سفرهای که ناشاد نمی شود
نمایش کمدی موزیکال ولیمه خالهخانم که از اواسط تیرماه پیش در باغ نور اصفهان آغاز شده، این روزها مورد استقبال قابل توجه شهروندان نصفجهان قرار گرفته است. باغ نور اصفهان در شبهای زیبای تابستانی، میزبان میهمانی خالهخانم بود.
نمایش کمدی موزیکال ولیمه خالهخانم که از اواسط تیرماه پیش در باغ نور اصفهان آغاز شده، این روزها مورد استقبال قابل توجه شهروندان نصفجهان قرار گرفته است. باغ نور اصفهان در شبهای زیبای تابستانی، میزبان میهمانی خالهخانم بود. خالهخانم پیرزن مهربانی است که در خانه او همیشه جشن و پایکوبی برپا میشود. او هر شب در خانهاش ولیمه میدهد و این سببشده تا فقرا راه خانه او را بدانند.خالهخانم که بیمار شد، همه ناراحت بودند اما باز هم سعی کردند سفره خاله، خالی از نان نبوده و ولیمه او برقرار باشد. خاله پرتلاش قصه، با قالیبافی خرج سفرهاش را میدهد. حال که او نیست، «ماشااله»، نامزد خالهخانم که سی سال منتظر ازدواج با او نشسته، سفره را آماده میکند.بازگشت خاله نصرت از بیمارستان با حضور پادشاه همراه میشود، پادشاهی که سالها پیش پسرش را گمکرده، به همراه دو وزیر خود با لباس مبدل به شهر آمده تا جانشین خود را پیدا کند، اما این شروع ماجرا است.
عشقی دور در میهمانی خالهخانم
حضور پادشاه در میهمانی خالهخانم، پرده از عشقی دور برمیدارد. پادشاه که شادی خالهخانم را میبیند، سعی میکند تا این شادی را بر هم بزند و با ممنوعیت قالیبافی، از شادی در خانه خاله جلوگیری کند. تا انتهای داستان، پادشاه و وزرا قصد دارند تا این سفره را بر هم بزنند اما با توکل و صبر خالهخانم، نقشههای آنها بر هم میخورد.
ولیمه خالهخانم را میشود از سری نمایشهای آئینیسنتی دانست که به بیان شیوه زندگی ایرانی میپردازد. صحنهپردازی این نمایش، ترکیبی از زندگی روستایی و گاهی با کنایههای طنز از زندگی کنونی است. دار قالی، ایوان خانه، شهر و کوچه همگی در چند متر جا داده شدهاند که خود نشان از هنرمندی طراح صحنه این نمایش دارد.کمدی موزیکال بودن این نمایش، سبب میشود تا مخاطب بهسادگی با موضوع آن ارتباط برقرار کرده و بتواند مدت زمانی در حدود دو ساعت را با خنده به تماشا بنشیند. حضور گروه حرکات موزون، از ابتدای نمایش سبب میشود تا شور و هیجانی وصفناشدنی در حاضران پدید آید.پایکوبی، خواندن اشعار و روایتگری زیبای راوی، با همراهی جمعیتی که در باغ نور به تماشا نشسته بودند روبهرو شد و این خود موفقیت این نمایش در جذب مخاطب را نشان میدهد.
تلاش شاه برای بر هم زدن شادی عشق دیرینهاش!
داستان نیز از فراز و نشیب و جذابیت خوبی برخوردار است، تلاش شاه برای برهم زدن شادی عشق دیرینهاش با مشاورههای وزرای او همراه است. وزرا با درگیری لفظی بین خودشان، بهسادگی ابهت پادشاه را بهسخره میگیرند و در این بین، پیام داستان را به مخاطب انتقال پیدا میکند.
شیرینی بازی وزرا و حرکات زیبای بدنی به همراه آکروباتهای ساده توسط آنها، سبب محبوبیت این دو شخصیت در طول داستان میشود. برقراری ارتباط با حاضران، بهراحتی توسط این دو صورت میگیرد و این امر سبب شد تا حاضران در باغ نور، اشعار آنها را همراهی کنند.
راوی نیز با کلام زیبا و گاهی آهنگین و موزیکال خود در پیشبرد داستان نقش مؤثری دارد. کلام راوی با استفاده از قطعات آهنگهای نوستالژیک، بهخوبی درک میشود و انتخاب آهنگها نشان از هوشمندی نویسنده و کارگردان این نمایش دارد. داستان خطی این نمایش، خود یکی از نکات مهمی است که سبب سهولت درک آن میشود، عشق و وفاداری، نیکوکاری و توکل، از مضامین اصلی این داستان بوده و بیان مشکلات اجتماعی ازجمله اعتیاد، بیکاری، کمتحرکی و برخی دیگر از معضلاتی که جامعه کنونی با آن دست در گریبان است، همزادپنداری با داستان را تسهیل میکند.
الهام از داستانهای کلاسیک ادبیات ایران و ترکیب آن با داستانکهای مدرن و امروزی که اغلب به گوش شنونده آشنا میآید، نهتنها از جذابیت داستان اصلی کم نکرده بلکه بر منطقیبودن و قابلقبولبودن آن افزوده است.
استفاده از لهجههای زیبای مناطق مختلف اصفهان در نمایش
استفاده از لهجه زیبای خمینیشهری توسط خالهخانم و تأکید بر ظرافتهای این لهجه نیز خود از نکات بارز در این نمایش است. لهجههای محلی که بهعنوان میراث مهم فرهنگی شناخته میشوند، گاهی با بیمهری نویسندگان روبهرو هستند، اما در این نمایش، هنرمندانه استفاده کردن از این لهجه، نهتنها موجب بیاحترامی به آن نشد، بلکه جذابیتی به نمایش داده بود که زبان از وصف آن قاصر است.
یکی دیگر از نکات این نمایش، توجه به مشکل رو به رشد اعتیاد است؛ خالهخانم در بخشی از نمایش، به ملامت این معضل پرداخته و پیشنهاد میکند تا با ورزش به جنگ این غول بروند که این امر با حمایت و تشویقهای بینندگان، مهر تأییدی بر توانایی نمایش در مبارزه با مشکلات اجتماعی است.
پایان خوش معمولاً در داستانهای ایرانی، نتیجهای است که از صبر و توکل و نیکوکاری نصیب قهرمانان داستان میشود و خالهخانم نیز از این نعمت برخوردار میشود. پایان شاد این داستان، با ازدواج ماشااله و خالهخانم و اجرای مراسم عروسی او با پایکوبی، آخرین ضربه شاد این نمایش کمدی موزیکال است.