بخش خصوصی میتواند گردشگری ایران را احیا کند
آیا ایران مقصد ارزانی است؟ آیا خدمات گردشگری در ایران قابل قبول و به صرفه هستند؟ پاسخ دقیق و مستند به این دو سوال مهم باعث میشود بتوانیم برای آینـــده صـــنـــعت گردشــــگری تصمیمهای درستی بگیریم؛ صنعتی که این روزها حسابی بر سر زبانها افتاده، همه مسئولان بر اهمیتش تاکید میکنند و خیلی از مشکلات را میخواهند با همین ابزار حل کنند اما باید پرسید: «چگونه؟!» یک عضو جامعه تورگردانان ایران در این گفت و گو به دو مشکل در این زمینه اشاره و راهحلهایی را نیز ارائه کرده است.
آیا ایران مقصد ارزانی است؟ آیا خدمات گردشگری در ایران قابل قبول و به صرفه هستند؟ پاسخ دقیق و مستند به این دو سوال مهم باعث میشود بتوانیم برای آینـــده صـــنـــعت گردشــــگری تصمیمهای درستی بگیریم؛ صنعتی که این روزها حسابی بر سر زبانها افتاده، همه مسئولان بر اهمیتش تاکید میکنند و خیلی از مشکلات را میخواهند با همین ابزار حل کنند اما باید پرسید: «چگونه؟!» یک عضو جامعه تورگردانان ایران در این گفت و گو به دو مشکل در این زمینه اشاره و راهحلهایی را نیز ارائه کرده است.
دو مبحث اقامت و خدمات این روزها به بحثهای داغ صنعت گردشگری ایران تبدیل شدهاند؛ تا جایی که جنجالهای درباره اولی (بحث اقامت و خانه مسافرها) به تغییر معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی منجر شد و معضلات بخش خدمات هم در اکثر مصاحبههایی که متخصصان این حیطه انجام میدهند، پررنگ است. یک عضو جامعه تورگردانان ایران معتقد است «اینکه میگویند ایران ارزانترین مقصد است، بیشتر شبیه دروغ سیزده شده!» محمود بنکدارنیا توضیح میدهد: «در ایران، حمل و نقل، خوراک و ترانسفر گران است. برای اجاره ون روزی 600 هزار تومان باید هزینه بدهید و برای اجاره اتوبوس یک میلیون و 200 تا 300 هزار تومان. در بحث اقامت هم مثلا در تایلند میتوانید هتل چهارستاره را با 18 دلار بگیرید در حالی که اینجا مسافرخانه هم با این قیمت کمتر پیدا میشود. در ژاپن غذا به مراتب ارزانتر از ایران است و ...» به گفته بنکدارنیا، تعداد هتلهای چهار و پنج ستاره در ایران تقریبا 20 تاست که بسیار کمتر از تعدادی است که این کشور لازم دارد. مثلا شهر تهران، به عنوان پایتخت ایران، حداقل 20 هتل پنجستاره، کم دارد و به همین دلیل قیمت اتاقهای برخی از هتلهای پنجستاره فعلی شهرهای توریستی مثل اصفهان هم در فصل پررونق گردشگری تا 60 درصد گرانتر میشوند. او با اشاره به اینکه واگذاری مراکز اقامتی دولتی به بخش خصوصی میتواند به رفع کمبودهای ایران در بخش امکانات اقامتی کمک کند، گفت: «من با واگذاریهای این چنین موافقم؛ به شرط آنکه مشخص کنیم که اقامتگاهها به چه کسی واگذار میشوند و چطور قرار است به بهره برداری برسند. اگر واقعا به بخش خصوصی واگذار شوند، از آنجا که این بخش حساب سود و زیان برایش اهمیت دارد، اتفاق خوبی میافتد.» محمود بنکدارنیا ادامه داد: «یک سری از هتلها قبل از انقلاب مالکهای خصوصی داشتند و بعد از انقلاب بنیاد مدیریت آنها را برعهده گرفت. مسئولان جدید تخصصی در این زمینه نداشتند اما به هر حال دورهها و آموزشهایی در این زمینه دیدند. اما اگر هتل خصوصی بود و پول بیحساب و کتاب نداشت، مدیریت آن بسیار بهتر انجام میشد؛ چون مدیر مجبور بود حساب سود و زیان را داشته باشد.» او افزود: «از طرفی هر بنایی بعد از مدتی احتیاج به تعمیر و بازسازی دارد. برخی از این هتلها مانند هتل آزادی و برج شرقی هتل استقلال در این مدت تعمیر شدهاند ولی در همه هتلهای بنیاد این اتفاق نیفتاده است.» بنکدارنیا سپس از قیمتهای بالایی که برای واگذاری برخی هتلها اعلام شده انتقاد کرد و گفت: «طبق صحبتهای مقام معظم رهبری هتلهای بنیاد باید به بخش خصوصی واگذار شوند اما این اتفاق نیفتاده و البته کدام بخش خصوصی است که بتواند مثلا برای هتل پارسیان آزادی 1100 میلیارد دلار بدهد؟! مخصوصا با نحوه پرداختی که برای مقابله با پولشویی گذاشتهاند و اینکه خرید توسط خارجیها هم خط قرمز محسوب میشود.»