیل هوایی را روشن می‌کند و… تا جایی که در انتها مشخص است که گویی فرمان از دست فیلمساز رها شده و وقوع هر اتفاقی در راستا و یا برخلاف مضامین داستان ممکن می‌شود.

مشکل اصلی فیلم بی منطقی درام است که در ابتدا وقایع باورپذیر است ولی داستان به استناد اقتباسی بودن از میانه به بعد رها میشود؛ مادر به یکباره تصادفا راننده اتوبوس دختر و پدرش میشود، پدر اتفاقی وارد ساختمان نیمه‌کاره شده و پشت جرثقیل مینشیند، حیایی به راحتی اب خوردن ماشین گشت ارشاد را می‌رباید و اب از اب تکان نمیخورد، ۴۰۰ میلیون پول در گلدان خوابگاه مخفی میشود و مشکل رهن خانه دختر در منطقه شمالی تهران حل میشود و ….

وقتی ژانر و فضای فیلم یک ملودرام رئال تعریف شده این حجم از بی منطقی و اتفاقات عجیب و غریب باعث سقوط فیلم میشود فیلم از نیمه به به بعد هم در باورپذیری قصه و هم در کارگردانی و بازی‌ها افت میکند.

بازی حیایی در نیمه نخست درخشان و شایسته نامزدی است، ژولیت رضاعی خوب بازی میکند ولی نقص شخصیت‌پردازی دارد؛ چرا یک دختر دهه هشتادی باید اینقدر عاقل و منطقی باشد و حتی یک حرف و کلام بچه‌گانه و تینیجری از او بیرون نمی‌زند. در نیمه اول فیلم این اشکالات به دلیل جذابیت درام و کارگردانی خوب صدرعاملی پیدا نیست، مثل بی دلیل پول ندادن صاحب کافه به دختر، اما در ادامه این بی‌منطقی درام و حجم عجیب غریب شدن‌ها بدجوری توی ذوق میزند.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی امین حیایی

  • پدرانگی و رابطه دختر پدری

  • رها شدن یکباره فیلم

سید مهرزاد موسوی: خیلی خوش برگشتید آقای صدرعاملی! اینکه شما برخلاف بسیاری از هم‌نسلان و کارگردانان نسل قبلی، ناامیدمان نکردید، خودش بزرگترین دستاورد این جشنواره است. فیلم زیبا صدایم کن، دست مخاطب را می‌گیرد و او را آرام آرام به دنیای پدرانه و دخترانه‌اش می‌برد. فیلم از انسجام روایی خوبی برخوردار است، (جز در چند دقیقه پایانی) از ریتم نمی‌افتد، اگرچه شگفتی ندارد و می‌توان رفتار شخصیت اول داستان را حدس زد ولی روند روی اعصابی ندارد و از همه مهم‌تر در میان فیلم‌هایی که این چند روز در جشنواره به نمایش درآمده و از روایت قصه علی و معلولی خود عاجزند، یک کیمیای بزرگ است.

بازی امین حیایی و ظرافت‌هایی که در میمیک صورتش رعایت می‌کند، مثال‌زدنی است و گفتن ندارد که صدرعاملی چگونه می‌تواند از تجربه اول بازیگران یک شاهکار بیرون بکشد و این‌بار ژولیت رضاعی به سینمای فقیر ما معرفی شده است. بازی تخت، کم‌احساس و بی‌اعتماد او، از کاراکتر خودساخته و با اعتماد به نفسش سرچشمه گرفته و چقدر این ویژگی‌ها به خوبی به نمایش درآمده است. خودداری آگاهانه نویسندگان و کارگردان از اشک‌انگیزی و ملودرام شدن یکی از ویژگی‌های بزرگ زیبا صدایم کن است.

فیلمی که روی شانه‌های امتحان پس‌داده یک رمان ایستاده و سرنوشت کاراکترهایش از پیش مشخص است؛ این هپی‌اند اگرچه شاید از عمق تاثیرگذاری آن بکاهد، اگرچه با پایان تلخ شاید منتقدپسندتر باشد، ولی همه این‌ها را باید به روایت روان، ساخت استادانه، اقتباس وفادارانه و البته امیدبخشی کمیاب آن بخشید. پس حرف اولم را تکرار می‌کنم که چقدر منتظرتان بودیم آقای صدرعاملی؛ خوش برگشتید و بمانید.

