ما عصبانی ترین مردم دنیا نیستیم
در گزارش سالانه 2017 این موسسه از احساسات جهانی، مردم ایران بهعنوان عصبانیترین مردم جهان معرفیشدهاند. این گزارش بامطالعه از وضعیت 142 کشور جهان تنظیمشده است. در این گزارش مردم ایران با 50 درصد جمعیت عصبانی و عراق با 49 درصد و سودان جنوبی با 47 درصد عصبانیترین کشورهای دنیا معرفیشدهاند. در این گزارش یونان نیز با 67 درصد پراسترسترین کشور دنیا معرفیشده است. در این گزارش همچنین 70 درصد از مردم جهان گفتهاند که لذت زیادی میبرند و لبخند زده و احساس آرامش و احساس احترام میکنند.
اصفهان امروز: در گزارش سالانه 2017 این موسسه از احساسات جهانی، مردم ایران بهعنوان عصبانیترین مردم جهان معرفیشدهاند. این گزارش بامطالعه از وضعیت 142 کشور جهان تنظیمشده است. در این گزارش مردم ایران با 50 درصد جمعیت عصبانی و عراق با 49 درصد و سودان جنوبی با 47 درصد عصبانیترین کشورهای دنیا معرفیشدهاند. در این گزارش یونان نیز با 67 درصد پراسترسترین کشور دنیا معرفیشده است. در این گزارش همچنین 70 درصد از مردم جهان گفتهاند که لذت زیادی میبرند و لبخند زده و احساس آرامش و احساس احترام میکنند. ابتدا بد نیست معرفی از سایت نظرسنجی گالوپ داشته باشیم. شرکت گالوپ که در ایران بیشتر بانام مؤسسه گالوپ شناخته میشود یک شرکت مشاوره مدیریتی است که بیش از همهچیز برای مؤسسه نظرسنجی گالوپ شناختهشده است.
گفته میشود موسسه گالوپ از معتبرترین مؤسسات نظرسنجی در جهان است که آشنایی با مراحلی که برای انجام نظرسنجی در این موسسه انجام میشود، حائز اهمیت است. جورج هاوس گالوپ یکی از متخصصین استفاده از روشهای آماری در مطالعه افکار و عقاید عمومی، در 27 دسامبر 1935 م مؤسسه استخراج عمومی را بنیاد نهاد که به نام خود وی گالوپ خوانده میشود. مخارج این مؤسسه از حق اشتراک مؤسسات تبلیغاتی و تولیدی در ایالاتمتحده امریکا تأمین میشود. بسیاری از کشورهای جهان در مواردی گوناگون، جهت اطلاع از افکار عمومی به این مؤسسه مراجعه میکنند.
نگاه سیاسی و جانبدارانه گالوپ به ایران
اما آمار اخیر این موسسه درباره عصبانی بودن ایرانیان واکنشهایی را از سوی متخصصین و کارشناسان حوزه جامعه کشور به همراه داشته است. دکتر کورش محمدی رئیس انجمن آسیبهای اجتماعی ایران درباره صحت آمار ارائهشده درباره ایران اظهار داشت: به نظر میرسد که نتایج موسسه گالوپ در بررسی میزان عصبانیت در دنیا بدون صداقت و بدون زمینه مطالعاتی منتشرشده و نتایج این موسسه برخلاف واقعیت است. این مسئله گواه یک نگاه سیاسی و جانبدارانه نسبت به مردم ایران است. با توجه به تحولات در منطقه و حملات تروریستی در جامعه بهنوعی آنها به دنبال ارائه چهره خشن از ایرانیان هستند. به گفته او بر اساس اطلاعات و آمار موجود در کشور خشونت در جامعه ما بالاست، اما این امر نمیتواند ایرانیها را عصبانیترین افراد جهان نشان دهد. باید توجه داشت که میزان خشونت در بین مردم ایران به نسبت دیگر کشورها آنقدر هم زیاد نیست. محمدی میافزاید: موسسه گالوپ در تکمیل این بررسی باید زمینه مطالعاتیاش را بیان کند. این موسسه در کدام خطه ایران به انجام این پژوهش پرداخته است؟ همچنین این موسسه باید جامعه آماری، حجم نمونه و روش بررسی خود را به شکل شفاف بیان کند. بیشک نمیتوان با یک مطالعه و پژوهش مختصر درباره یک ملت با جمعیت 80 میلیون نفر یک نظر قاطع داد. درواقع این نظرسنجی بههیچعنوان صحت ندارد. وی بیان میکند: اغلب کشورهای مطرحشده در این پژوهش در خاورمیانه و جزو کشورهای مسلمان هستند. با این تفاسیر موسسه گالوپ اعتبارش را به لحاظ محتوایی، اعتبار سنجی، روایی و پایایی مطالعاتش در کشورهای مسلمان ازدستداده است. به نظر میرسد این پژوهش در راستای اهداف خاصی انجامشده است. این آسیبشناس تصریح میکند: بنده منکر وجود خشونت در جامعه نیستم، اما ایران دارای رتبه در این زمینه در کل دنیا نیست.
