نقدی نو بر نمایش «راه باریک پشت کوه»
راه باریک پشت کوه نمایشیست که با قدمگذاشتن در یک جغرافیای دور و فراموششده، نهتنها سرگذشت آدمهایی ساده را روایت میکند، بلکه با زبان تصویر، صدا و حرکت، تجربهای نو در تئاتر معاصر ایران میآفریند. نمایشی که بیش از آن که صرفاً قصهگو باشد، تجربهگر است.

اصفهان امروز_شهرزاد فلاح: راه باریک پشت کوه نمایشیست که با قدمگذاشتن در یک جغرافیای دور و فراموششده، نهتنها سرگذشت آدمهایی ساده را روایت میکند، بلکه با زبان تصویر، صدا و حرکت، تجربهای نو در تئاتر معاصر ایران میآفریند. نمایشی که بیش از آن که صرفاً قصهگو باشد، تجربهگر است.
موسیقی و صدا: شخصیت مستقل نمایش
موسیقی در این نمایش صرفاً همراهیکننده نیست، بلکه بهنوعی به یکی از شخصیتهای زندهٔ صحنه تبدیل میشود. ترکیب نغمههای بومی با قطعات مدرن، حالوهوای نمایش را میان واقعیت و خیال معلق نگه میدارد. موسیقی گاه نقشِ سکوت را ایفا میکند، و گاه خود روایتگر است؛ بهویژه در لحظاتی که شخصیتها از واژه ناتوان میشوند.
ویدئو مپینگ: عبور از صحنههای سنتی
یکی از نقاط درخشان نمایش، بهرهگیری هوشمندانه از ویدئو مپینگ است؛ چیزی که هنوز در تئاتر ایران چندان رایج نشده. استفاده از تصاویر متحرک بر بستر صحنه، نهتنها فضای بصری نمایش را غنی کرده، بلکه به تقویت لایههای احساسی متن نیز کمک کرده است. تصاویر کوه، مه، شب، یا حتی خاطراتی محو، به زیبایی روی صحنه جان گرفتهاند و تماشاگر را به دلِ جهان ذهنی شخصیتها کشاندهاند.
بازی بازیگر نقش "حسن": سادگی در اوج اثرگذاری
یکی از بازیهای برجستهٔ این نمایش، متعلق به بازیگر نقش "حسن" است. اجرایی روان، بدون اغراق و درعینحال دقیق. حسن با چهرهای ساده و بیادعا، موفق میشود پیچیدگیهای شخصیتیاش را نه از راه دیالوگهای بلند، بلکه از طریق سکوتها، نگاهها و لحظات کوتاه اما پرعمق نشان دهد. این بازیگر موفق شده تا مرز میان طنز و تراژدی را بدون لغزش طی کند.
کارگردانی: آغاز قدرتمند یک مسیر روشن
درخشانترین وجه این نمایش، کارگردانی آن است؛ بهویژه زمانی که بدانیم محمدحسین سلطانی نهتنها نخستین تجربهٔ کارگردانی خود را پشت سر میگذارد، بلکه یکی از جوانترین چهرههاییست که با جسارت وارد عرصهٔ حرفهای تئاتر شده است. او بدون بهرهگیری از هیچ نهاد یا حمایتی، و کاملاً مستقل، این گروه بزرگ با طراحی نور، موسیقی زنده، و گروه بازیگری پرتعداد را گرد هم آورده و اثری منسجم، حرفهای و چشمگیر خلق کرده است.
سلطانی با درکی دقیق از جهان متن و نگاهی خلاقانه در میزانسنها، نشان داده که مسیر آیندهاش در تئاتر، مسیری روشن و پُرظرفیت است. او با این اثر ثابت کرد که سن و تجربه، همیشه تعیینکنندهٔ کیفیت نیست؛ گاهی شور، نگاه، و دقت میتوانند معجزه کنند.
طراحی صحنه و لباس: زیبا، دقیق، کاربردی
صحنهٔ نمایش با طراحیای ساده اما عمیق، نهتنها جغرافیای "پشت کوه" را القا میکند، بلکه استعارهایست از انزوا و دورافتادگی انسان. طراحی لباسها نیز با رنگها و بافتهای بومی، همراستا با فضا و شخصیتها پیش میرود و به باورپذیری اجرا کمک میکند. نه نمایشی پرزرقوبرق، بلکه نمایش جزئیات است که در ذهن میماند.
راه باریک پشت کوه از آن دست نمایشهاییست که بیسروصدا، اما بادقت و ظرافت، راه خود را در ذهن و دل مخاطب باز میکند. نمایش با نوآوریهایی چون ویدئو مپینگ، ترکیب موسیقی سنتی و مدرن، بازیهای دقیق، طراحی حرفهای و کارگردانی درخشان و جسورانهٔ یک چهرهٔ جوان و مستقل، نشان میدهد تئاتر امروز ایران هنوز ظرفیت شگفتزده کردن ما را دارد؛ بهویژه وقتی با عشق، جسارت و جزئینگری روی صحنه میآید.