ماجرای عجیبی به نام «جشن طلاق»!
سارا به تازگی در مراسم جشن طلاق الهه، دوستش حضور داشته است. وقتی از او پرسیدم دوستش پس از چند سال از همسرش طلاق گرفته است، گفت اصلا به سال نرسید و به شوخی اضافه کرد تا آمدیم از او بپرسیم شوهرت چند ساله است و شغلش چیست طلاق گرفتند.
در خانه، تالار یا باغی لوکس و پرطمطراق میزهایی چیده شده است که رویش را با اسباب پذیرایی از قبیل میوه، شیرینی و شربت پر کرده اند. استیجی در انتهای سالن تعبیه شده که گروه موسیقی روی آن مستقر است و ترانه های شاد می خوانند.
به گزارش هفت صبح، مدتی که از مراسم بگذرد به مراسم شام دعوتید. احتمالا پس از شام، زوجی که میزبان جشن هستند به روی استیج می آیند و ضمن تشکر از حضور گرم مدعوین اعلام می کنند که رابطه آنها به عنوان زن و شوهر تمام شده است. سپس در میان بهت و حیرت شما حلقه های ازدواج را از دست در می آورند و آنها را با قیچی یا چکش معدوم می کنند و مسالمت آمیز و با لبخند از هم جدا می شوند؛ بله، شما مهمان مراسم «جشن طلاق» بوده اید.
سر و کله اش از کجا پیدا شد؟
جشن طلاق مراسمی است که ابتدا در آمریکا سر و کله اش پیدا شد. روانشناسان آمریکایی اعتقاد داشتند این جشن، زهر جدایی و تلخی اش را می گیرد و تحمل رنج زندگی پس از طلاق را می کاهد. رفته رفته اما با مطالعه روی زوج هایی که با جشن طلاق از هم جدا می شوند دریافتند که این مراسم هم توسط نوکیسه ها مصادره شد و به یک کالای لوکس مصرفی برای عرض اندام و به شو آف تبدیل شده است.
کی وارد ایرانی شد؟
خواهی نخواهی این کالای لوکس مانند تمامی پدیده های رسمی و غیررسمی به کشورهای دیگر صادر شد. ایران هم از این قاعده مستثنا نبود. اولین خبر رسمی برگزاری این مراسم در ایران سال 88 در یکی از روزنامه ها کار شد. خبر همانقدر که عجیب و حیرت آور بود، جنجالی هم بود و به سرعت اخبار و گزارش های جشن طلاق همه نشریات را تسخیر کرد. کار حتی به تریبون نمازهای جمعه و تذکر ائمه جمعه و نیز واکنش چند تن از مراجع تقلید کشید.
پس از آن عده ای از کارشناسان، جامعه شناسان و مسئولان درباره جشن طلاق حرف زدند و از پیامدها و فرجامش ابراز نگرانی کردند اما کمی پیاز داغ ماجرا زیاد شد و بدین ترتیب جشن طلاق هویت منبسط تر از آنچه وجود داشت در رسانه ها پیدا کرد. به جز چند مورد همه شاهد غیرمستقیم ماجرا بوده اند و فقط در مورد برگزاری این مراسم داستان هایی شنیده بودند، اما خبر به حدی تکان دهنده بود که واکنش ها شدیدتر از وقوع ماجرا بود.
بالاخره هست؟ یا نیست؟
دم دستی ترین راه برای فهمیدن وجود یا عدم وجود یک پدیده، سرچ در اینترنت است. انواع و اقسام عبارت هایی که می شد با جشن طلاق ساخت را سرچ کردم و چند عکس از کارت دعوت به مراسم و کیک با طرح های مخصوص جشن طلاق را پیدا کردم اما از خود مراسم عکسی در فضای مجازی وجود ندارد.
برای روشن شدن ماجرا به چند قنادی و تالار معروف و کارت فروشی های میدان بهارستان سر زدم. به جز یک کارت فروشی که گفت از همکارش شنیده که کارت دعوتی برای جشن طلاق چاپ کرده است چیزی نیافتم. شاید معنای این گشتن ها و نیافتن ها این است فعلا جشن طلاق مشتری زیادی در بین جوانان ندارد اما با توجه به تمام تحقیقات، نمی توان منکر وقوع ماجرا بود و ما شاهدانی داریم که در این مراسم شرکت کرده اند.