این گزارش منطبق بر واقعیات نیست
همچنین سید محسن طباطبایی مزد آبادی نائب رئیس مرکز روانشناسی و مشاوره شهر معتقد است این گزارش منطبق بر واقعیتها نیست هرچند باید بهعنوان یک زنگ هشدار در نظر گرفته شود. وی دراینباره به مهر گفت: صحت این نتیجهگیری و آمار منتشرشده از طرف موسسه گالوپ شاید در نگاه اول کمی غیرمنطقی به نظر برسد زیرا سؤالاتی که در این پژوهش استفادهشده است اولاً: پایایی و روایی آنها بهعنوان ویژگیهای بنیادی مقیاسهای پژوهشی مورد تائید قرار نگرفته است، ثانیاً استفاده از سؤالات مشترک برای ۱۴۲ کشور با آداب و سنن مختلف به معنای نادیده گرفتن فرهنگها است، ثالثاً با توجه به پیچیدگیهای شاخصهای فردی، بین فردی، شخصیتی و اجتماعی خیلی بعید به نظر میرسد که بتوان با ۵ سؤال شاخصه مشترک یک جامعه انسانی را بسنجیم و رابعاً چه تضمینی وجود دارد که نمونه انتخابشده توسط این موسسه معروف و نماینده واقعی جامعه ایران باشد؛ بنابراین با در نظر گرفتن این ۴ نکته، علمی و درست بودن این خبر موردتردید قرار میگیرد و نتایج این پژوهش قابلاعتماد نباشد.
طباطبایی بیان داشت: اگر فرض را بر این بگذاریم موسسه گالوپ تمام این اصول را رعایت کرده است و هیچ عاملی غیر از واقعیت را درنتیجه گیری خود دخالت نداده است و آنچه بیان کرده است عین حقیقت است بازهم شاید استفاده از برچسب «عصبانیترین» برای مردم ایران که به مهربانی، ایثار و خونگرمی شهره هستند تا حدودی بیانصافی باشد؛ اما نمیتوان بهراحتی از کنار این نتیجهگیری گذشت. نگاهی به اتفاقاتی که طی سال ۲۰۱۷ در ایران رخداده است (سالی که موسسه گالوپ طی آن پژوهش را انجام داده است) شاید در ربط دادن این آمار به ما خیلی بیربط نباشد. با توجه به اتفاقات یک سال قبل شاید ما عصبانیترین کشور دنیا نباشیم اما یکی از پراسترسترین کشورها بودیم و مستعد پرخاشگری و اگر بخواهیم واژه مناسبتری را انتخاب کنیم ما شکنندهترین و در آستانه عصبانیترین کشور جهان بودیم.
نائب رئیس مرکز روانشناسی و مشاوره شهر افزود: در سال ۲۰۱۷ جو حاکم بر خاورمیانه برای مردم ایران بسیار نگرانکنندهتر از قبل شد و نگرانیهای مختلفی مانند سایه جنگ را برای مردم قابلتصور کرد، رئیسجمهور شدن ترامپ موجی از نگرانی را به را انداخت، خبرهای متناقض در مورد تحریمها، مشکلات اقتصادی مردم و بیکاری فارغالتحصیلان مزید بر علت شد، آتش گرفتن قطار تبریز- مشهد باعث دردی عمیق و سوگی بزرگ برای ایران شد، مرگ یک از سرمایهها و زحمت کشان انقلاب بنام علیاکبر هاشمی رفسنجانی شوک عاطفی و سیاسی به جامعه وارد کرد، هنوز مردم درگیر سوگ هاشمی بودند که پلاسکو نهتنها بر سر پلاسکو که بهمثابه یک غم ملی بر سر مردم ایران آوار شد و تمام ایران را عزادار کرد، ریزش معدن یورت، گیر افتادن و مرگ هموطنان بیگناه بازهم ایران را سیاهپوش کرد و...