۳ نکته از فیلم:

  • حیف از سکانس شاهکار گشت ارشاد که حتما در اکران عمومی حذف می‌شود

  • بار دیگر؛ امین حیایی درخشان

  • کاش در یک‌سوم پایانی کمی فیلم از کتاب فاصله می‌گرفت

سعیده نیک‌اختر: بالاخره یکی از بهترین فیلم‌های فجر چهل و سوم را دیدیم. تاییدش دست‌ها و کف زدن‌های بی‌پایان اهالی رسانه در پایان فیلم بود. شاید بشود گفت زیبا صدایم کن، یکی از بهترین فیلم‌های رسول صدرعاملی است. صدرعاملی با این فیلم یک چرخش اساسی در سینمایش ایجاد کرد. متن قوی و پر از جزئیات، پرداخت شخصیت خوب و عمیق، هدایت بازیگری درست و کنترل شده از فاکتورهای موفقیت این فیلم است. همه ما عادت کرده بودیم امین حیایی را در قامت یک کمدین ستاره در سینما ببینیم اما چند سالی است که فیلمسازان ما فهمیده‌اند حیایی قابلیت های ناشناخته دیگری هم در بازیگری دارد. وقتی حمید نعمت‌الله در شعله‌ور توانست یک بازی متفاوت مبنی بر شخصیتی درونگرا از حیایی بیرون بکشد تایید این اتفاق بود. همچنین امیرحسین عسگری در برف آخر توانست حیایی را صاحب سیمرغ بهترین بازیگر مرد کند. امسال هم بعید نیست صدرعاملی با زیبا صدایم کن سیمرغ دیگری برای حیایی بیاورد.

گاهی اوقات بازی رها و خارج از کنترل عامل موفقیت یک بازیگر می‌شود اما در مورد حیایی، بازی کنترل شده و حساب شده او را بالا کشید. بازی ای که با چشم‌های گرد شده و متعجب روان پریشی که ۹ سال از عمرش را دور از شهر و در یک بیمارستان روانی گذرانده، شانه های افتاده، راه رفتن های لخ‌لخی که پاها را روی زمین می‌کشاند و لب‌هایی که در هنگام هیجان کج و کوله می‌شود، همراه شد و او را بالا کشید. خسروی روان‌پریش فیلم دائما مخاطب را در حالت خوف و رجا نگه می‌دارد تردید از اینکه خسرو واقعا خوب شده یا نه لحظه‌ای بیننده را رها نمی‌کند. زیبا دختر شانزده ساله‌ای که باهوش است اما عاری از خطا نیست لحظه‌ای تایید مخاطب را می‌گیرد و لحظه دیگری تردید را به دل مخاطب می‌اندازد.

شخصیت ها ابدا صفر و صد نیستند. فیلم شعار نمی‌دهد، پرگویی نمی‌کند و در عین حال لحظه‌ای بیننده را به حال خودش رها نمی‌کند. ریتم تند و درست فیلم چشمهای مخاطب را اسیر می‌کند که لحظه ای به ساعتش نگاه نکند. نهایتا پیام فیلم رحمانیت و بخشش است همان سینمایی که سال‌هاست دم از آن زده می‌شود و خبری از آن نیست.

  • مساله فردی خوب به مساله های اجتماعی گره خورده است.

  • بازی خوب ژولیت رضاعی

  • یک فیلم حال خوب کن

سهام‌الدین بورقانی

گاهی اوقات، هم سازنده موفق می‌شود تماس احساسی درستی با مخاطب برقرار کند و هم مخاطب به‌دقت پاسخ درستی به تماس می‌دهد. این خلاصه اتفاقی است که با تماشای «زیبا صدایم کن» رخ می‌دهد. فیلمی که معماری پیچیده‌ای ندارد، ساختار درامش با همه ایرادها به‌قاعده است و در نهایت موفق می‌شود جای درستی را هم نشانه بگیرد. همین‌قدر کفایت می‌کند تا از تعدادی باگ‌های فیلمنامه هم چشم‌پوشی کنیم و عیش تماشای اثری درست را برای خودمان منقص نکنیم.

معمولا چندان طرفدار فیلم‌هایی که قهرمان آن ردای ناجی بر تن می‌کند و یک‌تنه مشکلات را حل می‌کند نیستم، اما گاهی قهرمان را باید در زمینه اجتماعی موجود در نظر گرفت. صدرعاملی آگاهانه از ناامنی روانی موجود در جامعه و شرایط آنومیک آن استفاده کرده و داستان را به‌آرامی جلو می‌برد؛ خسرو می‌کوشد خانواده ازهم‌گسیخته‌اش را ترمیم کند، همراه فرزند می‌شود و کنارش می‌ایستد و حتی دختران بازداشت‌شده توسط گشت ارشاد را نجات می‌دهد. طرفه آنکه همه اینها توسط کسی انجام می‌شود که سال‌هاست با بیماری روحی دست‌وپنجه نرم می‌کند و در نهایت هم خود توسط دیگری نجات پیدا می‌کند.

با همه این‌ها پایان‌بندی فیلم می‌توانست کمی غیرمستقیم‌تر باشد و همه گره‌های فیلم به‌ناگاه باز نمی‌شدند. گاهی اگر شعاع نوری هم نشان داده شود کارکرد خود را پیدا می‌کند و نیازی نیست حتما نشانی خورشید را داد.

۳ نکته از فیلم:

  • چند واقعه کوچک در فیلم وجود دارند که اگر رخ نمی‌دادند مسیر فیلم تغییر می‌کرد؛ این وقایع بستر منطقی درستی ندارند.