شاهدان چه می گویند؟
سارا به تازگی در مراسم جشن طلاق الهه، دوستش حضور داشته است. وقتی از او پرسیدم دوستش پس از چند سال از همسرش طلاق گرفته است، گفت اصلا به سال نرسید و به شوخی اضافه کرد تا آمدیم از او بپرسیم شوهرت چند ساله است و شغلش چیست طلاق گرفتند. دلیل جدایی را جویا شدم، گفت الهه خیلی سربسته گفته شوهرش مشکل روحی شدیدی داشته است که این مسئله را قبل از ازدواج پنهان کرده بود.
البته ناگفته نماند که به نظر من الهه خیلی با عجله و بدون فکر و تحقیق ازدواج کرد تا از دخترخاله هایش جا نماند. دلیل اصلی جشن طلاق هم این بود که می خواست جلوی دخترخاله هایش خرد و تحقیر نشود.
ماجرای عجیب جشن طلاق
الهه مهریه اش را بخشید و در عوض داماد را راضی کرد که جشن طلاق بگیرند و در این مراسم داماد پشت بلندگو ضمن عذرخواهی از الهه رو به تمام حضار اعلام کند که هم سطح او نیست و لیاقت الهه بیشتر از این حرف هاست.
سارا در مورد چند و چون روند مراسم می گوید حسابی خرج کرده بودند و مثل بقیه جشن ها میز چیده بودند و با منوی ویژه و کامل از میهمانان پذیرایی می کردند. به علاوه موسیقی و پایکوبی هم بر پا بود اما کارت چاپ نکرده بودند و یک کلیپ ساخته بودند و با ارسال این کلیپ از طریق تلگرام همه را به مراسم دعوت کرده بودند.
کیک شان هم معمولی بود و طرحی که مربوط به طلاق باشد روی کیک وجود نداشت. سارا در نهایت می گوید همانقدر که مراسم مصنوعی و غیرمعمول بود، لبخند الهه و شوهر سابقش و نیز سخنرانی داماد در ستایش الهه و مذمت خودش مصنوعی بود و به سادگی می شد فهمید که هر دو از این اتفاق عمیقا ناراحتند.
کدام بد است؟ طلاق یا جشن طلاق؟
باید اعتراف کرد که البته طلاق همیشه بد نیست و با فرض این که زن یا شوهری معتاد، بیکار یا بزهکار و نااهل از آب در بیاید یا تفاهم و جهان بینی مشترکی بین شان وجود نداشته باشد، طلاق جایز است و فرد با طلاق و جدایی، زندگی سالم و فرصت های زندگی سالم را به خود و فرزندانش برگردانده است.
حتی گاهی طلاق را از ادامه زندگی مشترک بهتر می دانند چرا که ازدواج خوب باعث سلامت جسمی و روانی افراد می شود و در مقابل، ازدواج بد می تواند اثر مخربی بر سلامت جسمی و روانی افراد بگذارد اما با این حال اینگونه ریخته شدن قبح طلاق و جشن گرفتن آن، زنگ هشداری برای جامعه ایرانی است؛ زنگ هشداری که هر چند مدت هاست به صدا در آمده اما هنوز راه حلی اساسی برای آن اندیشیده نشده است و امروز جوانان بعد از مدت کوتاهی زندگی که با تجمل و عروسی های آنچنانی آغاز می شود، شاید برای فخر فروشی و ژست گرفتن به گزینه جشن طلاق آنچنانی هم بیندیشند. اما به غیر از دلایلی که گفته شد، آیا برگزاری جشن طلاق می تواند دلایل دیگری هم داشته باشد؟
اگر هست چرا هست؟
در گذشته ای نه چندان دور طلاق عملی شنیع بود که باعث سرشکستگی و شرمندگی والدین می شد و این عمل در خفا و سکوت خبری انجام می شد و حتی الامکان از برملا شدنش در میان دوستان و اقوام جلوگیری می کردند. پس از برملا شدن خبر طلاق موجی تازه از جانب اقوام و دوستان شروع می شد و هر یک از زوجین مورد هجمه جملاتی از قبیل چرا طلاق گرفتید، حیف شد، بدبخت شدی، حالا می خواهی چه کار کنی؟ اشتباه کردی و ... قرار می گرفتند. این هجمه در دوره ای طولانی، خاطرات ازدواج شکست خورده و تلخی طلاق را علی الدوام به هر یک از زوجین یادآوری و آنها را ملزم می کرد تا دلایل شان را تک تک و جداگانه به همه سوال کنندگان توضیح دهند و از عمل خود دفاع کنند.