طباطبایی تصریح کرد: بر اساس معیارهای روانشناسی اگر انسان مورد هجمه بحرانهای زیادی قرار بگیرد که کنترل کردن آنها در اراده او نباشد ممکن است دچار نوعی استیصال و ناامیدی شود و نسبت به اتفاقات روزمره دچار شکنندگی بیشتری شود و برای رهایی از این وضعیت دست به دامن عصبانیت و پرخاشگری شود. تمام این موارد در کنار فقر مهارتهای مقابلهای مردم (مهارت کنترل خشم، مهارت حل مسئله و غیره) موسسه گالوپ را مجاز کرده است که دست به نتیجهگیری بزند و ایران را بهعنوان عصبانیترین کشور جهان معرفی کند، موضوعی که باید حتی به فرض اشتباه بودن بیشتر به آن توجه شود و به نظر میرسد درستترین برخورد با این آمار این باشد که بهجای انکار و رد کردن آن خود را در هر جایگاهی که هستیم در مقابل این برچسب که مردم ایران خورده است سهیم بدانیم و علتیابی کرده و سپس چارهجویی کنیم و در راستای شادمانی عمومی مردم تلاش همگانی به عمل آید.
نیاز جامعه به آموزشهای مهارتی کنترل خشم
اما رئیس انجمن آسیبهای اجتماعی ایران در رابطه چرایی کاهش آستانه تحمل در جامعه میگوید: بخشی از ارتباطات فنی و عاطفی در بین آحاد جامعه کاهشیافته است. در اصل ماشینی شدن زندگی یک دلیل عمده کاهش آستانه تحمل محسوب میشود. افراد در عصر فناوری از آرامش و اصول روابط مثبت، انرژی، پذیرش محبت و گرما بخشی به زندگی دیگران فاصله گرفتهاند. همچنین روشهای تربیتی در زندگی اغلب ایرانیها در خانوادهها و جامعه مبتنی بر تبعیض است. برای مثال در برخی مناطق کشور توزیع خدمات و امکانات به شکل برابر نیست. محمدی تأکید میکند: در اصل تنزل عدالت اجتماعی باعث کاهش آستانه تحمل میشود. از سوی دیگر مشکلات و مسائل حاکی از ناکامی در جامعه همچون بیکاری و ازدواج بهنوعی افراد را آزار میدهد. در این شرایط افراد نمیتوانند با خود ارتباط مناسب بگیرند. درواقع بهنوعی مجموعهای از مشکلات، گرفتاریها و تنزل عدالت اجتماعی باعث شده تا اقشار جوان در جامعه بهنوعی نسبت به زندگی ناامید باشند. در ضمن بروز رفتارهای خشن از سوی والدین نسبت به فرزندان باعث بروز خشونت شده است. به گفته او تنزل آستانه تحمل بر اساس مشکلات روانی و اجتماعی بروز میکند. هنوز در جامعه ایران عنصر نشاط وجود ندارد. افراد راهکارهای خروج از بحرانها را نمیدانند. این امر نشاندهنده نبود مهارتهای اجتماعی، پذیرش و تولید نشاط در جامعه است؛ بنابراین افراد در یک سازمان جای تولید نشاط به سمت گسترش و توسعه بحران میروند. رئیس انجمن آسیبشناسی کشور میافزاید: افراد توانایی لازم را برای غلبه بر چالشهای روحی و روانی ندارند. محمدی با تأکید بر اینکه جامعه امروز قدرت غلبه بر خشم و مسائل مخل اعصاب و روان را ندارد، میافزاید: درواقع وضعیت امروز جامعه به دلیل نداشتن مهارت زندگی بروز کرده است. اگر در مسائل مختلف همچون افزایش نشاط اجتماعی و کسب مهارت در جامعه از سوی تصمیم گیران اقدامات اساسی انجام شود به نسبت آستانه تحمل افراد در جامعه افزایش مییابد.