  • پایان‌بندی فیلم نیازی به اشاره مستقیم نداشت.

  • توجه درست به مسائل اجتماعی روز

محمد جلیلوند: همراه شدن دو نفر با مختصات متفاوت، ایده ای کلاسیک در فیلمنامه نویسی به حساب می‌آید که نمونه‌های درخشانی هم در سینمای جهان دارد. حال وقتی یکی از این دو نفر مبتلا به مشکلات روحی و روانی باشد، جذابیت قصه چندبرابر شده و تماشاگران بیشتری را به سمت خود می‌کشاند. کاری که بری لوینسون در فیلم سخاوتمند با بازی داستین هافمن و تام کروز انجام داده و رسول صدرعاملی نیز در آخرین فیلم خود زیبا صدایم کن به شکل دیگری آن را انجام داده است.

فیلم با تمرکز روی خسرو به عنوان قهرمان آغاز شده و خیلی زود مساله‌اش برای تماشاگر روشن می‌شود: او می‌خواهد با وجود مخالفت پزشک آسایشگاه روانی، در تولد ۱۸ سالگی دخترش زیبا حاضر باشد. نقطه عطف نخست هم بر این پایه شکل گرفته و رابطه نه چندان دوستانه پدر و دختر کلید می‌خورد. خسرو بخشی از خلأهای زیبا را پر کرده و به مرور و با شیبی ملایم، این دو به هم نزدیک‌تر می‌شوند.

در پرده میانی نیز قصه براساس الگوی شاه پیرنگ پیش رفته و قصه‌های فرعی چندانی ساخته نمی‌شود. تنها شاهد حضور کوتاه خلیل برادر خسرو هستیم که اطلاعاتی از گذشته آن‌ها به تماشاگر داده می شود. معمایی هم که پیرامون مادر زیبا و رها کردن دخترش شکل گرفته، جای خود را در قصه باز کرده و به موازات قصه اصلی پیش می رود. در پرده پایانی، فیلم با سکته خفیفی مواجه می شود اما بر آن فائق آمده و به خط پایان می‌رسد.

مهمترین نقطه قوت زیبا صدایم کن، کارگردانی سرشار از ریزه کاری و جزئیات است که تماشاگر حرفه‌ای‌تر سینما را به وجد می‌آورد. در عین حال، از جغرافیای تهران به درستی بهره گرفته شده و به فیلم هویت بخشیده است. همچنین باید به بازی درخشان امین حیایی در نقش خسرو و نیز ژولیت رضاعی در نقش زیبا اشاره کرد که ترکیب فوق‌العاده‌ای را به وجود آورده و پدر و دختر باورپذیری را خلق کرده‌اند.

۳ نکته از فیلم:

  • دست زدن‌های پیاپی تماشاگران در سالن اهالی رسانه!

  • استفاده درست از بناهای قدیمی شهر. از دبیرستان انوشیروان عادل تا شعبه قدیمی بانک ملی

  • ریتم و ضرباهنگ خوب فیلم با وجود مدت زمان نزدیک به دو ساعت

احسان طهماسبی: تکرار تماشایی دغدغه‌های صدرعاملی در عنوان جدیدی به نام زیبا صدایم کن. ملودرامی به روز، جذاب و آنارشیستی با شناختی درست از احوالات طبقه آسیب‌پذیر که علاوه بر اینکه به دل نگرانی‌های همیشگی ‌سینمای صدرعاملی در خصوص نوجوانان می‌پردازد، مشرف به رنج‌های پدری مغموم و رنج کشیده نیز هست. پدری عصیان‌گر اما مهربان و دلسوز با رنج‌های سایکوتیک موروثی که جامعه آشفته، بی‌رحم و قهرمان‌کش، فرصت حضور را به او نمی‌دهد و دختری مستقل و باهوش که مسحور الگوهای مغرضانه جامعه خود شده و برای رهایی از این پیله، به خوی ساختارشکنانه پدر متوسل می‌شود. فیلم آشکارا و بدون پروا راه‌حل حذف شکاف نسل خسرو و نسل زیبا را جنون و نبوغ می‌داند. به رسم عادت دیرینه رسول صدرعاملی، زیبا صدایم کن نیز یک بازیگر نوجوان دیگر به جمع سینمای ایران اضافه میکند: ژولیت رضاعی.

پرسش های متدوال

کارگردان فیلم زیبا صدایم کن کیست؟

رسول صدرعاملی کارگردان فیلم زیبا صدایم کن است.


سخن آخر

در این مطلب اطلاعاتی از فیلم سینمایی زیبا صدایم کن با بازی امین حیایی و ستاره پسیانی را برایتان آورده ایم.در صورت تمایل می توانید فیلم رها حسام فرهمند با بازی شهاب حسینی و غزل شاکری را نیز بخوانید.اگر شما اطلاعات بیشتری از این فیلم سینمایی دارید با ما و سایر مخاطبان سایت اصفهان امروز به اشتراک بگذارید.

ارسال نظر